کتاب در ستایش اتلاف وقت – گفتگو دوم

کتاب در ستایش اتلاف وقت – گفتگو دوم

در گفتگوی اول کتاب در ستایش اتلاف وقت اثر آلن لایتمن، تناقض بین آرامش و تکاپو در جوامع مدرن و سنتی مورد بحث قرار گرفت، به عنوان مثال، روستای ترامونگ چروم در کامبوج که بدون تکنولوژی زندگی کرده و با ریتم‌های طبیعت هماهنگ هستند. آلن لایتمن، از دست رفته‌های زندگی مدرن و اهمیت تجربه لحظه و ارتباطات انسانی در این روستا حاصل شده را برجسته کرد. درباره اینکه آیا مفهوم «زمان مساوی با پول» واقعا بهره‌وری بیشتری ایجاد می‌کند یا فقط یک نهاد فرهنگی است بحث شد، و در مورد فشارهای فردی برای کار پیوسته بدون در نظر گرفتن آرامش و تأمل مطالبی مطرح کردیم. همچنین، چالش‌های اینترنت و تأثیرات آن بر جوانان و بزرگترها، از جمله افزایش بیماری‌های روانی، بحران اضطراب ناشی از تنهایی و فشار ارتباطی به تفصیل بررسی شد. در پایان، بازگشت به ارزش‌های ساده زندگی، اهمیت فضای شخصی و آرامش درونی به عنوان عوامل اساسی برای زندگی معنادار مورد تاکید قرار گرفت و راهکارهایی برای کمک به نسل‌های جدید در یافتن تعادل در زندگی مدرن پیشنهاد شد. در بخش دوم گفتگو درباره کتاب در ستایش اتلاف وقت اثر آلن لایتمن با ما همراه باشید.

User

بازی فرصتی برای رهایی از محدودیت‌های روزمره

این بخش از کتاب به تاکید بر اهمیت بازی در رشد و توسعه کودکان اختصاص دارد. نویسنده بیان می‌کند برایان ساتن اسمیت، محقق برجسته نیوزلندی، با استناد به تحقیقات گسترده‌ای که در طول عمر خود انجام داده، به این نتیجه رسیده که هنگامی که کودکان بازی می‌کنند، این تجربه باعث افزایش اعتماد به نفس آنها و ساختاردهی ذهنی و زندگی درونی‌شان می‌شود. او معتقد است که آزادی در انتخاب نقش‌های مختلف در بازی، اساس رشد دوگانه شخصیت عمومی و خصوصی در کودکان را فراهم می‌کند.

همچنین، سیگنه یوهل مولر، محقق دانمارکی، به این نکته پرداخته که بازی کردن کودکان را قادر می‌سازد تا معنای اسباب‌بازی یا یک وسیله خاص را تغییر داده و از آنها به شکل خلاقانه‌تری استفاده کنند. وی اظهار می‌کند که این استفاده‌های نوآورانه ممکن است کاملا متفاوت از هنجارها و قوانین بازی باشد.

به علاوه، لایتمن در این بخش به تاثیر مثبت بازی بر فضای ذهنی فرد اشاره می‌کند. بازی کردن افراد را قادر می‌سازد تا از زندگی روزمره فرار کرده، از محدودیت‌های زمان و شبکه آزاد شوند و در تالارهای باز و خالی ذهن خود، تجربیات جدیدی را کسب کنند.

اما در عصر پیشرفته و فشرده امروزی، فضای بازی کردن رو به کاهش است و این کاهش می‌تواند به همان اندازه به کودکان و بزرگترها آسیب بزند. کِنِت آر. گینزبرگ، در گزارشی بالینی برای انجمن پزشکی اطفال امریکا، به این نکته اشاره می‌کند که بازی به کودکان این توان را می‌دهد که از خلاقیت خود برای گسترش تخیل، رشد جسمی و تقویت قدرت شناختی و عاطفی خود استفاده کنند، اما نکته قابل تامل این است که این فرصت‌ها با سرعت و فشار بیش‌از‌حد زندگی امروزی، به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد.

در نهایت نویسنده به آزمایش یِهائه‌ شین، استادیار مدیریت و منابع انسانی دانشگاه ویسکانسین، اشاره می‌کند که نشان می‌دهد بازی می‌تواند باعث بهبود خلاقیت شود. نتایج این آزمایش نشان داد افرادی که پیش از ایده‌پردازی در حوزه‌ای خاص، بازی کرده بودند، ایده‌هایی ارائه می‌دادند که به شکل قابل توجهی خلاقانه‌تر بودند. به عبارت دیگر، فعالیت‌های غیر هدفمندی که بازی نامیده می‌شود، به توسعه مهارت‌های حل مسئله و آگاهی عاطفی در افراد کمک می‌کند. در پایان، به نتایج آنتونی پلگرینی اشاره می‌شود که وی نیز به اهمیت بازی در تکامل و رشد شخصیتی افراد اشاره کرده و معتقد است که بازی فرصتی را فراهم می‌کند تا در آن فرد به‌جای اهداف، بر وسایل تمرکز کند و تجربیات جدیدی را آزمایش کرده و اصلاحاتی در زندگی‌اش ایجاد کند.


چگونه می‌توان بازی را به عنوان یک وسیله برای حل مسائل اجتماعی و آموزش مفاهیم علمی معرفی کرد؟

ChatGPT

بازی‌ها به عنوان یک ابزار قدیمی ولی پویا در رسیدن به اهداف اجتماعی و آموزشی در نظر گرفته می‌شوند. برای معرفی بازی به عنوان وسیله‌ای کارآمد در حل مسائل اجتماعی و آموزش مفاهیم علمی، می‌توان از چند راهکار جذاب بهره گرفت.

در حوزه حل مسائل اجتماعی، بازی‌ها می‌توانند موقعیتی تعاملی و جذاب فراهم کنند تا شرکت‌کنندگان در مواجهه با موضوعات اجتماعی چالشی و مختلف قرار بگیرند. این بازی‌ها می‌توانند به بازیکنان این امکان را بدهند که در محیطی شبه‌واقعی، تصمیم‌هایی اتخاذ کرده و اثرات این تصمیمات را بر جامعه تجربه کنند. ترویج تفکر انتقادی و همکاری از دیگر مزایای این روش است.

در زمینه آموزش مفاهیم علمی نیز، بازی‌ها می‌توانند اطلاعات علمی را به دانش‌آموزان منتقل کنند. این بازی‌ها محیطی تعاملی و خلاقانه ایجاد می‌کنند که دانش‌آموزان بتوانند اصول و مفاهیم پیچیده علمی را به صورت عملی و با حس آزمایش تجربه کنند. از طریق بازی‌های آموزشی، مفاهیم علمی برای دانش‌آموزان قابل درک‌تر و جذاب‌تر می‌شوند. همچنین، استفاده از فناوری در ساخت بازی‌های آموزشی می‌تواند تجربه یادگیری را بهبود بخشد و دانش‌آموزان را قادر بسازد تا به سرعت و با لذت اصول علمی را فرا بگیرند. از این رو، ادغام بازی با عناصر آموزشی می‌تواند به عنوان یک راه حل جذاب و هوشمندانه در راستای حل مسائل اجتماعی و ارتقا آموزش مفاهیم علمی مطرح گردد.

User

رازهای تداعی آزاد: تحول در فهم ما از مغز

تحقیقات در حوزه علم مغز نشان داده که تصور قدیمی از اینکه مغز در زمان‌های استراحت فعالیت کمتری دارد نادرست است. برعکس، الکتروانسفالوگرام (دستگاه نوار مغز) نشان می‌دهد که مغز همواره فعال بوده و حتی در زمان‌های استراحت، فعالیت آن برقرار است. این مفهوم توسط پژوهشگران به نام‌های «تفکر خاموش پراکنده تصادفی» یا «حالت پیش‌فرض» شناخته شده است، که نشان می‌دهد قسمت‌های مختلف مغز در زمان‌های مختلف سطوح فعالیت متفاوتی دارند.

در دهه ۱۹۵۰، توجه نانسی اندرسون و مارکوس ریچل به این نکته جلب شد که سوخت‌وساز مغز در وضعیت‌های استراحت و غیر استراحت یکسان است. آنها از تعبیر«حالت پیش‌فرض» استفاده کردند و اظهار داشتند که مغز در زمان استراحت نیز به حداقل میزان فعالیت لازم برای حفظ انرژی و سوخت‌وساز ادامه دارد. همچنین اندرسون به اصطلاح «تداعی آزاد» اشاره کرد و نشان داد که زمانی که ذهن به افکار آزاد و پراکنده مشغول می‌شود، قشر تداعی در مغز به شدت فعال می‌شود.

به طور کلی این تحقیقات نشان می‌دهند که مغز به صورت مداوم فعال است و بخش‌های مختلف آن در طول زمان‌های مختلف به فعالیت‌های گوناگون مشغول هستند. این دیدگاه جدید در مورد فعالیت مغز در حالت استراحت به ما کمک می‌کند تا به بهترین شکل از ظرفیت ذهنی خود بهره ببریم و آن را به‌عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در برنامه‌ریزی فعالیت‌های روزمره و خلاقیت درک کنیم.


چطور می‌توانیم در طراحی محیط‌های آموزشی بهبودهایی ایجاد کنیم که با استفاده از مفهوم «تداعی آزاد»، دانشجویان را به تفکر آزاد و خلاقانه‌تر تشویق کنیم؟ مثلا، چه اقداماتی در ساخت کلاس‌ها یا آموزشگاه‌ها می‌تواند این هدف را تداعی کند؟

ChatGPT

برای ایجاد بهبودهای احتمالی در طراحی محیط‌های آموزشی که دانشجویان را به تفکر آزاد و خلاقانه تر تشویق کند، می‌توانیم اقدامات متنوعی را در نظر بگیریم. به عنوان مثال:

تشویق به گفتگو و تعامل:

در طراحی محیط‌های آموزشی، می‌توانیم به ایجاد فضاهای گفتگو و تبادل نظر توجه کنیم. این امر می‌تواند از طریق تشکیل گروه‌های کوچک، اجرای پروژه‌های گروهی یا حتی برگزاری کلاس‌ها به صورت گفتگو محور اتفاق بیفتد و برای دانشجویان امکان اشتراک تجارب و دیدگاه‌های مختلف را فراهم کند.

استفاده از متدهای تدریس تعاملی:

با اعمال متدهای تدریسی که امکان مشارکت فعال دانشجویان در فرآیند یادگیری را فراهم می‌کند، می‌توان آنها را به تفکر آزاد تشویق کرد. به عنوان مثال، استفاده از مطالب چندرسانه‌ای و برگزاری کارگاه‌ها و فعالیت‌های عملی می‌تواند مفید باشد و دانشجویان را به فعالیت‌های جذاب و متنوع تعاملی دعوت کند.

پرهیز از یکنواختی در سبک تدریس:

در طراحی محیط‌های آموزشی، بهتر است از سبک تدریس یکنواخت خودداری کنیم و به جای آن از روش‌های مختلف و تنوع در ارائه مطالب استفاده کنیم. این کار می‌تواند باعث تغییر در دیدگاه دانشجویان شود و تفکر آزاد را ترویج کند، زیرا تنوع در ارائه مطالب می‌تواند به تقویت قابلیت‌های تفکری دانشجویان کمک کند.

فراهم کردن فضاهای خلاقانه:

ساخت فضاهای آموزشی خلاقانه و آزاد که به دانشجویان امکان فرار از محدودیت‌ها و تجربه فعالیت‌های خودآموز را بدهد، می‌تواند موثر واقع شود. به عنوان مثال، فراهم کردن مکان‌هایی برای نوشتن، طراحی یا اجرای پروژه‌های دانشجویان می‌تواند این امکان را به وجود آورد و به آنها اجازه دهد تا خلاقیت و ابتکار خود را در محیط آموزشی به نمایش بگذارند.

User

تفکر واگرا در خلاقیت: آزادی یا محدودیت؟

در این بخش از کتاب، نگاهی به نظریه‌ها و دیدگاه‌های متفاوت در زمینه خلاقیت می‌اندازیم. لایتمن بیان می‌کند روانشناسی به نام لوئیس ترمان از طریق یک پژوهش جامع روی زندگی افراد با ضریب هوشی بالا، به نتایج جالبی دست یافته است. پژوهش وی نشان می‌دهد که این افراد با وجود موفقیت‌های زیاد در زمینه‌های مختلف، خلاقیت ویژه و فراتر از میانگینی از خود نشان نمی‌دهند. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت موفقیت در زندگی و خلاقیت میانه در کنار یکدیگر واقع می‌شوند.

نظریات فروید و یونگ نیز به سمت این موضوع حرکت می‌کنند که تجربیات منفی و دشواری‌ها می‌توانند به عنوان منبعی برای ایجاد خلاقیت و خیال‌پردازی عمل کنند. بیان این نکته که آرزوهای برآورده نشده می‌توانند به عنوان محرک‌های خیال‌پردازی و ایجاد ایده‌های خلاقانه ایفای نقش کنند، نکته جالبی است که نشان‌دهنده تاثیر مستقیم تجربیات زندگی بر پتانسیل خلاقیت است.

دیدگاه لایتمن نیز بر اهمیت تنگناها و بن‌بست‌ها در الهام بخشیدن به روند خلاقیت ذهنی تاکید می‌کند. او معتقد است زمانی که انسان در موقعیت‌های تنگنا قرار می‌گیرد، ذهنش به دنبال راه‌حل‌های جدید و خلاقانه می‌گردد. این مفهوم نشان‌دهنده این است که خود شرایط محدودیت‌ها می‌توانند محیطی حاصلخیز برای خلاقیت ایجاد کنند.

در حوزه خلاقیت، محققان بیشتر به تفکر واگرا توجه دارند که به معنای توانایی کندوکاو در پیشرفت مسائل با راه‌حل‌های گوناگون و غیرمنظم است. این تفکر در مقابل تفکر هم‌گرا قرار دارد که به شیوه‌ای منظم و منطقی به مسائل نگریسته و آنها را حل می‌کند. تفکر واگرا آزادتر و شناورتر است، اما نمی‌توان با زور و فشار آن را ایجاد کرد و حتی برنامه‌ریزی‌ها و فشارهای خارجی می‌توانند تفکر واگرا را تضعیف کنند. این نوع تفکر معمولا در زمان‌های تلف‌شده ظاهر می‌شود و با بازی، خلاقیت و کنجکاوی ارتباط دارد. انواع فعالیت‌های خلاقانه نیازمند ذهنی باز، آزاد و درون‌نگر هستند که از دنیای پرتحرک با تجهیزات فراوان فاصله کافی داشته باشد.


آیا می‌توانید نمونه‌ای از شرایط واقعی مثال بزنید که فرد در آن توانسته در تنگنای زندگی و با استفاده از تفکر واگرا به راه‌حل‌های خلاقانه دست یافته و بر مشکلات چیره شود؟

ChatGPT

مهراد، فارغ‌التحصیل تازه‌کار دانشگاه، با ورود به دنیای حرفه‌ای با یک مشکل مالی چالش‌برانگیز روبرو شد. او متوجه شد که باید بدهی‌ها و هزینه‌های زندگی را به چالشی خلاقانه تبدیل کند. او به‌جای انگیزه‌ای فقط برای یافتن یک شغل معمولی، تصمیم گرفت از تخصص خود در زمینه فناوری اطلاعات به نحوه‌ای خلاقانه استفاده کند.

مهراد یک ایده ناب داشت. او یک وب‌سایت تخصصی راه‌اندازی کرد که مشتریان را در بهترین استفاده از نرم‌افزارها و سامانه‌های IT هدایت می‌کرد. با تفکر واگرا، او از مشکلات مالی به عنوان فرصت‌های نوآورانه برای رشد استفاده کرد.

مهراد از تخصص و دانش خود برای ارائه خدماتی با کیفیت به مشتریان بهره‌مند شد. او نه تنها به بهبود تجربه مشتریان کمک کرد، بلکه با ارائه راهکارهای نوآورانه، به افراد و کسب‌وکارها در دستیابی به اهدافشان کمک کرد.

این تفکر واگرا نه تنها به حل مشکلات مالی مهراد کمک کرد، بلکه یک کسب‌وکار پایدار و موفق راه‌اندازی کرد که به توسعه اقتصاد شخصی او و همچنین به فراهم کردن راه‌حل‌های کارآمد برای نیازها و مشکلات مشتریانش منجر شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *