فهرست مطالب
داستان پادشاهی کیومرث ، حماسه‌ای از شجاعت، حکمت و پایداری است که در شاهنامه فردوسی به زیبایی جاودانه شده است.
* تصاویر این داستان با هوش مصنوعی ChatGPT ساخته شده است.
پادشاهی کیومرث، نخستین شاه گیتی
در روزگاران دور، زمانی که زمین تازه به آفرینش رسید، کیومرث نخستین شاه و نخستین انسان بر گیتی پا گذاشت. او سی سال بر تخت شاهی نشست و فرمانروایی کرد. همه دد و دام و جانوران و هرچه در گیتی بود، مطیع اوامر او بودند و در سایه عدل و داد او به آرامش رسیدند. کیومرث پادشاهی نیکو بود، با چهره‌ای مهربان و دلی بزرگ.
سیامک، شاهزاده‌ای دلیر و زیبا
کیومرث پسری نیکو داشت به نام سیامک. سیامک چون پدر، دلیر و مهربان بود و از زیبایی و دانایی بهره‌مند. سیامک در جوانی خود، مردی بلند قامت و شجاع بود و همگان او را دوست می‌داشتند. او همچون خورشید تابان در آسمان دل کیومرث می‌درخشید و پدر به وجود او می‌بالید.
حمله دیوان و داغ سیامک
اما جهان بی‌گزند نیست. اهریمن، دشمن دیرین نیکی‌ها و خوبی‌ها، بر کیومرث و سیامک حسد آورد. اهریمن، سیامک را به نبرد فراخواند. نبردی سهمگین درگرفت و در این پیکار نابرابر، سیامک جان شیرینش را از دست داد. داغ سیامک بر دل کیومرث سنگین بود.
هوشنگ، انتقام‌جوی دلیر
سیامک پسری داشت به نام هوشنگ، جوانی دلیر و نیکو. کیومرث هوشنگ را به خونخواهی پدرش برانگیخت و او را تشویق نمود تا به جنگ اهریمن برود. هوشنگ، با دلی پر از خشم و انتقام، با سپاهیان وفادارش به میدان نبرد شتافت.
در آن میدان نبرد، هوشنگ همچون شیری غرّان به دشمن تاخت. دیو پلید اهریمن با خشمی سوزان در برابر هوشنگ ایستاد. نبردی سخت درگرفت. هوشنگ با دلیرانگی و شجاعت خود، توانست دیو پلید را به خاک و خون کشیده و انتقام پدرش را ستاند.
پایان پادشاهی کیومرث و آغاز حکومت هوشنگ
کیومرث که انتقام پسرش را گرفته بود، دلش آرام گرفت. او هوشنگ را چون فرزند خویش دوست می‌داشت و به او اعتماد کامل داشت. کیومرث پس از مدتی جهان را بدرود گفت و به دیار باقی شتافت. پس از او، هوشنگ بر تخت شاهی نشست و به فرمانروایی زمین پرداخت.
هوشنگ نیز چون پدر و پدربزرگش، شاهی دادگر و مهربان بود. او با حکمت و شجاعت خویش، به مردم خدمت می‌کرد و گیتی را به آرامش و صلح دعوت می‌نمود. دوران پادشاهی هوشنگ، دوران شکوفایی و رشد بود و مردم در سایه عدالت او به رفاه و سعادت رسیدند.
