کتاب والدین سمی – گفتگو اول

کتاب والدین سمی - گفتگو اول

کتاب والدین سمی (Toxic Parents) نوشته‌ی سوزان فوروارد (Susan Forward) به ما می‌آموزد که گذشته تلخ خود را فراموش کنیم و زندگی را از نو بسازیم. راهکارهای درمانی که زمانی بر تحلیل تجربیات سال‌های نخست زندگی تکیه داشتند، از گذشته فاصله گرفته و به سمت اینجا و اکنون متمایل شده‌اند. اما این روش‌ها برای درمان کافی نیستند. بلکه باید به سرمنشا بپردازیم. درمان زمانی بیشترین تاثیر را دارد که در یک مسیر دوگانه پیش برود: تغییر رفتار تدافعی کنونی و نیز انفصال از آسیب‌های روحی گذشته.

User

والدین سمی چه کسانی هستند؟

رابطه با والدین تاثیر به سزایی در زندگی هر فرد دارد. بسیاری از افراد در کودکی به‌خاطر تنبیه‌های بدنی یا انتقادهای شدیدالحن یا تمسخر والدینشان احساس ارزشمندی‌ خود را شدیدا از دست‌ داده‌اند. والدینشان آ‌ن‌ها را زشت یا به‌دردنخور می‌نامیدند یا آن‌ها را مقصر و گناهکار خطاب می‌کردند یا مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌دادند و یا مسئولیت‌های زیادی را بر دوششان می‌گذاشتند یا از آن‌‌ها بیش از اندازه محافظت می‌کردند. این یک نقطه کور احساسی شایع است. والدین سمی نامی است که به این‌گونه افراد نسبت داده می‌شود.

والدین ما بذرهای ذهنی و احساسی را در وجودمان می‌کارند؛ بذرهایی که همپای ما رشد می‌کنند. در برخی خانواده‌ها بذرهای عشق، احترام و استقلال، اما در بسیاری از خانواده‌های دیگر، بذرهای ترس، ظلم و عذاب وجدان کاشته می‌شوند. چالش‌های پیش روی گروه دوم که سال‌ها در مواجهه با والدین سمی بوده‌اند، چیست؟

ChatGPT

گروه دوم که سال‌ها در مواجهه با والدین سمی بوده‌اند و با بذرهای ترس، ظلم و عذاب در خانواده‌شان رشد کرده‌اند، ممکن است با چالش‌هایی مهم و چندگانه مواجه شوند. این چالش‌ها ممکن است تأثیرات منفی و عمیقی بر روی شخصیت، روابط اجتماعی و روند زندگی آن‌ها داشته باشند. برخی از این چالش‌ها عبارت‌اند از:

1. کاهش اعتمادبه‌نفس: فردی که با بذرهای ترس و عذاب رشد کرده، ممکن است به خودش اعتماد کمتری داشته باشد. این می‌تواند باعث شود که او در مواجهه با چالش‌ها و فرصت‌های جدید تردید کند و از انجام کارهایی که به نظرش بزرگ هستند، اجتناب کند.

2. مشکلات در ارتباطات میان‌فردی: افرادی که تجربه‌های منفی و نامطلوب در خانواده‌شان داشته‌اند، ممکن است دچار مشکلاتی در برقراری و حفظ ارتباطات میان‌فردی شوند. آن‌ها ممکن است با مشکلاتی همچون عدم توانایی در ابراز احساسات، ترس از پذیرفته نشدن، یا عدم توانایی در اعتماد به دیگران مواجه شوند.

3. سبک زندگی پراکنده و نامنظم: افرادی که از کودکی با ترس و عذاب و والدین سمی روبه‌رو بوده‌اند، ممکن است در بزرگسالی دچار مشکلاتی در ایجاد سبک زندگی منظم و سازمان‌یافته شوند. آن‌ها ممکن است دچار مشکلات در برنامه‌ریزی، مدیریت زمان و انجام وظایف روزانه نیز شده باشند.

4. مشکلات در تشکیل روابط عاطفی سالم: تجربه‌های منفی و عدم توانایی در تجربه عشق و احترام در خانواده، ممکن است باعث شود که افراد با مشکلاتی در تشکیل و حفظ روابط عاطفی سالم روبرو شوند. آن‌ها ممکن است الگوهای نامناسب از رفتارهای عاطفی را تکرار کنند. ارتباط با والدین سمی باعث بروز این مسائل شده‌ است.

5. مشکلات روانی: تجربه ترس و ظلم در خانواده می‌تواند به مشکلات روانی از جمله افسردگی، اضطراب و اختلالات استرس پس‌تروماتیک منجر شود.

6. احساس عدم ارزشمندی: افرادی که با بذرهای منفی در خانواده رشد کرده‌اند، ممکن است احساس کنند که ارزشمند نیستند و به دلایلی از جمله تجربه‌های گذشته نمی‌توانند موفقیت‌ها و انجام وظایف را به درستی تجربه کنند و این منجر به کاهش اعتمادبه‌نفس می‌شود.

به‌هرحال مهم است به این نکته توجه کنیم که افراد می‌توانند با کمک مشاوره روان‌شناختی، پشتیبانی اجتماعی، تلاش برای تغییر الگوهای منفی و تعامل مثبت با جوانب زندگی، به‌تدریج از اثرات منفی بذرهای ذهنی و احساسی در خود که والدین سمی عامل آن هستند، فرار کنند و به رشد و توسعه فردی بپردازند.

User

تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد…

متأسفانه، فرزندپروری به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مهارت‌های انسانی، هنوز به شیوه‌ی غریزی به اجرا در می‌آید و والدین ما آن را از والدینشان آموختند که شاید در این زمینه عملکرد خوبی نیز نداشتند. بسیاری از رسوم و تکنیک‌های سنتی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده‌اند، به‌واقع توصیه‌های بدی هستند که پشت نقاب منطق و خرد پنهان شده‌اند. این آسیب عاطفی مثل یک سم شیمیایی تزریق شده توسط والدین سمی در تمام وجود کودک نشر می‌یابد و با بزرگ‌شدن طفل، درد و رنجش او هم بزرگ می‌شود.

والدینی که آسیب، سوءرفتار و تحقیر را بر فرزندانشان تحمیل می‌کنند و حتی پس از بزرگ‌شدن کودکانشان به این کار ادامه می‌دهند، علاوه‌بر کاهش اعتماد به نفس، چه نقشی در آینده‌ی عاطفی آن‌ها ایفا می‌کنند؟

ChatGPT

این والدین تأثیرات عمیق و طولانی‌مدتی بر روی عواطف، رفتارها و روابط آینده‌ی فرزندانشان خواهد داشت. این الگوی رفتاری می‌تواند منجر به ایجاد مشکلات جدی در زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی آن‌ها شود. برخی از تاثیرات این نوع والدین به شرح زیر است:

1. کاهش اعتمادبه‌نفس: آسیب‌ها و تحقیرهای مکرر والدین سمی می‌توانند باعث کاهش اعتمادبه‌نفس و تصورات منفی از خود شوند. این افراد ممکن است به‌تدریج احساس کنند که ناتوان و بی‌ارزش هستند.

2. اضطراب و افسردگی: تجربه سوءرفتار و تحقیر مداوم می‌تواند باعث شود که افراد دچار اضطراب و افسردگی شوند. این افراد ممکن است با مشکلاتی در مدیریت احساسات منفی نیز مواجه شوند.

3. الگوهای منفی در روابط: این افراد ممکن است الگوهای منفی در روابطشان با دیگران را تجربه کنند. آن‌ها ممکن است با دشواری در ابراز احساسات، تجربه‌ روابط نامناسب و ترس از طردشدن در روابط روبرو شوند.

4. عدم توانایی در مدیریت خشم: تجربه تحقیر و سوءرفتار ممکن است منجر به ناتوانی در مدیریت احساس خشم شود. این افراد ممکن است به تجربه مشکلات در مدیریت تنش‌ها و کنترل عواطف خود برخورد کنند.

5. تکرار الگوی رفتاری: فرزندان این والدین سمی ممکن است به تکرار الگوی رفتاری آن‌ها در روابط خود با دیگران بپردازند. این ممکن است به مشکلات در تشکیل روابط عاطفی و اجتماعی منجر شود علاوه‌براین مشکل در ایجاد رابطه به کاهش اعتمادبه‌نفس منجر می‌شود.

6. احتمال ایجاد رفتارهای مخرب: برخی از افراد ممکن است در تلاش برای مقابله با تحقیر و آسیب‌ها به رفتارهای مخرب مانند استفاده از مواد مخدر، خودکشی یا خشونت زیاد روی آورند.

7. تأثیر بر روابط عاطفی: آسیب‌ها و سوء رفتارهای تحمیل شده توسط والدین سمی می‌تواند به شکل گرفتن روابط عاطفی نامناسب و مشکلات در زندگی عاطفی منجر شود.

برای تغییر این الگوهای رفتاری و افزایش سطح سلامت روانی و اجتماعی افراد، مشاوره روان‌شناختی و حمایت اجتماعی می‌تواند کمک بزرگی باشد؛ همچنین، فرایند تغییر نیازمند زمان، تلاش و تعامل فرد با خودش و محیط اطراف است.

User

والدین سمی چه می‌کنند؟

فرزندان والدین سمی با هرگونه رفتار مخربی که روبه‌رو بوده باشند، (تنبیه بدنی، تنهایی، آزار و اذیت جنسی یا احمق انگاشته‌شدن، محافظت بیش از اندازه یا عذاب وجدان به‌خاطر مقصر قلمدادشدن) تقریبا تمامشان علائم مشابهی را از خود بروز می‌دهند:

  • عزت‌نفس آسیب‌دیده که منجر به رفتار خودتخریبی می‌شود.
  • احساس بی‌ارزشی و منفور بودن و ناکافی بودن و کاهش اعتمادبه‌نفس

وقتی این کودکان به سن بزرگسالی می‌رسند، همچنان این فشارهای عذاب وجدان و بی‌کفایتی را به دوش می‌کشند و به‌سختی می‌توانند خودانگاره مثبتی بسازند. کاهش اعتمادبه‌نفس و خودارزشمندی حاصله می‌تواند تمام جنبه‌های زندگی فرد را تحت‌تأثیر قرار دهد. احساسات بی‌ارزشی و منفور بودن تا حد زیادی ریشه در این حقیقت دارند که فرزندان والدین سمی، خودشان را برای سوءرفتار والدینشان مقصر می‌دانند.

چگونه یک فرزند بی‌دفاع و وابسته که به‌خاطر خشم پدر دچار احساس گناه شده، می‌تواند بپذیرد که پدر در برابر تمام خطرات از او محافظت خواهد کرد و به او اعتماد خواهد کرد؟

ChatGPT

تغییر الگوهای رفتاری و احساساتی در فرد بی‌دفاع و وابسته، به‌منظور ایجاد اعتمادبه‌نفس و بهبود رابطه با پدر، نیازمند زمان، تلاش و پشتیبانی است. در ادامه چندین مرحله و راهنمایی برای کمک به فرزند در این فرایند آورده شده است:

1. فهم و درک احساسات: اولین قدم مهم، فراهم‌کردن فضایی امن برای فرزند است تا احساسات و افکار خود را بازگو کند. اطمینان‌دادن به فرزند که شما به احساسات و تجربیاتش احترام می‌گذارید و به او گوش می‌دهید، می‌تواند به افزایش اعتمادبه‌نفس او کمک کند.

2. تشویق به خودشناسی: کمک به فرزند در درک احساسات، نیازها و خواسته‌های خود می‌تواند به او کمک کند تا بهتر با خودش آشنا شود. این به فرزند کمک می‌کند تا به‌تدریج از احساس گناه و بی‌دفاعی خارج شود.

3. تقویت مهارت‌های ارتباطی: ارتباط با اطرافیان برای فرزند مهم است. به او مهارت‌های ارتباطی مثل گوش‌دادن فعال، ابراز احساسات و ارتباط با دیگران به‌درستی را آموزش دهید.

4. تشویق به انعطاف‌پذیری: آموزش به فرزند که انعطاف‌پذیری و تغییر الگوهای رفتاری در مواجهه با وضعیت‌ها و افراد مختلف چگونه می‌تواند به او کمک کند، می‌تواند از مراحل مهم در ایجاد اعتمادبه‌نفس و کمک به او در تجربه تغییرات باشد.

5. تقویت ویژگی‌های مثبت : به فرزند خود توجه به ویژگی‌های مثبتش را آموزش دهید و او را تشویق به تمرکز بر این جنبه‌ها بکنید. این می‌تواند به افزایش اعتمادبه‌نفس و بهبود تصویر از خود کمک کند تا بهتر بتواند با تاثیرات والدین سمی مقابله کند.

6. آموزش مهارت‌های تعامل با پدر: باتوجه‌به تجربه‌های گذشته، می‌توانید به فرزند خود بیاموزید که چگونه با پدرش به طور صحیح ارتباط برقرار کند. این شامل مواردی مانند ارتباط با او در موقعیت‌های دشوار، تعبیر صحیح از واکنش‌های پدر و تشویق به ابراز خواسته‌ها و نیازهای خود می‌شود. این فرآیند می‌تواند مانع کاهش اعتمادبه‌نفس شود.

7. حمایت از تغییر: فرایند تغییر نیازمند حمایت مداوم است. از فرزند خود بپرسید که چگونه می‌توانید به او کمک کنید و به او اطمینان دهید که در این مسیر به‌عنوان یک مشاور و حامی در کنارش هستید.

پیشنهاد مشاوره: اگر فرزند احساس کند که نیاز به کمک حرفه‌ای دارد، مشاوره روانشناختی یا خانواده می‌تواند به او کمک کند تا با چالش‌ها بهتر مقابله کند.

مهم‌ترین نکته این است که فرایند تغییر زمان‌بر است و نیازمند پشتیبانی و توجه مداوم است. با ایجاد یک محیط امن، به فرزند امکان می‌دهید تا به‌تدریج از این الگوی رفتاری خارج شده و با کاهش اعتمادبه‌نفس خود مقابله کند.

User

رهاشدن از میراث والدین سمی

این امید که والدینتان به طرز معجزه‌آسایی متحول خواهند شد، تنها یک امید واهی است. اما می‌توانید خود را از تاثیر مخرب و قدرتمند والدینتان خلاص کنید. اگر فرزند بزرگ شده‌ی یک پدر یا مادر سمی هستید، برای خلاصی از میراث عذاب وجدان و خود تردیدی راه‌های زیادی وجود دارد. تقابل گام مهمی در زدودن تیرگی‌های گذشته و پلیدی‌های اکنون است، اما هرگز نباید زیر سایه شعله‌های سوزان خشم صورت گیرد.

شما مسئول بلاهایی که به‌عنوان یک کودک بی‌دفاع بر سرتان آمده و منجر به کاهش اعتماد‌به‌نفس شده نیستید، بلکه حالا مسئول هستید گام‌های مثبتی را برای مقابله با این مسئله یعنی مقابله با تاثیرات والدین سمی بردارید! راهکارهای اصلی برای این مقابله چیست؟

ChatGPT

در مقابله با آثار منفی گذشته و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی، می‌توانید به موارد زیر توجه کنید:

1. پذیرش احساسات: ابتدا نیاز دارید که با احساسات خود آشنا شوید و آن‌ها را پذیرا باشید. درک و قبول احساسات گذشته، اولین قدم به‌سوی بهبود و تغییر است.

2. مشاوره روانشناختی: راهنمایی گرفتن از یک مشاور روانشناختی می‌تواند به شما کمک کند که الگوهای منفی رفتاری و احساسی ناشی از والدین سمی را شناسایی کرده و راه‌حل‌هایی مناسب برای مقابله با آن‌ها پیدا کنید.

3. ترک تفکر منفی: تغییر اندیشه از تفکر منفی به تفکر مثبت، یکی از اصولی‌ترین مراحل در بهبود وضعیت روحی و عاطفی است. تمرکز بر امکانات و ویژگی‌های مثبت خود به شما در این زمینه کمک خواهد کرد.

4. آموزش مهارت‌های مقابله با استرس: یادگیری مهارت‌های مقابله با استرس می‌تواند به شما کمک کند تا در مواجهه با وضعیت‌های دشوار بهتر عمل کنید و با افکار منفی و کاهش اعتماد‌به‌نفس مقابله کنید.

5. توسعه خودشناسی: با تلاش برای درک عمیق‌تر از خودتان و آموختن راه مقابله با تاثیرات والدین سمی، می‌توانید الگوهای رفتاری خود را تشخیص دهید و آن‌ها را به سمتی مثبت تغییر دهید.

6. ساختن شبکه حمایتی: احاطه خود با افراد مثبت و حمایت‌کننده می‌تواند به شما در ایجاد تغییرات مفید کمک کند. افرادی که از شما حمایت می‌کنند و به شما اعتماد دارند، می‌توانند بهترین مشاوران و دوستان شما باشند.

7. آموزش مهارت‌های ارتباطی: یادگیری چگونگی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و انتقال احساسات و نیازها به درستی، می‌تواند به شما در ارتقا روابط اجتماعی کمک کند.

8. تغذیه، ورزش و مراقبت از سلامت عمومی: مراقبت از سلامت جسمی نیز به بهبود حالت روحی کمک می‌کند. به تغذیه مناسب، ورزش منظم و ‌خواب کافی توجه کنید.

9. پذیرش و تسامح با خودتان: برای تغییرات مثبت، نیاز دارید تا به خودتان برای اشتباهات گذشته تسامح کنید و خود را قبول کنید.

10. هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی: تعیین اهداف کوچک و بزرگ و برنامه‌ریزی مراحل اجرای آن‌ها می‌تواند به شما احساس پیشرفت و موفقیت را ببخشد و از کاهش اعتمادبه‌نفس جلوگیری کند.

به خاطر داشته باشید که تغییرات مثبت زمان می‌برد و به تدریج اتفاق می‌افتد؛ همچنین، درخواست حمایت از حرفه‌ای‌ها و اطرافیان در این مسیر بهبود و رهایی از تاثیرات والدین سمی، نشانه قوی‌تری از قدم‌های مثبتی که در حال انجام آن هستید خواهد بود.

User

افسانه‌ی والدین بی‌عیب‌ونقص چیست؟

سوزان فوروارد می‌گوید: وقتی خیلی کوچک هستیم، والدین خداگونه‌مان، همه چیز ما هستند. بدون آن‌ها کسی نیست که دوستمان داشته باشد، از ما محافظت کند، سرپناهی برایمان تهیه کند و شکممان را سیر کند و همواره زیر سایه‌ی این ترس زندگی می‌کنیم که هرگز نمی‌توانیم به‌تنهایی به حیاتمان ادامه دهیم. آن‌ها سرتاسر دهنده هستند و ما گیرنده و سرشار از نیاز. اما به‌تدریج فرایند جدایی‌طلبی زمانی به اوج خود می‌رسد که فعالانه ارزش‌ها، سلایق و اقتدار والدین را به چالش می‌کشیم.

والدین سمی آن‌قدرها فهیم نیستند که استقلال نوظهور فرزندشان را تحمل کنند یا آن را تشویق کنند. چه عواملی در این به رسمیت نشناختن جدایی‌طلبی و استقلال موثر هستند؟

ChatGPT

شناختن عواملی که ممکن است باعث به رسمیت نشناختن جدایی‌طلبی و استقلال فرزندان توسط والدین سمی شود، می‌تواند به درک بهتر این موضوع کمک کند. برخی از عوامل ممکن عبارت‌اند از:

1. الگوی رفتاری در خانواده: اگر والدین سمی نمونه‌های منفی از رفتارها و روابط را در خانواده نشان داده باشند، فرزندان احتمالا از این الگوها الهام می‌گیرند و ممکن است احساس ناامنی در مورد جدایی طلبی و استقلال داشته باشند.

2. ترس از ازدست‌دادن کنترل: والدین سمی ممکن است به دلیل ترس ازدست‌دادن کنترل بر فرزندانشان، جلوی استقلال و جدایی‌طلبی آن‌ها را بگیرند. آن‌ها ممکن است تصور کنند که با اجازه‌دادن به فرزندان خود برای انجام کارهایشان، کنترل را از دست خواهند داد و این موضوع به کاهش اعتماد‌به‌نفس آن‌ها می‌انجامد.

3. نگرانی‌های اجتماعی: والدین سمی ممکن است نگران عکس‌العمل‌های دیگران در مورد رفتار و تصمیم‌های فرزندان خود باشند. این نگرانی می‌تواند باعث کاهش تشویق به استقلال و جدایی‌طلبی شود.

4. ناراحتی شخصی: والدین سمی ممکن است به‌عنوان یک نقص در عملکرد خود درک کنند که فرزندانشان به استقلال رسیده‌اند یا قصد جدایی‌طلبی دارند. این می‌تواند به علت ناراحتی و ناامیدی شخصی باشد.

5. عدم آمادگی برای تغییر: والدین سمی ممکن است به دلیل نیاز به تغییر در نحوه تعامل با فرزندانشان، از رهایی و استقلال‌طلبی آن‌ها اجتناب کنند.

6. فشارهای فرهنگی و اجتماعی: برخی فرهنگ‌ها و جوامع ممکن است بیشتر بر تمایل به همبستگی و وابستگی به خانواده تأکید کنند و استقلال را کمتر ارزشمند بدانند.

برای تغییر این وضعیت، مهم است که والدین سمی آگاهی پیدا کنند و به تدریج تغییرات را در الگوهای رفتاری و نگرش‌های خود ایجاد کنند. این می‌تواند از طریق مشاوره، آموزش‌ها، خواندن کتاب‌ها و مقالات مرتبط با مسائل خانوادگی و تربیت کودکان انجام شود؛ همچنین، ایجاد فضای اجازه‌دهنده برای فرزندان برای تجربه استقلال و جدایی طلبی نیز می‌تواند به شکل مثبتی بر رشد و پیشرفت آن‌ها تأثیر بگذارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *