فهرست مطالب
امروز درباره کتاب بازاریابی یعنی این (This is Marketing) اثر ست گادین (Seth Godin) با هم گفتگو میکنیم. ست گاردین در این کتاب روشهای موثر بازاریابی را در عصر اینترنت را بررسی کرده است و بیان میکند که دوران تبلیغات سنتی و قدیمی و روشهای تبلیغات انبوه به پایان رسیده است. ست گادین در این کتاب توضیح میدهد که دیگر مثل قدیم بازاریابی فقط تبلیغات نیست.
تبلیغات سنتی دیروز و تبلیغات امروز
رویکرد قدیمی بازاریابی این است که تا میتوانیم تبلیغات کنیم تا بیشتر دیده شویم تا فروشمان بیشتر شود. روشی که سالهاست شرکتهایی مانند کوکاکولا از آن استفاده میکنند. روش بازاریابی سنتی، تبلیغات انبوه و استفاده از رسانههای جمعی برای بیشتر و بهتر دیده شدن است.
با ظهور اینترنت دنیای تبلیغات انبوه در رسانههای جمعی به پایان رسید. اینترنت در حال حاضر با وجود اینکه بزرگترین رسانه جمعی است و در دسترس همه مردم است اما از طرفی میتواند کوچکترین رسانه جمعی باشد زیرا هر کسی میتواند گلچین کند که هر چیزی که دوست دارد را ببیند (کاربران میتوانند شبکههای اجتماعی و بسیاری از سایتها را مطابق نیاز و علاقه خود تنظیم کنند که هر چیزی را که دوست دارند تماشا کنند)
بازاریابی در دنیای امروز چه مفهومی دارد؟ با توجه به اینکه دوران تبلیغات انبوه با ظهور اینترنت به پایان رسیده است، امروزه به چه شیوههای موثری میتوانیم تبلیغات کنیم و نقش بازاریابی در این تبلیغات چیست.
ChatGPT
در دنیای امروز، با تحولات پیشرفته ارتباطات و فناوری، بازاریابی به شکلی کاملاً جدید تعریف و اجرا میشود. به عنوان واکنش به پایان دوران تبلیغات انبوه و سنتی، بازاریابی امروزه به سمت روشهای متفاوتی حرکت میکند که بر پایه ارتباط مؤثر با مخاطبان و ایجاد ارزش برای آنها استوار است. برخی از روشهای موثر بازاریابی در عصر اینترنت عبارتند از:
بازاریابی محتوا (Content Marketing):
در این روش، هدف ایجاد و انتشار محتوای ارزشمند و جذاب برای جذب مخاطبان و مشتریان پتانسیل است. محتوای بازاریابی میتواند شامل مقالات، ویدیوها، پادکستها، ایمیلها و مطالب دیگر باشد. هدف این روش، ایجاد ارتباط معنادار با مخاطبان، ارائه اطلاعات مفید و حل مشکلات آنها بهجای تبلیغ مستقیم محصولات یا خدمات است.
بازاریابی محتوای اجتماعی (Social Media Marketing):
شبکههای اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی بازاریابی در دنیای امروز شناخته میشوند. بازاریابان محتوا را برای مخاطبان خود در شبکههای اجتماعی انتشار میدهند و از طریق این رسانهها با مخاطبان ارتباط مستقیم برقرار میکنند. این روش امکان برقراری تعاملات دوسویه با مخاطبان و ایجاد ارتباطات نزدیکتر را فراهم میآورد.
بازاریابی تجربهای (Experiential Marketing):
در این روش، تمرکز بر تجربه و احساسات مشتریان در ارتباط با برند و محصولات است. ایده اصلی این بازاریابی این است که با ایجاد تجربههای مثبت و جالب برای مشتریان، آنها را به انجام عمل خاصی مانند خرید، به اشتراک گذاری محتوا و یا پیشنهاد به دوستان ترغیب کنیم.
تبلیغات تلویزیونی و ویدیویی آنلاین:
اگرچه دوران تبلیغات انبوه در رسانههای جمعی به پایان رسیده است، اما تبلیغات تلویزیونی و ویدیویی آنلاین هنوز نقش مهمی در بازاریابی امروز دارند. بازاریابان میتوانند با ایجاد تبلیغات جذاب و خلاقانه، مخاطبان را جذب کنند.
تبلیغات رویدادها و محلی:
برگزاری رویدادها و فعالیتهای محلی، به عنوان یک روش بازاریابی قدرتمند، اجازه میدهد تا برند با مخاطبان به صورت حضوری و در محیطی انعطافپذیر و تعاملی در ارتباط باشد.
همچنین، تمرکز بر ارتقاء تجربه مشتری و ایجاد ارتباط نزدیک با مخاطبان و مشتریان، امروزه بسیار مهم است. این نوع بازاریابی به عنوان بازاریابی مبتنی بر مشتری (Customer-Centric Marketing) شناخته میشود و از طریق توجه به نیازها، مسائل و مشکلات مشتریان، سعی در ایجاد تجربهای مثبت و فراهم کردن محصولات و خدمات مناسب برای آنها دارد.
با توجه به اینکه امروزه مخاطبان بسیار آگاه هستند و توانایی دسترسی به اطلاعات مختلف را دارند، بازاریابی باید با استفاده از روشهای خلاقانه، شفاف و مؤثر انجام شود تا بتواند توجه آنها را جلب کند و با محتوا و ارزشهای ارائه شده، اعتماد آنها را بهدست آورد.
User
با توجه به مورد 4 و 5 یعنی تبلیغات تلویزیونی و محلی، آیا تبلیغات سنتی هنوز در دنیای تکنولوژی و عصر اینترنت امروزی جواب میدهد؟
ChatGPT
تبلیغات سنتی همچنان میتواند موثر باشد
در دنیای تکنولوژی و عصر اینترنت امروزی، تبلیغات سنتی همچنان میتواند در برخی موارد موثر باشد، اما تحت تأثیر تغییرات و تحولاتی قرار گرفته است. این تغییرات باعث شدهاند که برخی از روشهای تبلیغات سنتی، کمتر مؤثر و کارآمد به نظر بیایند و نیاز به تطبیق با نیازها و ترجیحات مخاطبان داشته باشند. به برخی از نکات زیر توجه کنیم:
۱. تغییر در عادات مصرف مخاطبان: با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی آسانتر به اینترنت، رفتار مصرفی مخاطبان نیز تغییر کرده است. افراد حالا بیشتر به اینترنت و رسانههای دیجیتال مراجعه میکنند و از تلویزیون و رسانههای سنتی کمتر استفاده میکنند.
۲. مقدار و تداخل تبلیغات: در دنیای امروز، مخاطبان با تعداد زیادی تبلیغ مواجه میشوند و بسیاری از آنها از این تبلیغات خسته شدهاند. این تداخل باعث میشود تا تبلیغات سنتی در برخی موارد نادیده گرفته شوند یا تاثیرات کمتری داشته باشند.
۳. توانایی اندازهگیری دقیقتر در تبلیغات آنلاین: یکی از مزایای بازاریابی دیجیتال و تبلیغات آنلاین، امکان اندازهگیری دقیقتر و بازخورد سریعتر است. این امکانات به بازاریابان اجازه میدهد تا بهصورت دقیقتر تأثیر تبلیغات خود را مشاهده کنند و در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنند.
با این حال، هنوز هم تبلیغات تلویزیونی و محلی میتوانند در برخی موارد کارآمد باشند، بهویژه اگر با استراتژیهای مدرن و اصول بازاریابی دیجیتال ترکیب شوند. به عنوان مثال:
استفاده از تبلیغات تلویزیونی هوشمند: با توجه به دقت بالاتر تحلیل دادهها، میتوان با تمرکز بر تبلیغات هدفمند و زمانبندی مناسب، هزینهها را کاهش داد و کارآمدی را افزایش داد.
تبلیغات محلی هوشمند: با استفاده از اطلاعات مکانی و ترجیحات محلی مخاطبان، میتوان تبلیغات محلی را هدفمند کرده و نتیجهبخشتر ساخت.
یادگیری از تجربه مشتری: در هر نوع تبلیغات، ارتقاء تجربه مشتری و ارائه محتوا واقعاً ارزشمند و جذاب، همچنان بهعنوان یک اصل اساسی بازاریابی مؤثر باقی میماند.
بهطور کلی، تبلیغات سنتی هنوز میتواند در میان روشهای بازاریابی موجود جایگاه خود را داشته باشد، اما باید با توجه به تغییرات و نیازهای عصر اینترنت امروزی تنظیم و بهبود یابد.
User
ویژگیهای مثبت و منفی تبلیغات در اینترنت
امروزه تبلیغات در اینترنت بسیار رایج شده است و این نوع تبلیغات علاوه بر ویژگیهای مثبت، ویژگیهای منفی هم دارد که آنها را بررسی میکنیم.
ویژگیهای مثبت تبلیغات اینترنتی
1- هدفمند بودن تبلیغات: در اینترنت دقیقا میتوانیم مشخص کنیم که چه افرادی تبلیغات ما را ببینند و تبلیغات خود را فقط به بازار هدفمان ارائه دهیم. گوگل ادوردز در شکل جهانی و در مدلهای ایرانی پلتفرمهای اینترنتی مانند یکتانت این کار را با ساخت کمپینهای مختلف تبلیغاتی برای ما انجام میدهند.
2- کنترل زمان و مکان در تبلیغات: در تبلیغات اینترنتی، زمان و مکان تحت کنترل ما است. میتوانیم تنظیم کنیم که تبلیغات ما در چه مکانهایی(کشورها، سایتها و …) و در چه زمانهایی نمایش داده شود و مانند تبلیغات تلویزیونی دیگر نیاز نیست منتظر پخش سریال باشیم تا تبلیغات ما به شکل پیامهای بازرگانی اول یا بین سریال نمایش داده شود.
3- بررسی دقیق نتیجه تبلیغات: اکثر پلتفرمهای تبلیغاتی گزارش کاملی از نتایج تبلیغات به تبلیغدهنده ارائه میدهند که دقیقا میتوانیم متوجه شویم که چند نفر روی تبلیغات کلیک کردند یا چند نفر محصول یا خدمات ما را از طریق تبلیغات خریداری کردهاند.
ویژگی منفی تبلیغات اینترنتی
تبلیغات اینترنتی علاوه بر اینکه ویژگیهای مثبت بسیاری دارند، ویژگی منفی محدودی هم دارند و از مهمترین آن میتوان به حجم زیاد تبلیغات در دنیای اینترنت اشاره کرد.
با توجه به اینکه این سبک از تبلیغات در دسترس همه است و هزینه این نوع تبلیغات ارزانتر از تبلیغات سنتی است، به همین دلیل دنیای اینترنت از تبلیغاتهای مختلف پر شده است. در این شرایط حتی اگر بازار هدف و مخاطب خاص خود را هم برای تبلیغات نشانه گرفته باشیم با توجه به اینکه چشم مخاطب از این نوع تبلیغات پر شده است، احتمال اینکه به تبلیغات ما اهمیت ندهد زیاد است.
** روشی بهنام سئو یا بهینهسازی برای موتورهای جستجو، راهکار موثری است که همچنان در دنیای اینترنت دیده شویم.
لطفا به غیر از مواردی که گفته شد، ویژگیهای مثبت و منفی دیگری از تبلیغات در دنیای اینترنت را بفرمایید.
ChatGPT
ویژگیهای مثبت تبلیغات اینترنتی:
هزینه کمتر: در مقایسه با تبلیغات سنتی، هزینههای تبلیغات اینترنتی عموماً کمتر است. این باعث میشود که کسبوکارها با بودجه کمتر نیز بتوانند تبلیغات خود را انجام دهند و به افراد بیشتری دسترسی داشته باشند.
امکان رهگیری و بهینهسازی: تبلیغات اینترنتی امکان رهگیری دقیق نتایج و بازخورد را به ما میدهد. این اطلاعات به کسبوکارها اجازه میدهد تا تبلیغات خود را بهبود داده و بهینهسازی کنند.
انعطافپذیری و تغییرپذیری: در تبلیغات اینترنتی، میتوان با سرعت و سهولت تغییرات مورد نیاز را اعمال کرد و به شرایط بازار و نیازهای مخاطبان تطبیق داد.
تعامل و مشارکت: تبلیغات اینترنتی امکان تعامل بیشتر با مخاطبان را فراهم میکند. مخاطبان میتوانند با کلیک بر روی تبلیغات، نظر دادن یا اقدام به اشتراکگذاری کنند که این امر باعث ایجاد ارتباط نزدیکتر و تعامل بیشتر با مخاطبان میشود.
ویژگیهای منفی تبلیغات اینترنتی:
اشباع بازار: به دلیل وجود تعداد زیادی تبلیغات در اینترنت، احتمال اشباع بازار و کاهش توجه مخاطبان به تبلیغات افزایش مییابد.
از بین رفتن در شلوغی اطلاعات: به دلیل حجم زیاد اطلاعات موجود در اینترنت، برخی تبلیغات ممکن است در شلوغی اطلاعات گم شوند و توجه مخاطبان را به خود جلب نکنند.
مسدود شدن تبلیغات: برخی کاربران از روشهای مختلفی مانند نصب افزونههای مسدودکننده تبلیغات استفاده میکنند تا تبلیغات را از پیشنمایش صفحات مرورگر خود حذف کنند که موجب کاهش امکان دسترسی به تبلیغات میشود.
نارضایتی کاربران: برخی از تبلیغات مزاحم و تداخلآفرین بوده و ممکن است کاربران نسبت به آنها نارضایت شوند و تجربه کاربری خود را مختل کنند.
از این رو، برای اینکه تبلیغات اینترنتی موثر باشد، باید از روشها و استراتژیهایی استفاده کرد که باعث جلب توجه مخاطبان، ارائه ارزش افزوده و ایجاد ارتباط مثبت با آنها شود. همچنین، رعایت حقوق و نیازهای کاربران و عدم اغراق در تبلیغات نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
User
وظیفه بازاریاب، شناسایی خواستهها و نیازهای مشتری است
چه عواملی باعث میشود که مشتری یک محصول را خریداری کند؟ شاید جواب شما این باشد که محصولاتی که امکانات ویژهای داشته باشند و بهتر است بگوییم امکاناتی که نیاز و خواسته مشتری را برآورده کند. کار یک بازاریاب حرفهای دقیقا همین است. شناسایی نیاز و خواسته مشتری و ارائه محصول و خدماتی که نیاز و خواسته مشتری را برآورده کند. طبیعتا همه محصولات و خدمات برای همه افراد مفید نیستند و برای آنها کاربردی ندارد با اینکه اکثر این محصولات یا خدمات امکانات متنوعی دارند.
فقط تبلیغات یک محصول کافی نیست و بازاریاب باید با توجه به خواسته و نیاز مشتری محصول و خدمات را به او ارائه دهد. برای مثال اگر یک مشتری بخواهد یک گلدان را روی یک شلف دیواری قرار دهد نیاز به چه چیزی دارد؟ مشتری نیاز دارد که شلف را روی دیوار نصب کند و گلدان را روی آن قرار دهد. ابزاری که میتواند نیاز مشتری را در اینجا برآورده کند و او را به خواستهاش برساند یک دریل است. با ابزار دریل میشود سوراخی را در دیوار ایجاد کرد و شلف را در دیوار نصب کرد و گلدان را روی آن گذاشت. مشتری هر روز صبح با دیدن آن گلدان زیبا روی شلف دیواری خانه خود احساس آرامش و لذت را تجربه میکند. در اینجا مشتری با ابزار دریل به خواسته نهایی خود یعنی احساس آرامش و لذت رسیده است اما حتما این دریل با امکانات ویژه خود برای بسیاری از افراد هیچ کاربردی ندارد و محصولی نیست که همه افراد برای خرید آن تمایل داشته باشند پولی پرداخت کنند.
یک بازاریاب حرفهای چگونه میتواند خواستهها و نیازهای مشتری را شناسایی کند و چگونه میتواند مشتری را قانع کند که محصولی که ارائه میدهد خواستهها و نیازهای او را برآورده میکند. با ارائه چند مثال فرضی این موارد را بیشتر توضیح دهید.
ChatGPT
بازاریاب حرفهای برای شناسایی خواستهها و نیازهای مشتری باید از ابزارها و روشهای مختلف استفاده کند و به تحلیل دقیق اطلاعات بازار و مشتریها بپردازد. برخی از راهکارها و مثالهای فرضی برای شناسایی خواستهها و نیازهای مشتری عبارتند از:
۱. تحقیقات بازار: انجام تحقیقات بازار و مطالعه رفتار مصرفکنندگان، بازاریابان را قادر میسازد تا نیازها، ترجیحات و مشکلات مشتریان را درک کنند. این تحقیقات میتوانند شامل نظرسنجیها، مصاحبهها، تحلیل رفتار مصرفکنندگان در شبکههای اجتماعی و مشاهده رفتار مشتریان در فروشگاهها و وبسایتها باشند.
مثال: بازاریاب در یک شرکت تولید کننده موبایلها، با انجام تحقیقات بازار و مشاهده تعاملات کاربران در شبکههای اجتماعی، متوجه میشود که بسیاری از مشتریان بهدنبال موبایلهایی هستند که دوربین با کیفیت بالا و عمر باتری طولانی داشته باشند.
۲. تحلیل دادهها: با استفاده از ابزارهای تحلیل داده، بازاریاب میتواند اطلاعات مربوط به رفتار مشتریان در وبسایت، اپلیکیشنها و رسانههای اجتماعی را تحلیل کند. این تحلیلها به بازاریابان کمک میکنند تا رفتارهای مشتریان را درک کنند و از آنها استفاده کنند.
مثال: یک بازاریاب دیجیتال متوجه میشود که مخاطبان بیشتری از تلفنهای هوشمند در ساعت ۱۰ صبح تا ۴ عصر جستجو میکنند. او میتواند تبلیغات محصولات مرتبط با تلفنهای هوشمند در این بازه زمانی بیشتری انجام دهد.
۳. تحلیل رقبا: مطالعه و تحلیل رقبا و محصولات آنها به بازاریاب اجازه میدهد تا از نقاط ضعف و قوت محصولات رقبا استفاده کند و محصولی با ویژگیهای بهتر و جذابتر به مشتریان ارائه دهد.
مثال: بازاریاب در صنعت خودرو، محصولات رقبا را مورد بررسی قرار داده و متوجه میشود که یکی از محصولات رقبا کارایی سواری بالایی دارد، اما در زمینه امنیت بهترین است. او میتواند محصول خود را با تأکید بر امنیت بیشتر به مشتریان ارائه دهد.
۴. تجربه مشتری: بازاریابان با بررسی تجربه مشتریان از محصولات و خدمات شرکت، مشکلات و نیازهای مشتریان را درک کنند و از طریق بهبود تجربه مشتریان، آنها را قانع کنند که محصولات و خدمات شرکت برآوردهکننده نیازهایشان هستند.
مثال: بازاریاب با بررسی نظرات و بازخوردهای مشتریان در مورد خدمات پشتیبانی محصولات، متوجه میشود که برخی از مشتریان نیاز به پشتیبانی ۲۴ ساعته دارند. بنابراین، او میتواند برنامههای پشتیبانی ۲۴ ساعته را اجرا کند تا نیازهای این مشتریان را برآورده کند.
در نهایت، بازاریابان حرفهای با توجه به اطلاعات بهدستآمده از تحقیقات، تحلیل دادهها، مشاهده رفتار مشتریان و تجربههای آنها، تبلیغات، محصولات و استراتژیهای بازاریابی خود را طراحی میکنند تا بهترین پاسخ را به نیازها و خواستههای مشتریان ارائه دهند و مشتریان را جذب کنند.

