فهرست مطالب
در گفتگوی سوم کتاب باجگیری عاطفی دریافتیم که در بسیاری از موارد باجگیران عاطفی خود نیز در گذشته قربانی باجگیری عاطفی بودهاند؛ و عدم کنترل بر روی رفتارها و ارضا نشدن درست نیازهایش به روش درست، باعث شده تا خود نیز به باجگیری عاطفی روی بیاورد. همچنین نظر ChatGPT را در مورد علتهای احتمالی این موضوع جویا شدیم. در آخر نیز درباره یکی از مخربترین روشهایی که باجگیر عاطفی که مقایسه منفی است صحبت کردیم. اکنون ادامه گفتگو.
باجگیران عاطفی از باخت نفرت دارند!
User
از نظر باجگیر عاطفی، اعتماد شما اهمیتی ندارد، احترام به احساسات شما اهمیتی ندارد و منصف بودن هم اهمیتی ندارد. باجگیران عاطفی از باخت نفرت دارند. در مورد باجگیر، یاس و ناامیدی ماورای همه چیز است و وقتی با آن روبهرو میشود، نمیتواند خود را عقب بکشد یا دنده عوض کند. برای باجگیران عاطفی احساس درماندگی پیوندی عمیق با ترس از محرومیت و زوال دارد و او این احساس را به شکل هشداری میپذیرد که به او میگوید باید بهسرعت وارد عمل شود وگرنه با پیامدهای وخیم آن روبهرو میشود.
در مورد برخی از باجگیران، این باورها از احساس اضطراب و ناامنی طولانیشان ریشه میگیرد و اگر به سالهای دور زندگی آنها نگاه کنیم، اغلب میتوانیم ارتباطات مهمی میان رویدادهای دوران کودکی و ترسهای دوران بزرگسالیشان پیدا کنیم.
به نظر شما چرا باجگیران عاطفی خواستههایش آنقدر مهم است که اگر به آنها نرسند دیگران را در این میان فدا میکند؟ لطفاً با ذکر مثال توضیح بده.
ChatGPT
فرد باجگیر عاطفی اغلب به دلیل نیازهای احساسی نادرست و نیاز به تأیید و توجه از دیگران به همین روشهای ناپسند برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند. این نیازها ممکن است از تجربههای نامطلوب در گذشته، کمبود اعتمادبهنفس، نیاز به احساس قدرت و کنترل بر دیگران یا حس کمارزشی و بیارزشی ناشی شود. بهطورکلی، این نیازها معمولاً به علت عدم تأمین نیازهای احساسی در زمان کودکی و نوجوانی شکل میگیرند.
برای مثال، فرض کنید یک فردی که در کودکی نادیده گرفته شده یا توجه کافی از والدین خود دریافت نکرده است، در بزرگسالی نیاز بیشتری به تایید و توجه دیگران دارد. اما بهجای ابراز این نیاز به شکل سالم و کنترل شده، از راههای باجگیری عاطفی مثل تظاهر به ناراحتی یا تحریک احساس گناه در دیگران برای کسب توجه استفاده میکند.
فرد باجگیر عاطفی ممکن است تصور کند که برای تأمین نیازهای احساسی خود باید دیگران را فدا کند، به این معنا که خواستهها و انتظارات خود را تحت هر شرایطی باید به دست آورد. او احساس میکند که اگر نتواند به این خواستهها برسد، نهتنها به تأمین نیازهای احساسی خود نخواهد رسید، بلکه دیگران نیز از او متنفر خواهند شد و او احساس کمارزشی و بیارزشی خواهد داشت.
این الگوی رفتاری ناپسند و باجگیری عاطفی معمولا بهطورموقت میتواند باعث بهدستآوردن توجه و تأیید از دیگران شود، اما در بلندمدت باعث نارضایتی و ناسازگاری در روابط خواهد شد و ممکن است منجر به دوری و خسارت در روابط فرد با اطرافیانش شود.
برای حل این مسئله، باجگیران عاطفی نیاز دارند که به دلایل این رفتارها و نیازهای نادرست خود پی ببرند و روشهای سالمتر و موثرتر برای برآورده کردن نیازهای احساسی خود را یاد بگیرند. این شامل تقویت اعتمادبهنفس، ارتقای مهارتهای ارتباطی، آزمایش رفتارهای سالمتر در روابط و در صورت لزوم، بهرهگیری از مشاوره روانشناسی است. با این رویکرد، فرد میتواند روابط سالمتری را ایجاد کند و نیازهای احساسی خود را به شیوههای مناسبتری برآورده کند.
زمانی که بحران نقش شتابدهنده را بازی میکند
User
بسیاری از باجگیرها این رویا را در سر دارند که احساس درماندگی و بیکفایتی دوران کودکیشان ناپدید شده و حالا که بزرگ شدهاند، میتوانند به شکل معجزهآسایی موقعیتهای ناگوار را جبران کنند. آنها اعتقاد دارند با تغییر حقایق کنونی میتوانند بخشی از احساس درماندگی گذشته را جبران کنند.
در ضمن عدم توانایی تحمل احساس درماندگی میتواند واکنشی در قبال تنشهای کنونی باشد. فرد باجگیر نسبت به ارزشها و حرمت نفس خود دچار تردید میشود. در اغلب موارد این افراد از زنده شدن ترسهای کهنهی خود ناآگاهاند و تنها چیزی که میبینند، خواستهی کنونیشان و راه رسیدن به آن است.
یکی از مواردی که در آن باجگیری عاطفی رواج بیشتری پیدا میکند، در زمان بروز بحرانهایی مثل طلاق، ازدستدادن شغل و بازنشستگی است. به نظر شما چه عاملی فرد باجگیر را وادار میکند تا در زمان مواجهه با این مشکلات، فعالیت خود را افزایش دهد؟
ChatGPT
در زمان بروز بحرانهایی مانند طلاق، ازدستدادن شغل و بازنشستگی، باجگیران عاطفی ممکن است فعالیت خود را به دلیل چند عامل که در زیر توضیح داده میشوند افزایش دهند:
احساس ناامنی و اضطراب: بحرانها و تغییرات در زندگی ممکن است باعث بروز احساس ناامنی و اضطراب در فرد شود. به دلیل احساس ناامنی، فرد تمایل دارد از طریق افزایش فعالیتها و توجه به خود، نقصها و نگرانیهای خود را پنهان کند و بهنوعی از بروز بحرانها فرار کند.
نیاز به تأیید و توجه: در زمان بحرانها، فرد نیاز به حمایت و تأیید از اطرافیان خود دارد. با افزایش فعالیتها و بهرهگیری از روشهای باجگیری عاطفی، او ممکن است این نیاز را برآورده کند و به احساس توجه و تأییدی از اطرافیان دست پیدا کند.
کنترل و تسلط: در زمان بحرانها، احساس کنترل و تسلط بر موقعیت ممکن است برای فرد مهم باشد. با افزایش فعالیتها و اجتناب از بحرانها و مسائل اصلی، او تصور میکند که میتواند بهنوعی موقعیت را کنترل کند و تسلط داشته باشد.
فراری بودن از همهجا: در زمان بحران، فرد ممکن است به دنبال فرار از احساس همهجا بودن و ناتوانی باشد. با افزایش فعالیتها، او بهنوعی از این احساس فرار میکند و تصور میکند که با داشتن بیشترین مشغله و کارها، از این احساس جلوگیری میکند.
در کل، افزایش فعالیتها و استفاده از روشهای باجگیری عاطفی در زمان بحرانها نشاندهنده این است که فرد نیاز به تأیید و توجه دارد و به دنبال کنترل بیشتر بر موقعیت است. این نیازها ممکن است ناشی از تجربههای گذشته و عدم تأمین نیازهای احساسی مناسب در زمان کودکی و نوجوانی باشند. برای بهبود وضعیت، باجگیران عاطفی به تقویت اعتمادبهنفس و یادگیری روشهای سالمتر برای برآورده کردن نیازهای احساسی خود نیاز دارند.
همه چیز بر محور باجگیران عاطفی میگردد
User
باجگیرها تقریباً به طور کامل بر نیازها و امیال خود تمرکز میکنند و به نظر نمیرسد کمترین علاقهای به برآورده کردن نیازهای ما داشته باشند و یا نگران تأثیرات فشارهایشان بر ما باشند.
باجگیرها میتوانند؛ مانند غلتک عمل کنند و وقتی خواستههایشان را ارضا نمیکنیم، برای رسیدن به هدفی که تمام فکرشان را به خود مشغول ساخته است، بیمحابا عمل کنند و پیش بروند.
باجگیرهای عاطفی طوری رفتار میکنند که انگار هر عدم توافقی عاملی تعیینکننده برای ادامهی ارتباط و یا گسستن آن است. آنها در رویارویی با هر مقاومتی آنچنان دچار ناامیدی و درماندگی میشوند که حتی به کوچکترین نارضایتی اجازه میدهند تعیینکنندهی روابطشان باشد. این واکنشهای افراطی شما را متوجه میسازد که آنها در مقابل رویداد کنونی عکسالعمل نشان نمیدهند، بلکه آن را نمادی از آنچه درگذشته رخداده است میبینند و واکنشی این چنین شدید از خود ظاهر میسازند.
افرادی که قربانی باجگیری عاطفی میشوند، معمولاً این آسیب را از نزدیکترین افراد به خود میبینند. به نظر شما چه عاملی باعث میشود تا فرد باجگیر به نزدیکترین و عزیزترین افراد زندگیاش آسیب بزند؟
ChatGPT
باجگیران عاطفی ممکن است به نزدیکترین و عزیزترین افراد زندگیاش آسیب بزنند. به دلیل چند عامل:
آسیبهای عاطفی درگذشته: فرد باجگیر عاطفی ممکن است درگذشته تجربههایی از نقصها و نیازهای احساسی نادرست داشته باشد که باعث نیاز به تأیید و توجه بیشتر از دیگران شده است. این نیازها ممکن است از طریق انجام روشهای باجگیری عاطفی ناپسند به نزدیکترین افراد به وی اعلام شود.
اهمیت خاص افراد نزدیک: نزدیکترین افراد معمولاً برای فرد باجگیر عاطفی اهمیت خاصی دارند و به طور طبیعی درگیریهای بیشتری با آنها دارد. این افراد نقشهای مهمی در زندگی و احساس امنیت و تأیید وی دارند که میتواند منجر به افزایش فرصتهای باجگیری عاطفی به سمت آنها شود.
اعتماد بیشتر به نزدیکترین افراد: فرد ممکن است به نزدیکترین افراد اعتماد بیشتری داشته باشد و فکر کند که میتواند آسیبهای ناشی از رفتارهای باجگیری عاطفی را از آنها پنهان کند.
انسجام احساسی با نزدیکترین افراد: افرادی که قربانی باجگیری عاطفی میشوند، ممکن است با نزدیکترین افراد احساس انسجام و ارتباط عاطفی بیشتری داشته باشند. این ارتباط عاطفی ممکن است باعث شود تا فرد به راحتترین و آسانترین راه برای بیان نیازها و احساسات خود، قربانی خود را از نزدیکترین افراد انتخاب کند.
در نهایت، ممکن است ترکیبی از این عوامل و شرایط به علت آسیبهای عاطفی در گذشته، اهمیت خاص افراد نزدیک، اعتماد به نزدیکترین افراد و ارتباط عاطفی نزدیکتر با آنها، باعث شود که فرد باجگیر عاطفی به نزدیکترین و عزیزترین افراد زندگیاش آسیب بزند. این مسئله نشاندهنده اهمیت و تأثیر عمیق روابط نزدیک در زندگی افراد است و نیازمند بهرهگیری از روشهای سالمتر و بهتر برای برقراری و حفظ این روابط میشود.
ماییم که باجگیرها را آموزش میدهیم
باجگیر عاطفی از لابه لای واکنشهایی که ما در مقابل آزمایشهای او نشان میدهیم، سرنخی پیدا میکند و در مییابد که چه کارهایی انجام میدهیم و چه کارهایی را انجام نمیدهیم.
وقتی تحتفشار باجگیر قرار میگیرید، آیا:
- عذرخواهی میکنید؟
- دلیلتراشی میکنید؟
- بگومگو میکنید؟
- گریه میکنید؟
- التماس میکنید؟
- قرار ملاقاتهای مهمتان را لغو میکنید یا به تأخیر میاندازید؟
- تسلیم میشوید، با این امید که آخرین بار خواهد بود؟
- هیچ مقاومتی نشان نمیدهید؟
برایتان دشوار و یا غیرممکن است که:
- از خودتان دفاع کنید؟
- با جریانی مقابله کنید؟
- حد و مرزها را تعیین کنید؟
- بگذارید باجگیر بداند رفتارش قابلقبول نیست؟
اگر به هریک از سؤالات پاسخ مثبت دادهاید، پس در نقش مربی و بازیگر در نمایش باجگیری شرکت کردهاید. ما با پذیرش رفتاری نامعقول، این پیام را به باجگیران عاطفی ارسال میکنیم: «مؤثر بود. تکرارش کن.»
خاطرات گذشته زندگی فرد باجگیر عاطفی منبع الهام اصلی او برای پیداکردن مورد جدید باجگیری عاطفی است. به نظر شما چه عاملی باعث میشود تا فرد انتقام رفتار افراد قبلی زندگیاش را از افراد جدید بگیرد؟
ChatGPT
فرد باجگیر عاطفی ممکن است به علت تجربههای ناپسند گذشته و درگیریهای احساسی با افراد قبلی، الگوهای رفتاری نادرست را در زندگیاش انتخاب کند. این الگوها ممکن است بهعنوان راهکارهای نادرست برای مواجهه با بحرانها و نیازهای احساسی استفاده شوند و فرد را وادار به باجگیری عاطفی از افراد جدید کنند. چندعاملی که میتواند باعث شود فرد انتقام رفتار افراد قبلی را از افراد جدید بگیرد عبارتاند از:
مدلسازی رفتار: تجربهها و رفتارهای مشابه در گذشته ممکن است بهعنوان مدلها برای فرد باجگیر عاطفی عمل کنند. او ممکن است این رفتارها را بهعنوان راهکارهای مؤثر برای کسب توجه و تأیید از افراد جدید در نظر بگیرد.
احساس ناکامی و نقص: تجربههای ناکامی و نقص در ارتباط با افراد قبلی میتواند باعث به وجودآمدن احساس کمارزشی و نیاز به دریافت تأیید و توجه از دیگران شود. این احساسات میتواند فرد را به دنبال باجگیری عاطفی از افراد جدید ببرد تا این نیازها برآورده شود.
انتقال احساسات: احساسات ناخوشایند و ناراحتیها از افراد قبلی ممکن است به افراد جدید انتقال پیدا کنند. فرد ممکن است بهاشتباه افراد جدید را مسئول احساسات ناخوشایند خود بداند و به طور نادرست تلاش کند با باجگیری عاطفی این احساسات را به حداقل برساند.
عدم آگاهی از راهکارهای سالم: فرد ممکن است به دلیل عدم آگاهی از راهکارهای سالم برای مواجهه با بحرانها و نیازهای احساسی، به روشهای باجگیری عاطفی روی آورد؛ زیرا که او نمیداند که چگونه میتواند احساسات و نیازهای خود را به شیوههای مناسبتر بیان کند.
در کل، ترکیب این عوامل و تجربههای گذشته باعث میشود که فرد باجگیر عاطفی در مواجهه با افراد جدید از انتقام رفتار افراد قبلی استفاده کند و به روشهای باجگیری عاطفی پناه ببرد. برای بهبود وضعیت، فرد نیاز دارد که به تأمل در رفتارهای ناپسند خود بپردازد، احساسات و نیازهای خود را به شیوههای سالمتر بیان کند و روشهای مناسبتری برای مواجهه با بحرانها و نیازهای احساسی خود یاد بگیرد. آزمایش رفتارهای جدید و سالم در ارتباط با افراد جدید میتواند به فرد کمک کند تا از الگوهای ناصحیح گذشته خود خارج شود و روابط سالمتری را ایجاد کند.
باجگیری نیازمند دو طرف است!
User
وقتی از شرکت در باجگیری حرف میزنیم، منظور این نیست که شما تحریککننده و عامل خلق این باجگیری هستید، بلکه شما به باجگیران عاطفی اجازهی این عمل را میدهید. شاید حتی تشخیص ندهید که توقعات او غیرمنطقی است. شاید هم از جریان باجگیری کاملاً آگاه باشید، اما احساس کنید قادر به مقاومت نیستید؛ زیرا فشارهای باجگیر واکنشهایی از پیش برنامهریزی شده را در شما برمیانگیزد و بیاراده تسلیم او میشوید. این تسلیم میتواند به نقطهضعفهای احساسی شما برگردد. این ویژگیها آن چنان در ما ریشه میدوانند که شاید در بدو امر ندانیم اینها سازوکارهای دفاعیمان در قبال ترس هستند. اما وقتی بادقت نگاه میکنیم میبینیم همهی آنها با نقطهضعفهای احساسی ما در ارتباطاند. همین ویژگیهای حمایتکننده است که ما را در مقابل باجگیر بیدفاع میسازند. این ویژگیها عبارتاند از:
- میل افراطی به تأییدشدن
- ترس غیرقابل وصف از خشم
- نیاز به برقراری صلح به هر قیمت ممکن
- گرایش به پذیرش مسئولیت زندگی دیگران
- شک و تردید نسبت به خود
در بخشی از کتاب باجگیری عاطفی میخوانیم که باجگیری به دو طرف نیاز دارد. باجگیری اجرایی دوگانه است نه تکنوازی و هرگز بدون شرکت فعالانه قربانی مؤثر واقع نمیشود. به نظر شما مشاهده چه نشانههایی در رفتار افراد باعث میشود تا باجگیر قربانی خود را پیدا کند؟
ChatGPT
در موارد باجگیری عاطفی، به علت نیاز به تأیید و توجه دیگران، فرد باجگیر عاطفی تمایل دارد با ایجاد رفتارهای خاص، قربانی خود را پیدا کند. برخی از نشانههایی که ممکن است در رفتارهای افراد باجگیر عاطفی به وجود بیایند و باعث میشود تا قربانی را پیدا کنند، عبارتاند از:
نیاز به تأیید و توجه: فرد باجگیر عاطفی به دلیل نیاز به دریافت تأیید و توجه دیگران، به رفتارهایی متمایل میشود که احتمالاً باعث جلبتوجه دیگران و کسب تأیید از طرف آنها میشود. این رفتارها میتواند شامل نقدهای مستمر، شکایتهای مداوم، وقوع حوادث ناگوار و… باشد.
خودشناسی نادرست: فرد باجگیر عاطفی ممکن است دیدگاههای نادرستی درباره خودش و ارتباط با دیگران داشته باشد. او ممکن است احساس کند که باید دائماً تأیید دیگران را جلب کند و نقصها و نیازهای خود را مخفی کند.
انعطافناپذیری در رفتارها: باجگیران عاطفی ممکن است رفتارهای ثابت و انعطافناپذیری داشته باشند که به دنبال واکنشهای خاص از طرف دیگران باشد. او ممکن است انتظار داشته باشد که دیگران همیشه به تمام درخواستها و نیازهای او پاسخ دهند.
سیاستآمیزی عاطفی: فرد میتواند از روشهای سیاستآمیزی عاطفی برای جلبتوجه و تأیید دیگران استفاده کند. او ممکن است با اظهار نیازها و احساسات به شیوههای خاص، تلاش کند تا دیگران را به تأیید او متقاعد کند.
وابستگی افراطی: باجگیران عاطفی ممکن است به دلیل وابستگی افراطی به نیازهای احساسی دیگران، رفتارهایی انجام دهند که باعث جلبتوجه و تأیید آنها شوند. او ممکن است به دلیل وابستگی به تأیید دیگران، به سمت رفتارهایی نادرست کشیده شود.
نکته مهم این است که رفتارهای باجگیر عاطفی نادرست هستند و باعث بروز مشکلات متعدد در ارتباطات میشوند. این نوع رفتارها نیاز به اصلاح دارند و فرد نیاز دارد تا به روشهای سالمتر برای بیان نیازها و احساسات خود و تأمل در رفتارهای ناپسند خود بپردازد.