فهرست مطالب
در گفتگو دوم کتاب چیرگی یاد گرفتیم که باید در شروع کار صبور باشیم و از اساتید و مربیان باتجربه کمک بگیریم. بررسی کردیم که ترس را کنار بگذاریم و ساختارشکنی کنیم و همچنین متوجه شدیم که با باز کردن ذهن و گسترش افق دید میتوانیم مسیرهای جدیدی را امتحان کنیم و همیشه در مسیرهای مشخص و تکراری حرکت نکنیم و اکنون ادامه گفتگو.
User
زمانی به درجه استادی میرسیم که جسم و ذهن ما یکی شود
رسیدن به درجه استادی زمانی اتفاق میافتد که ذهن و جسم ما یکی شود. برای مثال: در ابتدای مسیر رانندگی برای تعویض دندهها، کلاچ گرفتن و … باید فکر کنیم ولی با مهارت بیشتر و رسیدن به درجه استادی دیگر همه چیز هنگام رانندگی بدون فکر کردن و تمرکز و به راحتی انجام میشود و در حقیقت زمانی که به درجه استادی در رانندگی برسیم جسم و ذهن ما یکی میشود.
اجداد ما در گذشته مانند حیوانات در مقابل هر محرک خارجی یا فرار میکردند یا مبارزه میکردند. ارتباط جسم و ذهن کاملا یکپارچه بود و برای این تصمیمات نیاز به تمرکز و فکر کردن نبود. اما در زمان حال با بوجود آمدن تفکر انتزاعی، روشهایی دیگری هم غیر از مبارزه و فرار ایجاد شدند مانند گفتگو کردن.
زمانی ایده و اثر جدیدی خلق میشود که ذهن و بدن ما یکپارچه شود و به درجه استادی برسیم. در این شرایط چیزی بدست میآوریم فرارتر از دید پیشین خود و فراتر از توانایی های گذشتهمان. اکنون صاحب یک سبک هستیم و حرف جدیدی برای گفتن داریم.
اما سوالی که مطرح می شود این است که یعنی وقتی به درجه استادی میرسیم دیگر فکر نمی کنیم؟ یا اگر فکر میکنیم این تفکر چه فرقی دارد با زمانی که ذهن و جسم ما یکی نیست؟ لطفا با ذکر مثال توضیح دهید.
ChatGPT
آیا در درجه استادی نیاز به فکر کردن داریم؟
رسیدن به درجه استادی در هر حرفهای به معنای فراگیری مهارتهای لازم و پیشرفت در عملکرد است. اما این مسئله به هیچ عنوان بدان معنا نیست که از فکر کردن و تمرکز کردن صرف نظر میکنیم. در واقع، درجه استادی بیشتر برای بهبود کیفیت اجرا، بهینه سازی روش کاری، و کاهش خطاها و تحلیل عمیقتر مسائل استفاده میشود.
به عنوان مثال، فرض کنید یک نویسنده در حال نوشتن یک کتاب است. در ابتدا، او برای نوشتن هر فصل از کتاب، نیاز به تمرکز و فکر کردن بیشتر دارد و شاید حتی نیاز به تحقیق و مطالعه بیشتری برای جمعآوری اطلاعات داشته باشد. با گذشت زمان و بهبود مهارتهای نوشتاری، نویسنده ممکن است به درجه استادی در این حرفه برسد. در این صورت، او میتواند با استفاده از تجربه و دانش خود، فصلهای کتاب را با سرعت بیشتری نوشته و با کیفیت بهتری پایان دهد. همچنین، بهبود در درک مخاطبان و استفاده از کلمات مناسب و طرح جذاب، به او کمک میکند تا کتابش را با موفقیت بیشتری منتشر کند. در حقیقت، نویسنده با این که به درجه استادی در این حرفه رسیده است، اما به هیچ عنوان از فکر کردن و تمرکز کردن در نوشتن خود صرف نظر نمیکند.
بنابراین، رسیدن به درجه استادی در هر حرفهای به معنای تسلط بر مهارتها و بهترین کاربرد آنها است و به هیچ عنوان به معنای صرف نظر کردن از فکر کردن و تمرکز نمیباشد. در واقع، در حرفههایی که به درجه استادی نیاز دارند، فکر کردن و تمرکز نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند. به طور مثال، در حرفه پزشکی، به دست آوردن درجه استادی به معنای داشتن تسلط بر مهارتهای پزشکی، تشخیص بیماریها و درمان آنهاست. اما بدون فکر کردن و تمرکز نمیتوان به این هدف دست یافت. در واقع، به دست آوردن درجه استادی در پزشکی نیاز به دانش، تجربه و همچنین تمرکز و فکر کردن دارد.
بنابراین، مهمترین ملاک در به دست آوردن درجه استادی، تسلط بر مهارتها و بهترین کاربرد آنها است، اما این به هیچ عنوان به معنای صرف نظر کردن از فکر کردن و تمرکز نمیباشد. در واقع، در حرفههایی که به درجه استادی نیاز دارند، فکر کردن و تمرکز نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
User
نوع تفکرمان در درجه استادی با حالت قبل از آن چه فرقی دارد؟
سپاس از توضیحاتتان . اما فکر کردن در درجه استادی چه فرقی با فکر کردن در زمانی دارد که جسم و ذهنمان یکی نیست و مهارت های کافی را بدست نیاوردیم. در حقیقت ما در هر زمانی می توانیم فکر کنیم اما نوع تفکر ما چه تفاوت هایی با هم دارند؟
ChatGPT
بله، درست است که در هر زمانی میتوانیم فکر کنیم، اما فکر کردن در درجه استادی میتواند به معنای تفکری باشد که در آن، شخص با توجه به تجربههای بیشتری که به دست آورده، میتواند سریعتر و بهتر به تصمیمات درست برسد و برای حل مسائل و کسب موفقیت، از مهارتهای خود بهترین استفاده را بکند.
در واقع، فکر کردن در درجه استادی به معنای داشتن یک نوع تفکر است که به دلیل تجربه، دانش و مهارت بالاتر، شخص قادر است به طور عمیقتر و بهتر از آنچه در گذشته بوده، برای حل مسائل فکر کند. در این نوع تفکر، فرد میتواند به مسائلی که قبلاً با آنها مواجه شده بوده، به یک نحو جدیدی نگاه کند و راهحلهای جدیدی را پیشنهاد دهد. به عبارتی، در این نوع تفکر، شخص قادر است به مسئله با دیدی جدید نگاه کند و راهحلهای جدیدی ارائه دهد که احتمالاً در گذشته به ذهنش نرسیده بود.
از طرفی، در زمانی که جسم و ذهن ما هنوز یکپارچه نشده و ما به مهارتهای لازم برای حل مسائل و تصمیمگیری درست نرسیدهایم، فکر کردن برای ما به معنای پرداختن به مسائل در حال حاضر و حل آنها با استفاده از دانش و مهارتهای محدودتر است. به عبارتی، در این نوع تفکر، شخص فقط با دانش و مهارتی که در دست دارد، به مسئله پرداخته و سعی میکند آن را حل کند.
User
با ارتباطات درست، طی کردن مسیر استادی راحت تر و سریع تر خواهد شد
در مسیر رسیدن به استادی ناگزیر هستیم با انسانها ارتباط برقرار کنیم. ارزش ارتباطات موثر و تعاملات درست به اندازهای است که آن را در دسته هوش هیجانی قرار داده اند. شناخت نادرست انسانها باعث مشاجره و سوء تفاهم میشود و گاهی این شناخت نادرست از انسان ها باعث می شود که فریب بخوریم و مورد سوء استفاده قرار بگیریم.
شناخت درست انسانها مانند انتخاب درست یک مربی میتواند بسیار به ما کمک کند و همان اندازه که انتخاب یک مربی نامناسب برای ما مخرب است به همان اندازه شناخت نادرست انسانها هم میتواند مخرب باشد. وقتی توانایی ایجاد رابطه درست با انسانها را پیدا کنیم، میتوانیم بهتر تمرکز کنیم و در نتیجه طی کردن مسیر استادی راحت تر و سریع تر خواهد شد.
لطفا راهکارهایی ارائه دهید که بتوانیم ارتباطات سازنده تری با انسان ها برقرار کنیم و شناخت درست تری از انسان ها پیدا کنیم؟
ChatGPT
راهکارهای متعددی برای ارتقای ارتباطات و شناخت درست انسانها وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. در زیر به چند راهکار مهم اشاره می کنم:
گوش دادن فعالانه: یکی از مهمترین عوامل ارتقای ارتباطات، گوش دادن فعالانه به دیگران است. برای شناخت بهتر انسانها باید به آنها گوش داده و به مشکلات و نیازهایشان توجه کنیم. همچنین بهتر است در فرایند گفتگو به سوالاتی که مخاطب ما مطرح می کند، پاسخ دهیم تا او حس کند که به او توجه شده و ارزشمند است.
تلاش برای درک عمیقتر: هر فردی دارای تجربیات، اعتقادات، ارزشها و هدفهایی است که ما به راحتی نمیتوانیم درک کاملی از آنها داشته باشیم. برای شناخت بهتر انسانها باید تلاش کنیم تا به درک عمیقتری از مسیر زندگی و اهداف آنها برسیم و در نتیجه با توجه به شناخت عمیقتر میتوانیم رابطه سالمتری با آنها برقرار کنیم
فرصت های مهارتی: با شرکت در کلاس های آموزشی، کارگاهها و دورههای مهارتی میتوانید مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشید. این فرصتها به شما کمک میکنند تا با انواع مختلفی از افراد در تعامل باشید و در عین حال مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشید.
استفاده از زبان بدن: زبان بدن شما نیز میتواند در ایجاد یک ارتباط موثر با دیگران مؤثر باشد. با استفاده از حرکات و ایما و اشارههای صحیح، میتوانید بدون کلام با دیگران ارتباط برقرار کنید.
تمرین کنید: همانطور که در هر مهارت دیگری، تمرین کردن برای بهبود مهارت لازم است، صحبت کردن و برقراری ارتباط با افراد مختلف نیازمند تمرین مداوم است.
User
اگر به درجه استادی نرسیم چه میشود؟
اما این همه پافشاری برای استاد شدن برای چیست؟ چرا باید استاد شویم؟ طبیعتا استاد شدن یعنی ماهر شدن، یعنی آگاهتر شدن. با استاد شدن تواناییهای لازم را در حرفه و کار خود پیدا میکنیم. میتوانیم رقبای خود را بهتر بشناسیم و راههای بهتری برای کسب درآمد پیدا میکنیم. با مهارت بیشتر، بهتر میتوانیم در این بازار دیده شویم و فروش بهتری داشته باشیم. البته درجه استادی در زندگی هم باعث میشود که بتوانیم مدیریت بهتری روی زندگی خود داشته باشیم.
اگر مهارت لازم در حرفه و کار خود را بدست نیاوریم احتمال رخ دادن اتفاقات زیر بسیار زیاد است:
1- دائما خود را با دیگران مقایسه می کنیم و از روی ظاهر زندگی دیگران آن ها را قضاوت می کنیم.
2- بدلیل اینکه تواناییهای خود را خوب نشناختهایم و آگاهی و مهارت کافی را نداریم از این شاخه به آن شاخه میپریم
لطفا موارد دیگر را شما اضافه کنید.
ChatGPT
3- عدم اعتماد به نفس و عدم اطمینان از تواناییهای خود در انجام کارهای حرفهای.
4- از دست دادن فرصتهای شغلی به دلیل عدم داشتن مهارت و توانایی لازم برای انجام آن کار.
5- ناموفقیت در پیشرفت حرفهای و عدم توانایی در بهبود عملکرد و افزایش سطح کارایی.
6- عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر با مشتریان و همکاران.
7- احساس تنهایی و عدم تعلق به جامعه حرفهای خود به دلیل عدم شناخت و توانایی در پیشرفت در آن حوزه.
8- درگیر شدن در کارهایی که به درستی انجام آنها نمیتوانیم اطمینان حاصل کنیم، برای مثال انجام کارهایی در حوزههای دیگر که در آنها تخصص نداریم.
User
جمع بندی
متوجه شدیم که شرط اول استاد شدن گوش کردن به ندای درون است. هر کدام از ما توانایی و خصوصیات منحصر به فرد خود را داریم و در نوع خودمان بینظیر هستیم. برای استاد شدن باید در مسیر مورد علاقه خود قدم برداریم و از یک مربی کارکشته کمک بگیریم. باید صبور باشیم و در شروع کار به درآمد بالا و رسیدن به جایگاه برتر شغلی فکر نکنیم. به مرور زمان با تمرین و پشتکار این موارد اتفاق خواهند افتاد و با تفکری خلاقانه و تمرکز بیشتر جسم و روحمان یکپارچه میشود و به استادی ماهر در کار و زندگی خود تبدیل خواهیم شد.
سپاسگزارم این کتاب هم به پایان رسید اگر جمع بندی از کل گفتگویی که درباه کتاب چیرگی باهم داشتیم، دارید به صورت مختصر و مفید بفرمایید
ChatGPT
بله، به طور خلاصه میتوان گفت کتاب چیرگی اثر دکتر رابرت سیالدینی به ما کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی بهتری را برای بهبود روابط با دیگران و بهبود کیفیت زندگی خود یاد بگیریم. در این کتاب به موضوعاتی مانند پنج عامل چیرگی، شناخت خود و دیگران، شنیدن فعال، ارتباطات مؤثر، حل مسئلههای ارتباطی، روابط در کار، روابط خانوادگی و روابط عاطفی پرداخته شده است. همچنین در این کتاب راهکارهایی برای بهبود روابط با دیگران و رسیدن به پایداری در روابط بیان شده است.
User
سپاسگزارم
ChatGPT
خواهش میکنم. همیشه آماده خدمت هستم.
https://zeinabghahremani.ir/271/
تو این پست معرفی تون کردم
از لطف و محبت شما سپاسگزارم
سلام چرا نوشته کتاب رابرت سیالدینی ؟ چیرگی که برای رابرت گرین هستش
درود
دقیقا متوجه منظور شما نشدم. بله تا جایی که من هم اطلاع دارم کتاب چیرگی از رابرت گرین است.