کتاب سکوت – گفتگو اول

کتاب سکوت - گفتگو اول

امروز قصد داریم در مورد کتاب سکوت (Quiet) اثر خانم سوزان کین (Susan Cain) با یکدیگر گفتگو کنیم. این کتاب یک اثر غیرداستانی است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شده و به سرعت به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های غیرداستانی در جهان تبدیل شده است. نویسنده، پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه هاروارد به عنوان وکیل مشغول به کار شد. اما پس از چندین سال، به دلیل احساس مسئولیت اجتماعی تصمیم گرفت که حرفه‌اش را تغییر دهد و به نویسندگی و تدریس در زمینه درونگرایی و برونگرایی بپردازد. کین همچنین بنیان‌گذار شرکت Quiet Revolution است که به افراد درونگرا کمک می‌کند تا در دنیای امروز موفق شوند.

سوزان کین، خود یک درونگرا است و از کودکی با این ویژگی شخصیتی در جامعه مشکل داشته است. او اغلب احساس می‌کرد که به دلیل درونگرا بودن، انتظارات متفاوتی از او وجود دارد و به صورت مداوم مورد قضاوت قرار می‌گیرد. در نتیجه او در کتاب سکوت، تجربیات شخصی خود را به عنوان یک درونگرا به اشتراک می‌گذارد. کتاب به ما یاد می‌دهد که دنیا به افراد درونگرا نیاز دارد و نباید آن‌ها را تحت فشار قرار داد تا برخلاف آنچه واقعا هستند رفتار کنند. همچنین به تغییر در نحوه برخورد افراد این دو گروه با یکدیگر کمک می‌کند. در یک کلام‌ این کتاب به شما می‌آموزد که خودتان باشید.

در کتاب سکوت، سوزان کین استدلال می‌کند که اراده‌ی آزاد نقش مهمی در زندگی ایفا می‌کند چون به ما امکان می‌دهد تا انتخاب‌های خود را با اعتماد به نفس بیشتری انجام دهیم. همچنین کین معتقد است که اراده‌ی آزاد می‌تواند به ما کمک کند تا از درونگرایی به عنوان یک منبع قدرت استفاده کنیم. او می‌گوید که افراد درونگرا می‌توانند از اراده‌ی آزاد خود برای غلبه بر ترس‌ها و اضطراب‌های خود نیز استفاده کنند.

درونگرایی را نقطه ضعف ندانیم؛ داستان سوزان کین

سوزان کین، از کودکی به حقوق علاقه‌مند بود و در دانشگاه در رشته حقوق تحصیل کرد و نمرات عالی داشت. پس از فارغ‌التحصیلی، به سرعت در شرکت حقوقی پیشرفت کرد و به یکی از بهترین وکلای شرکت تبدیل شد. با این حال، سوزان همواره با مشکلاتی در کار خود روبرو بود. از آنجا که یک شخصیت درونگرا بوده، از معاشرت با افراد زیادی خسته می‌شد و همچنین اکثرا از جلسات و سخنرانی‌های عمومی می‌ترسید. این مشکلات باعث می‌شد که او در کار خود با اینکه توانمند و علاقمند بود احساس ناراحتی داشته باشد و همواره اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.

یکی از مهمترین مشکلات سوزان در کار، سخنرانی‌های عمومی بود. او از اینکه باید در مقابل یک قاضی و هیئت منصفه صحبت کند، بسیار مضطرب می‌شد. او می‌ترسید که کلمه‌ای از دهانش به درستی خارج نشود و پرونده خود را خراب کند. به این ترتیب این مشکل باعث می‌شد که عمدتاً سوزان از قبول پرونده‌هایی که نیاز به حضور در دادگاه داشتند، اجتناب کند و به عبارتی او می‌ترسید که نتواند از عهده آن برآید و اعتبار خود را از دست بدهد. یک روز، سوزان در حال کار بر روی پرونده‌ای بود که نیاز به حضور در دادگاه داشت. او می‌دانست که باید این پرونده را قبول کند، اما همچنان از سخنرانی در دادگاه می‌ترسید پس تمام شب را بیدار ماند و به تمرین صحبت در مقابل آینه پرداخت. در روز دادگاه، سوزان به شدت می‌لرزید اما او با تمام توان خود تلاش کرد و توانست به خوبی از پرونده دفاع کند. این تجربه باعث شد که سوزان به این نتیجه برسد که باید در مورد درونگرایی خود بیشتر بیاموزد و با آرامش و آموزش صحیح نقاط ضعف خود را ترمیم کند.

او شروع به مطالعه در مورد درونگرایی کرد و متوجه شد که درونگرایی یک ویژگی شخصیتی طبیعی است و چیزی نیست که باید از آن خجالت کشید. سوزان همچنین شروع به تمرین مهارت‌های اجتماعی خود کرده، در کلاس‌های سخنرانی عمومی ثبت‌نام کرد و در جلسات و گردهمایی‌ها حضور داشت. با گذشت زمان، سوزان توانست بر مشکلات درونگرایی خود در کار کاملا غلبه کند و اعتماد به نفس خود را به دست آورد و سخنرانی‌های زیادی انجام داد. نظیر سخنرانی او در مجموعه همایش جهانی تد که با شعار ایده‌های شایستهٔ گسترش، همچنان برگزار می‌شود. در عین حال او به بالاترین سطح وکلای شرکت نیز تبدیل شد.

داستان سوزان کین می‌تواند الهام‌‌بخش افراد درونگرایی باشد که در کار خود با مشکلاتی روبرو هستند. این داستان نشان می‌دهد که درونگراها می‌توانند در هر شغلی موفق باشند، به شرطی که بر مشکلات درونگرایی خود آگاه شوند، خود را بپذیرند و با تقویت مهارت‌های خود از حمایت دیگران در جهت پیشرفت بهره‌مند شوند.

نویسنده در کتاب خود ادعا می‌کند که درونگرایی و برونگرایی دو ویژگی شخصیتی طبیعی و سالم هستند. آیا با این ادعا موافق هستید؟ چرا؟

ChatGPT

بله، من با این ادعا موافقم. درونگرایی و برونگرایی دو ویژگی شخصیتی هستند که در همه افراد وجود دارند. آن‌ها بخشی از هویت ما هستند که باید پذیرفته شوند. درونگرایی و برونگرایی هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. هیچ یک از این ویژگی‌ها بهتر یا بدتر از دیگری نیست. هر دو ویژگی شخصیتی ارزشمند هستند و می‌توانند برای موفقیت در زندگی استفاده شوند.

User

به نظر شما بهتر است افرادی که از سخنرانی در جمع ترس دارند به چه نکاتی بیشتر توجه کنند؟

ChatGPT

در اینجا چند نکته در مورد سخنرانی در جمع اشاره می‌شود.

سعی کنید از قبل آشنایی با محیط یا آن جمع داشته باشید مثلا پیشنهاد می‌شود که از قبل به محل سخنرانی بروید تا با محیط آشنا شوید و احساس راحتی کنید.

تنفس عمیق انجام دهید و به خود یادآوری کنید که همه خوشحال هستند تا از حضور خود واقعی شما بهره‌مند شوند. در نتیجه بهترین و عادی‌ترین حالت خودتان باشید.

قبل از شروع سخنرانی، نفس عمیق بکشید تا آرام شوید و اعصابتان بهتر کار کنند.

به مخاطب خود نگاه کرده و با آن‌ها ارتباط برقرار کنید تا احساس راحتی و ارتباط بیشتری داشته باشید.

از فهرستی برای سازماندهی سخنرانی‌تان استفاده کنید تا موضوعات به ترتیب منطقی مطرح شوند.

اگر احساس عدم توجه از سوی مخاطب دارید، از طنز یا شوخی برای شکستن یخ و جلب توجه مخاطبان استفاده کنید.

در نهایت اشتباه کردن نگران‌کننده نیست. مهم است که بتوانید اشتباهات خود را بپذیرید و از آن‌ها درس بگیرید. با این نکات می‌توانید در هر جمعی راحت باشید.

User

ایده‌آل‌های جامعه؛ سایه‌هایی که ما را محدود می‌کنند

دائماً به ما گفته شده است که برای برتر بودن، باید جسور باشیم یا برای شاد بودن، باید اجتماعی باشیم و این نگاه ممکن است باعث شود که خودمان را به عنوان افراد برونگرا تصور کنیم. به عبارتی دیگر، ممکن است در تلاش برای تطابق با ایده‌آل‌های اجتماعی، هویت و ویژگی‌های واقعی خودمان را از دست بدهیم.

اصولاً، ایده‌آل‌گرایی می‌تواند مشکل‌ساز باشد، زیرا افراد برونگرا ممکن است در هر شرایطی ارزش‌هایی مانند تفکر جسورانه را نسبت به تعامل محتاطانه و قاطعیت را به شک و تردید ترجیح دهند و همچنین تصمیمات سریع‌تری بگیرند، حتی اگر احتمال اشتباه وجود داشته باشد. در مقابل، درونگرایی به همراه ویژگی‌هایی همچون حساسیت، جدیت، خجالت و کمرویی عمدتا به عنوان یک شخصیت درجه دومی در نظام ارزشی معمولی محسوب می‌شود. این امر ممکن است بین ناامیدی و آسیب‌شناسی قرار گیرد.

به این ترتیب برونگرایی یک ویژگی جذاب است، اما ما این ویژگی را به یک استاندارد سرکوب‌آمیز تبدیل کرده‌ایم که ممکن است بیش از حد معقول، خودمان را ملزم به تطابق با آن کنیم.

User

برونگرایی ایده‌آل، یک استاندارد جهانی یا یک تعصب فرهنگی؟

نویسنده در کتاب به تأثیر فرهنگ‌های مختلف بر دیدگاه به درونگرایی و برونگرایی اشاره می‌کند. او نشان می‌دهد که این تفاوت‌های فرهنگی می‌تواند بر نحوه‌ی ارتباط و تعامل افراد در جوامع مختلف تأثیرگذار باشد.

در فرهنگ‌های غربی مانند ایالات متحده، برونگرایی اغلب به عنوان یک ویژگی مطلوب تلقی می‌شود. این امر به دلیل ارزش‌هایی مانند قاطعیت، رهبری و موفقیت بر محوریت فردی است. این ارزش‌ها بیشتر با برونگرایی همراه هستند و افراد تحت فشار قرار می‌گیرند تا به این معیارها پاسخ دهند. در آمریکا بیشتر آدم‌ها تظاهر می‌کنند که برونگرا هستند یعنی جامعه با تبلیغات همواره بر طبل برونگرایی می‌زند در مقابل، در فرهنگ‌های شرقی مانند برخی از کشورهای آسیایی، درونگرایی اغلب به عنوان یک ویژگی مطلوب تلقی می‌شود. این امر به دلیل ارزش‌هایی مانند هماهنگی، تواضع و همدلی است در حالی که این ارزش‌ها بیشتر با درونگرایی همراه هستند و افراد عمدتا تشویق به نگهداری از این ویژگی‌ها می‌شوند.

این تفاوت‌های فرهنگی می‌تواند منجر به سوءتفاهم و تعارض بین افراد از فرهنگ‌های مختلف شود و مشکلات زیادی را به بار آورد. او همچنین به فرهنگ‌های مختلف تأکید می‌کند که باید ارزش‌ها و ویژگی‌های دیگران را احترام بگذاریم و از تنوع فرهنگی بهره‌برداری کنیم. تبلیغات زرد و به گونه‌ای افراطی‌گری تا حد زیادی افراد را تشویق می‌کند تا فروشنده باشند و انگار همواره باید برای دیگران نقش بازی کنند به این ترتیب خروجی جوامع همچنان اضطراب است. اضطراب اجتماعی که افراد خود را سرکوب می‌کنند انگار همه چیز قربانی شده است و ادامه دارد.

به نظر می‌رسد که نویسنده در کتاب، بسیار سعی دارد تا در مورد حمایت از افراد درونگرا صحبت کند و با توجه به اینکه خود یک فرد درونگرا بوده است آیا به نظر شما، مطالب ایشان افراطی هستند؟

ChatGPT

من موافقم که سوزان کین در کتاب سکوت به شدت از درونگرایی دفاع می‌کند. او استدلال دارد که جامعه، اغلب برونگرایی را بر درونگرایی ترجیح می‌دهد و این می‌تواند منجر به تبعیض و نابرابری علیه درونگراها شود. این موضوع که افراط در مطالب کتاب هست یا خیر را نمی‌دانم، این تا حدی به دیدگاه شخصی شما بستگی دارد. اگر شما یک درونگرا هستید، ممکن است بیشتر با مطالب سوزان کین موافق باشید و اگر شما یک برونگرا هستید، ممکن است بیشتر با دیدگاه‌های جامعه موافق باشید. با این حال، من فکر می‌کنم که سوزان کین، یک کار مهم انجام می‌دهد. او به درونگراها کمک می‌کند تا خود را بپذیرند و از درونگرایی خود به عنوان یک قدرت استفاده کنند. او همچنین به جامعه کمک می‌کند تا درک بهتری از درونگرایی داشته باشد. در نهایت، تصمیم با شماست که آیا مطالب کین افراطی هستند یا خیر. اما من فکر می‌کنم که این کتاب ارزش خواندن را دارد، حتی اگر با تمام مطالب آن موافق نباشید.

User

نویسنده نشان می‌دهد که جامعه ما به طور کلی برونگرایی را بر درونگرایی ترجیح می‌دهد. این ترجیح می‌تواند منجر به تبعیض و نابرابری علیه درونگراها شود. آیا با این ادعا موافق هستید؟ چرا؟

ChatGPT

بله، من با این ادعا موافق هستم. درونگرایی و برونگرایی دو ویژگی شخصیتی هستند که در طول تاریخ وجود داشته‌اند و در همه‌ی فرهنگ‌ها دیده می‌شوند. آن‌ها دقیقا دو شیوه‌ی متفاوت برای تعامل با دنیای اطراف هستند اما جامعه به طور کلی برونگرایی را بر درونگرایی ترجیح می‌دهد. این ترجیح در فرهنگ، رسانه‌ها و سیستم‌های آموزشی منعکس شده است. به گونه‌ای که قهرمانان فیلم‌ها و سریال‌ها اغلب برونگرا هستند. آن‌ها افرادی هستند که همیشه در مرکز توجه بوده و هرگز در سکوت نبوده‌اند. ‌به این ترتیب درونگراها در رسانه‌ها کمتر دیده شده و اغلب به عنوان شخصیت‌های فرعی یا منفی به تصویر کشیده می‌شوند.

سیستم‌های آموزشی نیز برونگرایی را ترجیح می‌دهند. کلاس‌های درس اغلب بر مشارکت و تعاملات اجتماعی متمرکز هستند. این می‌تواند برای درونگراها چالش‌برانگیز باشد، زیرا آن‌ها ممکن است ترجیح دهند به تنهایی کار کنند و زمان بیشتری برای پردازش اطلاعات داشته باشند. این ترجیح برای برونگرایی می‌تواند منجر به تبعیض و نابرابری علیه درونگراها شود. درونگراها ممکن است در مدرسه، کار و سایر محیط‌های اجتماعی احساس راحتی نکنند. آن‌ها ممکن است احساس کنند که باید خود را برای سازگار شدن با دیگران تغییر دهند.

این ادعا می‌تواند به درونگراها کمک کند تا بفهمند که چرا ممکن است احساس کنند که متفاوت از دیگران هستند. این ادعا همچنین می‌تواند به درونگراها کمک کند تا در برابر تبعیض و نابرابری علیه خود مقاومت کنند. برای مقابله با این تبعیض و نابرابری، مهم است که آگاهی در مورد درونگرایی را افزایش دهیم و به قول سوزان کین، باید به مردم نشان دهیم که درونگرایی یک ویژگی شخصیتی طبیعی و سالم است و هیچ تفاوتی با برونگرایی ندارد و در عین حال همواره باید یادآوری کنیم هیچ فردی به طور کامل درونگرا یا برونگرا نیست.

User

ممنون که با ما همراه هستید. در گفتگوی بعدی به بررسی کاملی نسبت به دو مسیر موفقیت یعنی درونگرایی و برونگرایی می‌پردازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *