کتاب گاو بنفش – گفتگو اول

کتاب گاو بنفش - گفتگو اول

امروز درباره کتاب گاو بنفش (Purple Cow) اثر ست گادین (Seth Godin) با هم گفتگو می‌کنیم. ست گادین به‌دنبال راهکارهایی است که مردم عادی را ترغیب به خرید محصولات جدید و غیرضروری کند. تمایز و گاو بنفش بودن راه حل اصلی است که در این کتاب بررسی می‌شود. نویسنده کتاب به فلسفه بازاریابی به شیوه متفاوتی در این کتاب پرداخت است و او می‌گوید ” اگر اطمینان دارید که محصولی که تولید می‌کنید خسته‌کننده‌تر از نمک نیست، پس جای آن دارد که برای بازاریابی آن تلاش کنید.”

از همین امروز آینده را ببینیم که محصولات و خدمات ما مردم را شگفت‌زده می‌کند. همانطور که مفهوم بازاریابی در دنیای امروز تغییر کرده است، نوع و ارائه محصولات و خدمات هم در دنیای امروز بسیار تغییر کرده است. باید در دنیای امروز بتوانیم میان هزاران گاو قهوه‌ای، گاو بنفشی باشیم و این جذابیت را حفظ کنیم زیرا بنفش‌ترین گاو نیز ممکن است با گذشت زمان عادی شود. بیاییم در شروع این کتاب به این سوال ست گادین عمیقا فکر کنیم و پاسخ دهیم ” اگر از شکست نمی‌ترسیدیم، جسورانه‌ترین کاری که انجام می‌دادیم، چه بود؟”

لطفا داستان گاو بنفش را به طور خلاصه تعریف کنید

ChatGPT

کتاب گاو بنفش اثر ست گادین، به بررسی اصول بازاریابی نوآورانه و تمایز در میان رقبا می‌پردازد. عنوان کتاب از مفهوم گاو بنفش الهام گرفته شده است که به محصولی یا خدمتی منحصر به فرد و جذاب اشاره دارد که در میان گاوهای قهوه‌ای (یعنی محصولات و خدمات معمولی و بدون تمایز) برجسته می‌شود. ست گادین در این کتاب به شیوه‌هایی که برای ایجاد تمایز و تاثیرگذاری در بازار می‌توان استفاده کرد، می‌پردازد.

در کتاب گاو بنفش، ست گادین به شکلی جذاب و پرمحتوا، به خوانندگان خود نشان می‌دهد که در دنیای پر از انتخابات و رقابت، تنها راه موفقیت، ایجاد محصولات یا خدماتی است که بی‌نظیر و متمایز باشند. او تاکید می‌کند که اکثر محصولات و خدمات معمولی و بی‌تمایز، در دنیای امروز دیگر توجه مشتریان را به خود جلب نمی‌کنند. به عبارت دیگر، اگر محصول یا خدمت شما مثل یک گاو قهوه‌ای معمولی باشد، احتمالاً در میان تعداد زیادی از محصولات و خدمات دیگر گم خواهد شد.

بنابراین، مفهوم گاو بنفش به این معناست که برای جلب توجه و جذب مشتریان، باید محصول یا خدمت خود را به یک گاوی منحصر به فرد و برجسته تبدیل کنیم، به طوری که از رقبا تمایز داشته باشد و مشتریان به سمت آن جذب شوند. این اصول نوآوری و تمایز، در دنیای امروز که با اشباع بازار و رقابت شدید مواجه است، بسیار ارزشمند و کارآمد می‌باشند.

در این موضوع، ست گادین باعث تشویق مخاطبان به تفکر خلاقانه و شکل‌دهی به محصولات و خدماتی متفاوت و منحصر به فرد می‌شود تا بتوانند در بازار رقابتی به عنوان گاوی بنفش شناخته شوند و به موفقیت دست پیدا کنند.

User

هفت فاکتور (هفت P) برای شروع بازاریابی و معرفی محصول

اولین قدمی است که برای معرفی و بازاریابی کسب و کار، محصول یا خدمتی جدید، باید برداریم. تهیه یک چک لیست (تهیه هفت فاکتوری که در انگلیسی با حرف P شروع می‌شود) است. سعی کنیم حداقل روی چند تا از این هفت فاکتور تمرکز کنیم تا بتوانیم محصول یا خدمتی متفاوت و متمایز از رقبای خود وارد بازار کنیم.

لطفا این هفت فاکتور (هفت P) را بنویسید.

ChatGPT

بله، البته به عنوان اصول بازاریابی استاندارد، معمولاً هشت عامل (8P) مورد توجه قرار می‌گیرند. این عوامل به شکل زیر هستند:

۱. Product (محصول):

۲. Price (قیمت):

۳. Place (مکان (توزیع) : (Distribution)

۴. Promotion (تبلیغات و ترویج):

۵. People (افراد): کارکنان و مشتریان

۶. Process (فرآیند):

۷. Physical Evidence (شواهد فیزیکی):

۸. Positioning (موقعیت‌دهی):

برای معرفی و بازاریابی محصول یا خدمت، تمرکز بر هفت عامل اول از این لیست (۱ تا ۷) بسیار مهم است. این عوامل به طور جمعی به شما کمک می‌کنند تا محصول یا خدمت خود را به شکل متمایز و جذابی به مشتریان ارائه دهید و از رقبا تمایز داشته باشید.

User

سپاس که هشت مورد را بیان کردید. آیا این سه p یعنی: Publicity: تبلیغات – Packaging: بسته‌بندی -Permission: بازاریابی اجازه‌ای را هم می‌توان به این pها اضافه کرد؟

ChatGPT

بله، صحیح است که در برخی منابع، به هفت عامل اصلی بازاریابی (۷P) ممکن است سه عامل دیگر به نام‌های Publicity (تبلیغات و رسانه‌ای)، Packaging (بسته‌بندی) و Permission (اجازه) اضافه شوند. این سه عامل نیز می‌توانند نقش مهمی در معرفی و بازاریابی محصول داشته باشند. البته این مسئله به میزان تأکیدی که هر نویسنده یا متخصص در بازاریابی بر آن دارد بستگی دارد.

در نظر داشته باشید که این عوامل تا حد زیادی با هم تداخل و ترکیب می‌شوند و تفسیرهای مختلفی ممکن است وجود داشته باشد. مهمترین نکته این است که با توجه به موقعیت و نوع کسب و کار خود، بهتر است تا حد ممکن با دقت به عوامل بازاریابی توجه کنید و از آن‌ها برای تدوین استراتژی‌های خود استفاده کنید.

User

گاو بنفش، فاکتور جدید ست گادین

اما ست گادین با این هفت P راضی نمی‌شود و P خودش را ارائه می‌دهد. او اعتقاد دارد نتیجه شگفت انگیز در این P شکل می‌گیرد. Purple Cow (گاو بنفش)، P جدید ست گادین است. فقط یک گاو بنفش می‌تواند میان هزاران گاو سفید و قهوه‌ای توجه مخاطب را به خود جلب کند. لازم است که این p جدید را در چک لیست خود به آن P های قبلی اضافه کنیم تا محصولات و خدمات ما رنگ و بوی تازه‌ای به خود بگیرند و چشمگیر‌تر شوند.

در عصر فناوری و دوران شلوغ امروزی دیگر بازاریابان نمی‌تواند با بیان مزایای محصولات و خدمات، مشتریان را ترغیب به خرید کنند. دیگر دوران تبلیغات تلویزیونی مثل گذشته تاثیرگذار نیست. باید بپذیریم اگر می‌خواهیم در بازار امروز باقی بمانیم دیگر نمی‌توانیم فقط یک گاو قهوه‌ای باشیم. ست گادین تاکید می‌کند که از روش‌های جدید بازاریابی استفاده کنیم با اینکه بیان می‌کند روش‌های جدید بر اساس شالوده روش‌های قدیمی بیان شده است و چیز عجیب و غریبی نیست.

لطفا چند روش جدید بازاریابی که ست گادین به آن اشاره می‌کند را بنویسید و توضیح دهید.

ChatGPT

ست گادین در این کتاب به استفاده از روش‌های جدید بازاریابی تازه و جذاب تر، به منظور ایجاد تمایز و جلب توجه مشتریان، اشاره می‌کند. این روش‌ها به شیوه‌هایی است که از روش‌های قدیمی بازاریابی الهام گرفته شده‌اند، اما با دستکاری و نوآوری‌هایی به روز شده‌اند. در ادامه، چند مثال از این روش‌های جدید بازاریابی را برای شما توضیح می‌دهم:

۱. تبدیل مشتریان به “هواداران” (Fans): به جای تمرکز فقط بر فروش محصول، سعی کنید به مشتریان خود تجربه‌ای خاص و مهیج ارائه دهید تا آن‌ها ارتباط عمیق‌تری با برند شما برقرار کنند. ایجاد جامعه‌ها و انجمن‌های آنلاین، ارتباط مستقیم با مشتریان از طریق شبکه‌های اجتماعی و ارائه محتوای ارزشمند می‌تواند به شما کمک کند تا مشتریان خود را به هواداران و پشتیبانان شما تبدیل کنید.

۲. بازاریابی ویدیویی و محتوای زنده: استفاده از ویدیوها و محتوای زنده در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به شما کمک کند تا ارتباط نزدیک‌تری با مشتریان ایجاد کنید. محتواهای تعاملی و زنده می‌توانند مخاطبان را به خود جلب کنند و تجربه جذاب‌تری را برای آن‌ها ایجاد کنند.

۳. بازاریابی تجربی و آزمایش‌های زنده: استفاده از روش‌های آزمایش‌های زنده و بازخورد مشتریان به منظور بهبود محصولات و خدمات، می‌تواند به شما کمک کند تا محصولاتتان را با توجه به نیازها و ترجیح‌های واقعی مشتریان بهبود دهید.

۴. استفاده از تکنولوژی‌های نوین: از تکنولوژی‌های مانند واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) برای ایجاد تجربه‌های بی‌نظیر و جذاب برای مشتریان استفاده کنید. این تکنولوژی‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا محصولات خود را به یک سطح جدید از تعامل و تجربه مشتریان برسانید.

۵. محتوای نفوذی (Influencer Marketing): همکاری با افراد تأثیرگذار در حوزه‌های مرتبط با محصول یا خدمت شما می‌تواند به شما کمک کند تا به مخاطبان جدیدی دسترسی پیدا کنید و توجه آن‌ها را جلب کنید.

این تنها چند مثال از روش‌های جدید بازاریابی هستند که ست گادین به آن‌ها اشاره می‌کند. از این روش‌ها با توجه به نیازها و ویژگی‌های کسب و کار خود بهره‌برداری کنید تا بتوانید محصولات و خدمات خود را به شکلی جذاب و متمایز به بازار معرفی کنید.

User

سه دوره بازاریابی و خصوصیات آن‌ها

بازاریابی را می‌توانیم به سه دوره تقسیم کنیم:

1- دوران قبل از تبلیغات: در این دوره، مردم فقط درباره محصولات و خدمات حرف می‌زدند. یک نوع بازاریابی دهان به دهان.

2- دوران تبلیغات: در این دوره، محصولات با تبلیغ مستقیم برای مصرف کننده‌ها معرفی می‌شدند. رسانه‌هایی مثل تلویزیون در این دوران نقش موثری داشتند و بازاریابانی موفق بودند که از این فضای تبلیغاتی استفاده کردند و محصولات و خدمات خود را به‌درستی تبلیغ کردند. در این دوران فقط بازاریابی دهان به دهان و توصیه‌های دیگران درباره محصولات و خدمات کافی نبود و بازاریابان و فروشندگان برای پیشی گرفتن از رقبای خود نیاز به تبلیغات داشتند.

3- دوران پس از تبلیغات: این دوران به نوعی همان دوران قبل از تبلیغات است که مدرن شده است و شکل و ظاهر آن تغییر کرده است. اگر در گذشته اظهار‌نظرهای غیرحرفه‌ای برای معرفی محصولات و خدمات پاسخگو بود و باعث افزایش فروش می‌شد. این دوران هم با رشد شبکه‌های ارتباطی مدرن، همان نظرات به شکلی آراسته‌تر و سرعتی بیشتر در این شبکه‌های ارتباطی پخش می‌شود و باعث افزایش فروش می‌شود.

خصوصیات و ویژگی‌های هر کدام از این دوران با هم متفاوت است و مهم این است که بازاریابی در هر کدام از این دوران به نحو درستی انجام شود تا تاثیرگذار باشد.

لطفا خصوصیات و ویژگی‌های هر کدام از این دوره‌های بازاریابی را بفرمایید و بنویسید که نقطه اوج هر کدام از این دوره‌ها در چه سال‌هایی در طول تاریخ بوده است و نمونه‌های موفق و معروفی که در طول تاریخ توانستند در هر کدام از این دوران‌ها به‌درستی بازاریابی کنند را معرفی کنید.

ChatGPT

بازاریابی در طول تاریخ تغییرات زیادی را تجربه کرده است و به سه دوره اصلی تقسیم می‌شود. در زیر، خصوصیات و ویژگی‌های هر کدام از این دوره‌های بازاریابی را بیان می‌کنم، همچنین نمونه‌های موفق و معروفی را در هر کدام از این دوره‌ها ذکر می‌کنم:

۱. دوران قبل از تبلیغات:

مشتریان اطلاعات خود را از طریق بازدید از مغازه‌ها، ملاقات با دیگران و تجربه مستقیم کسب می‌کردند.

بازاریابی به شکل دهان به دهان از اهمیت بالایی برخوردار بود.

مشتریان به شدت بر اساس تجربه‌های شخصی و توصیه‌های دیگران تصمیم‌گیری می‌کردند.

ابتدایی‌ترین نمونه‌های موفق: بازارچه‌ها و مکان‌های محلی، اصطلاحاً “بازار شهری” در قرون وسطی که مردم در آن‌ها با یکدیگر تبادل کالا و خدمات می‌کردند.

۲. دوران تبلیغات:

ظهور رسانه‌های جمعی مانند رادیو و تلویزیون باعث شد تا تبلیغات به دوران جدیدی وارد شود.

تبلیغات تلویزیونی و رادیویی به ویژه در دهه‌های 1950 تا 1990 به عنوان ابزاری موثر در بازاریابی شناخته می‌شد.

توجه به خصوصیات و مزایای محصولات و خدمات در تبلیغات مستقیم و اثرگذار بود.

نمونه‌های موفق: تبلیغات شرکت کوکاکولا در دهه ۱۹۶۰ و تبلیغات آیفون از زمان معرفی آن در سال ۲۰۰۷.

۳. دوران پس از تبلیغات:

نقش تغییریافته مشتری در فرآیند بازاریابی؛ مشتریان اطلاعات را از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی جستجو و به اشتراک می‌گذارند.

تأکید بر تجربه مشتری و تعامل با آن‌ها در طول دوره خرید و استفاده.

استفاده از محتوای ارزشمند، بازی‌ها و تجربیات تعاملی برای جذب و مشارکت مشتریان.

نمونه‌های موفق: استراتژی بازاریابی اپل برای آیفون، کمپین‌های تعاملی شرکت Dove، و استفاده از ویدیوهای وایرال(Viral) در شبکه‌های اجتماعی.

نمی‌توان به طور دقیق تاریخ نقطه اوج هر دوره را تعیین کرد، زیرا تغییرات بازاریابی به تدریج رخ می‌دهند و بسته به فرهنگ، تکنولوژی و شرایط اقتصادی ممکن است متفاوت باشند. اما می‌توان گفت دوره تبلیغات بیشترین تأثیر را در دهه‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ داشته است، در حالی که در دوره پس از تبلیغات، از دهه ۲۰۰۰ به بعد، تغییرات چشمگیری در روش‌های بازاریابی رخ داده است.

User

آیا شرکت‌های شناخته شده و معروفی در طول تاریخ بوده‌اند که در دوران‌های مختلف بازاریابی به شیوه نادرستی بازاریابی کردند و شکست خورده‌اند، اگر بله چند مورد از آن‌ها را معرفی کنید و توضیح دهید که چه اشتباهاتی باعث شکست آن‌ها شده است.

ChatGPT

بله، در طول تاریخ شرکت‌های معروفی وجود داشته‌اند که به دلیل بازاریابی نادرست یا اشتباهاتی در استراتژی بازاریابی، با مشکلات و شکست‌ها مواجه شده‌اند. در زیر چند مورد از این شرکت‌ها را ذکر می‌کنم:

شرکت کوکاکولا (New Coke): در سال ۱۹۸۵، کوکاکولا تصمیم به تغییر فرمول خود برای ایجاد نسخه جدید محصول گرفت. این تصمیم باعث ایجاد یک محصول جدید با نام “نیو کوک” شد. اما واکنش‌های عمومی منفی و عدم پذیرش این تغییر توسط مشتریان باعث شد که کوکاکولا بخواهد به فرمول قدیمی بازگردد.

شرکت وارنر کوینر (Qwikster): در سال ۲۰۱۱، شرکت وارنر کوینر تصمیم به تجزیه و تحلیل خدمات فیلم و محتوای ویدیویی خود به دو بخش مختلف “نت‌فلیکس” و “کوییک‌استر” گرفت. این تصمیم نه تنها باعث افت واضح در ارزش سهام وارنر کوینر شد، بلکه باعث عدم رضایت مشتریان و پیچیدگی در تجربه کاربری شد.

شرکت مایکروسافت (Windows Vista): مایکروسافت در سال ۲۰۰۷ نسخه جدیدی از سیستم عامل ویندوز با نام “ویندوز ویستا” را معرفی کرد. اما مشکلات فنی و کمبود سازگاری با برنامه‌ها و سخت‌افزارها باعث شکست ویندوز ویستا شد.

این موارد تاکید می‌کنند که حتی شرکت‌های بزرگ و معروف نیز ممکن است در استراتژی‌های بازاریابی خود اشتباه کنند و به شکست برسند. اشتباهاتی مانند تغییرات ناگهانی در محصول، عدم درک اصولی از نیازهای مشتریان، عدم ارائه اطلاعات واقعی به مشتریان، و یا عدم تعامل درست با بازار می‌توانند باعث شکست در بازاریابی شوند.

User

چند مثال از شرکت‌های معروف و شناخته شده در طول تاریخ بزنید که از هفت فاکتور بازاریابی برای بازاریابی و معرفی محصولات و خدمات خود استفاده کردند و توضیح دهید که هر کدام از این برندهای معروف تمرکز خود را بر روی کدام یک از این فاکتورها برای موفقیت بیشتر خود قرار دادند

ChatGPT

البته توجه داشته باشید که هفت فاکتور بازاریابی (همچون مثال‌هایی که شما اشاره کردید) مختص به نویسنده مورد نظر شما، یعنی ست گادین، نیست، اما می‌توانیم نمونه‌هایی از شرکت‌های معروفی که از فاکتورهای مختلف بازاریابی برای معرفی محصولات و خدمات خود استفاده کردند، ذکر کنیم:

اپل (Apple): اپل با تمرکز بر تفاوت و تمایز محصولات خود (یکی از فاکتورهای مهم بازاریابی)، موفقیت چشمگیری را کسب کرده است. طراحی منحصر به فرد، کیفیت بالا، و تجربه کاربری بی‌نظیر از مهمترین عواملی بوده که اپل در بازاریابی خود به آن توجه داشته است.

کوکاکولا (Coca-Cola): کوکاکولا با استفاده از تبلیغات گسترده و خلاقانه (یکی از فاکتورهای بازاریابی)، به عنوان یک نماد فرهنگی و اجتماعی شناخته شده است. تبلیغات مختلفی که این شرکت ارائه کرده، به محصولاتش ارتباطی معنی‌دار بخشیده و ارتباط نزدیکی با مصرف‌کنندگان ایجاد کرده است.

نایک (Nike): نایک با تمرکز بر تشویق به ورزش و زندگی فعال (یکی از فاکتورهای بازاریابی)، توانسته است برندی قوی و محبوب در عرصه ورزش و پوشاک ایجاد کند. تبلیغاتش با تأکید بر انگیزه و انرژی ورزشکاران، موفقیت بیشتری برای نایک به همراه داشته است.

استارباکس (Starbucks): استارباکس با تمرکز بر تجربه خوشایند مشتری در مکان‌های مطبوع (یکی از فاکتورهای بازاریابی)، توانسته است برندی موفق در زمینه قهوه و نوشیدنی‌های گرم ایجاد کند. فضای دلپذیر فروشگاه‌های استارباکس و توجه به جزئیات کوچک، به تجربه مشتریان ارتقاء داده است.

گوگل (Google): گوگل با تمرکز بر جستجوی سریع و دقیق (یکی از فاکتورهای بازاریابی)، توانسته است به عنوان موتور جستجوی اصلی و محبوب جهان شناخته شود. سادگی و کارآیی گوگل در ارائه نتایج جستجو باعث موفقیت آن در بازاریابی شده است.

مایکروسافت (Microsoft): مایکروسافت با تمرکز بر توانایی و عملکرد (یکی از فاکتورهای بازاریابی)، محصولاتی مانند ویندوز و آفیس را به عنوان ابزارهای ضروری در محیط کاری و شخصیتی معرفی کرده است. تاکید بر قابلیت‌ها و کاربردهای متنوع محصولات، موفقیت مایکروسافت را تسهیل کرده است.

اپل (Apple):

Product (محصول): تمرکز بر طراحی منحصر به فرد و کیفیت بالای محصولات و ایجاد تمایز.

Promotion (تبلیغات و ترویج): استفاده از تبلیغات خلاقانه و جذاب برای معرفی محصولات.

کوکاکولا (Coca-Cola):

Product (محصول): ایجاد نوشیدنی‌های متنوع با طعم مشخص و مطابق با سلیقه مصرف‌کنندگان.

Promotion (تبلیغات و ترویج): استفاده از تبلیغات و کمپین‌های تبلیغاتی گسترده.

نایک (Nike):

Product (محصول): طراحی محصولات با عملکرد و کیفیت بالا برای ورزشکاران.

Promotion (تبلیغات و ترویج): تبلیغات با تمرکز بر انگیزه و انرژی ورزشی.

استارباکس (Starbucks):

Place (مکان): ایجاد محیط‌های دلپذیر و راحت برای مشتریان.

Promotion (تبلیغات و ترویج): استفاده از تبلیغات جذاب و محیطی دوستانه.

گوگل (Google):

Place (مکان): ارائه جستجو سریع و دقیق در اینترنت.

Promotion (تبلیغات و ترویج): استفاده از تبلیغات متنی و تبلیغات جذاب در محیط‌های جستجو.

مایکروسافت (Microsoft):

Product (محصول): ارائه نرم‌افزارها و ابزارهایی با عملکرد و قابلیت‌های مختلف.

Place (مکان): توزیع گسترده نرم‌افزارها و سیستم‌عامل‌ها به مشتریان.

Promotion (تبلیغات و ترویج): تبلیغات متنوع و ترویج محصولات.

هر یک از این برندها با تمرکز بر چند فاکتور اصلی بازاریابی، توانسته‌اند موفقیت بزرگی را در بازاریابی و معرفی محصولات و خدمات خود کسب کنند. (البته از فاکتورهای دیگر بازاریابی هم استفاده کردند)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *