کتاب تصویری شاهنامه فردوسی – پادشاهی جمشید 4

کتاب تصویری شاهنامه فردوسی – پادشاهی جمشید

پادشاهی جمشید ، دوران طلایی عدالت و شکوفایی بود. جمشید با خرد و هنر خود، ابزار جنگ و صنعت‌های نوین را به مردم آموخت و نوروز را به یادگار گذاشت. اما غرور و ناسپاسی، سرانجامی تلخ برای این شاه دادگر رقم زد.

* تصاویر این داستان با هوش مصنوعی ChatGPT ساخته شده است.

آغاز دوران پادشاهی جمشید

پس از پایان پادشاهی طهمورث، پسرش جمشید بر تخت شاهی نشست. دوران پادشاهی جمشید به هفتصد سال رسید و در این مدت جهان از عدالت و دادگری او بهره‌مند بود. جمشید با حکمت و دانش خویش به آبادانی و پیشرفت کشور پرداخت و مردمان در سایه‌ی عدالت او به آسایش و آرامش دست یافتند.

آغاز دوران پادشاهی جمشید

اختراعات و پیشرفت‌ها

در دوران پادشاهی جمشید، ابزار و لوازم جنگ به طور چشمگیری پیشرفت کرد. آهن را نرم کرده و از آن خود، زره، جوشن، خفتان، درع و برگستوان ساختند. همچنین، هنر ریسیدن و بافتن از کتان، ابریشم، موی و قز نیز به وجود آمد. جمشید گروه‌های مختلفی از مردم را به کارهای گوناگون گماشت. کاتوزیان برای پرستش، نیساریان برای جنگ، نسودیان برای کشاورزی و اهنوخشیان برای صنعت و پیشه‌وری.

اختراعات و پیشرفت‌ها

ساختن کاخ و کاوش‌های بزرگ

جمشید به دیوان دستور داد تا آب را با خاک آمیخته و خشت بسازند. دیوارهای بلند، کاخ‌ها و گرمابه‌ها ساخته شد. از سنگ خارا آتش به وجود آوردند و یاقوت، بیجاده، سیم و زر به دست آمد. بوهای خوش مانند بان، کافور، مشک، عود، عنبر و گلاب نیز در زمان او شناخته شد. همچنین، علم پزشکی شکل گرفت و کشتی‌ها ساخته شدند. جمشید تختی با جواهرات زیبا ساخت و مردم به دور آن حلقه زدند و جشن نوروز از آن زمان به وجود آمد.

ساختن کاخ و کاوش‌های بزرگ

غرور و ناسپاسی جمشید

سیصد سال از دوران پادشاهی جمشید گذشت و مرگ و میر از جهان برچیده شد. اما جمشید مغرور شد و ناسپاسی کرد. او خود را تنها پادشاه جهان دانست و ادعا کرد که همه چیز از هنر و قدرت او به وجود آمده است. این غرور و خودبینی، فر ایزدی را از او دور کرد و مردم از او روی برگرداندند.

غرور و ناسپاسی جمشید

فرو افتادن جمشید از تخت پادشاهی

جمشید از اعمال خود پشیمان شد و به دیده خون گریست. سپاهیانش پراکنده شدند و دوران پادشاهی او به تیره‌روزی و ناامیدی انجامید. بدین‌سان، جمشید که زمانی پادشاهی عادل و مهربان بود، به دلیل غرور و ناسپاسی، فر ایزدی را از دست داد و سرانجام از تخت شاهی فرو افتاد.

فرو افتادن جمشید از تخت پادشاهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *