کتاب چیرگی – گفتگو دوم

کتاب چیرگی - گفتگو دوم

در گفتگو اول کتاب چیرگی متوجه شدیم که باید به ندای درون خود گوش کنیم. ما قربانی خواسته‌ها و آرزوهای والدین خود نیستیم و باید هدف و رسالت خود را پیدا کنیم. بررسی کردیم که علاقه و انگیزه برای حرفه‌ای شدن بسیار مهم است و ChatGPT در این موضوعات مثال‌هایی را به ما ارائه داد و اکنون ادامه گفتگو.

User

در شروع مسیر صبور باشیم

حال که بعد از مدت‌ها تحقیق مسیر مورد علاقه خود را پیدا کردیم، آیا انتظار داریم سریع به درآمد خوب، جایگاه اجتماعی خوب و موفقیت برسیم؟ این همان دلیل اصلی است که بعضی انسان‌ها جایگاه شغلی پردرآمد موقت در شروع مسیر را به گوش کردن به ندای درونی خود ترجیح می‌دهند. باید صبوری کرد، تجربه کسب کرد و با کسب مهارت قدم به قدم جلو رفت. شاید در شروع کار لازم باشد با یک دوره کاراموزی یا شاگری کردن بدون حقوق شروع کنیم و به‌دنبال پاداش‌های سریع و زودگذر نباشیم. پس نگران نباشیم با صبوری، پاداش‌های بزرگ‌تری در راه است و کاری کنیم که داروین و بنجامین فرانکلین انجام دادند. مثال های دیگری در این زمینه بزنید.

ChatGPT

بله، صبر و شکیبایی در رسیدن به موفقیت بسیار مهم است و ممکن است به دلیل عدم داشتن پاداش‌های سریع، افراد از این مسیر منصرف شوند. اما نکته این است که به مرور زمان و با تمرین و تلاش مداوم، افراد می‌توانند به پاداش های بسیار بزرگی دست یابند.

یکی از مثال‌های موفقیت آمیز در این زمینه، ستاره فوتبالی لیونل مسی است. او در کودکی به دلیل ابتلا به بیماری رشدی، قرار بود که برای همیشه قدرت پایینی داشته باشد. اما او از کودکی علاقه شدیدی به بازی فوتبال داشت و با تلاش بی‌وقفه، به یکی از برترین بازیکنان فوتبال تبدیل شد و امروزه جزو برترین و پردرآمدترین بازیکنان فوتبال جهان است.

داستان جان د. راکفلر هم می‌تواند به عنوان یکی دیگر از مثال‌های موفقیت آمیز در این زمینه نام برده شود. وی در کودکی برای کسب درآمد کمک به پدرش در فروش زیتون برای پختن آجیل می‌کرد و پس از تلاش و کسب تجربه، به یکی از بزرگترین میلیاردرهای جهان تبدیل شد.

بنابراین، تجربه و تلاش مداوم می‌تواند به پاداش های بزرگتری از جمله درآمد بیشتر، موفقیت در حرفه و جایگاه اجتماعی بالاتر، منجر شود.

User

از یک استاد ماهر و با تجربه کمک بگیریم

به تنهایی قدم در راه موفقیت گذاشتند شاید سخت باشد و راه میانبر و سریع تر این است که از یک استاد ماهر و با تجربه کمک بگیریم. اما یادمان باشد هدف این نیست که شبیه استادمان شویم بلکه باید همانطور که از آن‌ها یاد می‌گیریم، مرزها را بشکنیم و از مربی خود پیشی بگیریم. یک مربی خوب باید توانایی این را داشته باشد که فلز وجودی ما را با آموزش درست تبدیل به طلا کند، اما در این راه باید صبور باشیم و سخت تلاش کنیم. یک نکته دیگر این است که همه ما انسان‌های منحصر به فردی هستیم و قرار نیست همه ما همان راهی را برویم که استادمان رفته‌اند بلکه همه ما امضا منحصر به فرد خود را داریم.

 اما انتخاب یک استادی که برای ما کارآمد باشد کار آسانی نیست، خصوصیات یک استاد خوب چیست؟ و چه چیزهایی را باید از مربی های خود بیاموزیم؟

ChatGPT

یافتن یک مربی خوب و کارآمد برای رسیدن به موفقیت می‌تواند به شدت مفید باشد. برای این منظور، باید به دنبال یک مربی با صلاحیت‌های لازم برای انجام کارهایی که شما به دنبال آن هستید، باشید. بهترین راه برای یافتن یک مربی خوب، گفتگو با افرادی است که در زمینه‌ی موردنظر شما تجربه دارند و از خدمات یک مربی استفاده کرده‌اند.

یکی از ویژگی‌هایی که یک مربی خوب باید داشته باشد، توانایی تدریس و آموزش است. باید قادر باشد مفاهیم پیچیده را به زبان ساده و قابل فهمی توضیح دهد. همچنین، مربی خوب باید داشتن تجربه و مهارت کافی در زمینه موردنظر شما باشد و بتواند به شما کمک کند که مهارت‌های لازم را برای رسیدن به هدفتان بیاموزید.

بهتر است در انتخاب مربی، به تجربه و مهارت‌هایش نیز توجه کنید. ممکن است به نظر برسد که یک مربی با سابقه یا معروفیت باید بهتر باشد، اما باید به دنبال یک مربی با تجربه و مهارت کافی در زمینه موردنظر شما باشید.

همچنین، در انتخاب مربی باید به شیوه تدریس و روش کار او نیز توجه کنید. شاید روش کار یک مربی برای شما مناسب نباشد و برعکس. بنابراین، باید به دنبال یک مربی با روش تدریس مناسب باشید.

در نهایت، از مربی خود باید در مورد مهارت‌های خود در حوزه موردنظر، تکنیک‌های موفقیت، تجربیات شخصی و توصیه‌هایی که به آن‌ها برای رسیدن به موفقیت رسیده‌اند، یاد بگیریم. برای مثال، اگر می‌خواهیم در حوزه کسب و کار موفق شویم، باید از یک مربی خوب بیاموزیم که چگونه یک برنامه کسب و کار موفق را برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی کند، چگونه با مشتریان ارتباط برقرار کند و چگونه با مشکلات و موانعی که در مسیر پیشرفت به وجود می‌آیند، برخورد کند.

به علاوه، یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باید از مربی خود یاد بگیریم، قدرت ارتباط برقرار کردن با دیگران است. یک مربی خوب باید بتواند به ما نشان دهد که چگونه با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنیم، از تجربیاتشان در این زمینه بگویند و به ما نشان دهند که چگونه برای بهبود روابط خود با دیگران، به دنبال راه‌حل‌های مناسبی باشیم.

همچنین، یک مربی خوب باید بتواند به ما نشان دهد که چگونه در مواجهه با شکست‌ها و موانع بهبود پیدا کنیم و به سمت موفقیت حرکت کنیم. برای مثال، مربی ما می‌تواند به ما نشان دهد که چگونه باید با افرادی که انتظارات بالایی از ما دارند، برخورد کنیم و چگونه می‌توانیم به صورت خلاقانه و اثربخش به مسائل پیچیده پاسخ دهیم.

User

نترسیم، ساختار شکنی کنیم و خود را به چالش بکشیم

اکنون که دوره کارآموزی را به پایان رساندیم وقت به چالش کشیدن خودمان است. با دانش و تجربه‌ای که بدست آوردیم، ترس را کنار بگذاریم و سعی کنیم سبک خاص خودمان را خلق کنیم. بهترین الگوها در این مسیر کودکان هستند. کودکانی که از سوال پرسیدن هراسی ندارند و تمام وقایع پیرامون خود را به چالش می‌کشند.

قوه تخیل ما در بزرگسالی به دلیل ترس از قضاوت شدن کمرنگ می‌شود. ساختار شکنی بتهوون را به خاطر بیاوریم. اگر او هم همان راهی را که آهنگسازان معاصر رفتند، طی می کرد، بتهوون می‌شد؟ باید ساختار شکنی کنیم تا بتوانیم امضا شخصی خود را خلق کنیم. خودمان باشیم به دور از هر گونه کلیشه و کارهای تکراری دیگران. اما طبیعتا ترسیدن در این مسیر طبیعی است.

 لطفا توضیح دهید که چگونه می توانیم این ساختار شکنی را مدیریت کنیم تا بتوانیم بهترین راه را برویم؟

ChatGPT

درست است که ترس از شکست در راه خلق سبک شخصی می‌تواند طبیعی باشد، اما برای مدیریت آن، می‌توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

قبول کنید که خطاها و شکست‌ها بخش ضروری از فرآیند یادگیری و خلق هستند. برای ساختار شکنی و خلق سبک خاص خود، باید از راه‌های مختلف تلاش کنید و از خطاهای خود برای یادگیری و بهبود استفاده کنید.

اطمینان حاصل کنید که شکست تنها یک نقطه در زمان است و نشانه‌ای از عدم موفقیت برای همیشه نیست. اگر شکستی بیندازید، به عنوان یک فرصت یادگیری استفاده کنید و دوباره سعی کنید.

برای شکست مواجه شدن، می‌توانید به افرادی که با موفقیت در حوزه‌ی مورد علاقه‌ی خود عمل کرده‌اند، نگاه کنید و از تجربیات و پشتوانه‌ی آنها برای مواجهه با ترس استفاده کنید.

تلاش کنید برای خلق سبک خاص خود، موضوعات جدید و چالش‌هایی را در نظر بگیرید و به‌دنبال راه‌های جدید و نوآورانه برای حل مسائل باشید.

همچنین، انتظار داشتن از خود که در کوتاه مدت و بدون خطا و شکست، به موفقیت برسید، یک انتظار غیر واقعی است. بنابراین، تمرکز خود را بر روی فرآیند یادگیری و بهبود کارهای خود قرار دهید، نه بر روی نتیجه‌ی نهایی.

با اعتماد به نفس، شجاعت و تلاش، شما می‌توانید به ساختار شکنی و خلق سبک خاص خود برسید.

User

نترسیم و راه‌های مختلفی را امتحان کنیم

ترس باعث می‌شود که از الگوهای تکراری پیروی کنیم اما اکثر ما دوست داریم مسائل و چالش‌های زندگی را با نگاهی جدید و تفکری خلاقانه حل کنیم. راه حل ایجاد این خلاقیت چیست؟ راه حل ساده است و فقط کافی است ذهن خود را باز کنیم، افق دیدمان را گستردش دهیم و با زاویه دید متفاوت‌تری به مسائل بنگریم. در حقیقت برده عادت نباشیم و تلاش نکنیم هم مسائل را با تکنیک های تکراری حل کنیم و سعی کنیم که راه‌های مختلفی را امتحان کنیم. برای مثال قانون تکرار می‌گوید که برای تمرکز بهتر، مکان ساکت و آرامی را انتخاب کنیم اما ارشمیدس داخل وان حمام و نیوتن زیر یک درخت سیب موفق به کشف نظریه‌ علمی شدند. راه هایی مانند قدم زدن، شنا کردن و یا حتی خوردن غذا را برای حل مسائل زندگی امتحان کنیم.

اما باز کردن ذهن و گسترش افق دید و نگرش با زاویه دید متفاوت یعنی چی؟ در عمل چه تمرین‌هایی به غیر از فرار از عادت ها و تکنیک های تکراری می تواند ما را خلاق کند؟ لطفا با ذکر مثال توضیح دهید.

ChatGPT

گسترش افق دید و نگرش با زاویه دید متفاوت به معنای باز نگاه کردن به مسئله‌ای است که قبلاً فکر کرده‌ایم آن را به صورتی خاص باید حل کرد. به عبارت دیگر، بهتر است از نقطه نظرهای مختلف به موضوع نگاه کنیم تا به یافتن راه‌های جدید و خلاقانه‌تری برای حل مسئله برسیم.

یکی از تمرین‌هایی که می‌توانید برای گسترش افق دید و نگرش با زاویه دید متفاوت انجام دهید، تمرین نقشه‌برداری (mind mapping) است. در این تمرین، به جای استفاده از روش‌های سنتی برای یادداشت کردن ایده‌ها و مطالب، از یک نقشه ذهنی استفاده می‌کنیم. در این روش، مفاهیم مختلف را به شکلی که به ذهن می‌رسد روی کاغذ یا دیوار می‌نویسیم و با استفاده از روابط بین آن‌ها، روابط بین مفاهیم را بهبود می‌بخشیم. این روش می‌تواند به شما کمک کند تا با دید جدیدی به ایده‌های خود نگاه کنید و آن‌ها را به شکلی خلاقانه‌تری بررسی کنید.

یکی دیگر از تمرین‌هایی که می‌تواند به شما در گسترش افق دید کمک کند، تمرین برعکس‌نویسی است. در این تمرین، به جای نوشتن جملات و کلمات به شکل معمول، آن‌ها را به صورت برعکس نویسی می‌کنیم. این تمرین می‌تواند به شما کمک کند تا به مسئله به صورت متفاوت‌تری نگاه کنید و به یافتن راه‌های جدید و خلاقانه برای حل مسئله کمک کند.

همچنین، مطالعه و تحقیق در زمینه‌های مختلف می‌تواند به ما کمک کند تا ذهن خود را باز کنیم و نگرش‌های جدیدی را در مورد مسائل پیدا کنیم. مثلاً، خواندن کتاب‌هایی در زمینه‌هایی که با شغل یا تخصص ما مرتبط هستند می‌تواند به ما کمک کند تا ایده‌های جدیدی در مورد کارمان پیدا کنیم و راه حل های خلاقانه‌ای برای مسائل کاریمان پیدا کنیم.

علاوه بر خواندن، می‌توانیم با مشاهده و یادگیری از افراد خلاق و موفق، نگرش و رویکرد آنان را به مسائل دنبال کنیم. ممکن است این افراد را از روی رسانه‌های اجتماعی یا نمایشگاه‌ها و کنفرانس‌های مختلف پیدا کنیم. در اینجا باید توجه داشت که نباید سعی کنیم همه چیز را به طور کلی و بدون انتخاب خاصی یاد بگیریم، بلکه باید در زمینه‌های خاصی که ما را جذب می کنند، یادگیری را پیگیری کنیم.

همچنین، انجام فعالیت‌های خلاقانه مانند نوشتن، نقاشی کردن، موسیقی ساختن، رقصیدن و … می‌تواند به ما کمک کند تا قدرت خلاقیت خود را تقویت کنیم. در واقع، این فعالیت‌ها باعث می‌شوند تا مغز ما به نحوی عمل کند که خلاقیت و تفکر آزاد را ترویج کند و ما بتوانیم بهترین ایده‌ها و راه حل‌ها را برای مسائل پیدا کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *