کتاب سخت‌افزار شادی یا شادکامی ماندگار

کتاب سخت‌افزار شادی یا شادکامی ماندگار

کتاب سخت‌افزار شادی یا شادکامی ماندگار (Hardwiring Happiness) نوشته ریک هانسون (Rick Hanson)، به بررسی روش‌های علمی و عملی برای ایجاد و تقویت شادی، آرامش و اعتماد به نفس در زندگی روزمره می‌پردازد. مغز ما به گونه‌ای طراحی شده که تجربیات بد را سریع یاد می‌گیرد و تجربیات خوب را به آرامی. این مکانیسم بقا قدیمی باعث شده که مغز برای تجربیات منفی مانند چسب ولکرو (Velcro) و برای تجربیات مثبت مانند تفلون عمل کند.در نتیجه، ما اغلب بیش از حد نگران، تحریک‌پذیر، و استرس‌زده هستیم، به جای آنکه با اعتماد به نفس، ایمنی و شادی زندگی کنیم. اما هر روز فرصت‌هایی برای ساختن این نقاط قوت درونی وجود دارد و دکتر ریک هانسون، روانشناس معتبر بین‌المللی، نشان می‌دهد که ما می‌توانیم با غلبه بر برنامه‌ریزی پیش‌فرض مغز، از این فرصت‌ها استفاده کنیم.

در کتاب سخت‌افزار شادی ، یک روش ساده که از قدرت پنهان تجربیات روزمره استفاده می‌کند، برای ساختن ساختارهای عصبی جدید که پر از شادی، عشق، اعتماد به نفس و آرامش هستند، مطرح شده است. دکتر هانسون در این کتاب چهار مرحله‌ی ساده را برای قوی‌تر کردن مغز در برابر بایاس منفی قدیمی خود (تمایل طبیعی مغز برای تمرکز و به یاد سپردن تجربیات منفی بیشتر از تجربیات مثبت)، و تبدیل رضایت و احساس قوی از خوش‌بینی به وضعیت جدید نرمال ارائه می‌دهد. با استفاده از این روش در تنها چند دقیقه در روز، می‌توانیم مغزمان را به پناهگاه و مرکز قدرت آرامش و شادی تبدیل کنیم.

رازهای مغز قدیمی: چرا نگرانی‌ها ما را تسخیر می‌کنند؟

فصل اول کتاب سخت‌افزار شادی به بررسی چگونگی تکامل مغز انسان و تأثیرات آن بر رفتار و احساسات ما در دنیای مدرن می‌پردازد.

تکامل مغز:

مغز انسان در طول میلیون‌ها سال تکامل یافته است تا به تهدیدات و فرصت‌های محیطی پاسخ دهد. این فرآیند تکاملی باعث شده است که مغز ما به طور خودکار به تجربیات منفی بیشتر از تجربیات مثبت واکنش نشان دهد. این ویژگی که به آن “بایاس منفی” (negative bias) می‌گویند، به مغز کمک کرده است تا خطرات را سریع‌تر شناسایی کند و از آن‌ها دوری کند. برای مثال، در دوران قدیم، اجداد ما باید به سرعت به تهدیدات طبیعی مانند شکارچیان واکنش نشان می‌دادند تا زنده بمانند.

مغز در دنیای مدرن:           

با وجود اینکه شرایط زندگی انسان‌ها به طور قابل توجهی تغییر کرده است، مکانیسم‌های قدیمی مغز همچنان فعال هستند. این بایاس منفی در دنیای مدرن می‌تواند باعث شود که ما بیشتر به مشکلات و نگرانی‌ها تمرکز کنیم و تجربیات مثبت را نادیده بگیریم. به عنوان مثال، ممکن است یک نظر منفی در میان چندین نظر مثبت در ذهن ما باقی بماند و احساسات منفی ایجاد کند. این وضعیت می‌تواند به افزایش نگرانی، استرس و نارضایتی منجر شود و ما را از لذت بردن از لحظات مثبت زندگی بازدارد.

غلبه بر بایاس منفی:

دکتر هانسون توضیح می‌دهد که با آگاهی از این بایاس منفی و استفاده از تکنیک‌های خاص می‌توانیم مغزمان را بازسازی کنیم تا تجربیات مثبت را بیشتر و بهتر به خاطر بسپارد. این تکنیک‌ها شامل شناسایی تجربیات مثبت، غنی‌سازی آن‌ها و جذب این تجربیات هستند.

شناسایی تجربیات مثبت: به تجربیات مثبت روزمره آگاهانه توجه کنید و سعی کنید آن‌ها را به خاطر بسپارید. مثلاً لحظات خوشایندی مانند دیدن یک دوست یا شنیدن یک خبر خوب را در ذهن خود نگه دارید.

غنی‌سازی تجربیات: با تمرکز بیشتر بر جزئیات و احساسات مثبت مرتبط با تجربیات، آن‌ها را غنی‌تر کنید. مثلاً وقتی یک غذای خوشمزه می‌خورید، به طعم، بو و حس لذت‌بخش آن توجه کنید.

جذب تجربیات: اجازه دهید تجربیات مثبت در ذهن شما نفوذ کنند و به خاطرات بلندمدت تبدیل شوند. برای این کار، به مدت چند ثانیه بیشتر روی تجربه مثبت تمرکز کنید و آن را در ذهن خود نگه دارید.

با استفاده از این تکنیک‌ها، می‌توانیم مغزمان را به گونه‌ای بازسازی کنیم که به جای تمرکز بر منفی‌ها، بیشتر به تجربیات مثبت توجه کند و در نتیجه زندگی شادتری داشته باشیم. این فرآیند به ما کمک می‌کند تا احساس رضایت، آرامش و اعتماد به نفس بیشتری در زندگی روزمره خود تجربه کنیم.

تقویت شادی

در این فصل از کتاب سخت‌افزار شادی ، ریک هانسون به موضوع تقویت شادی و روش‌های عملی برای افزایش آن در زندگی روزمره می‌پردازد. این فصل توضیح می‌دهد که چگونه می‌توانیم با تغییرات کوچک در نگرش و رفتارمان، احساس شادی و رضایت بیشتری را تجربه کنیم.

فهمیدن شادی:

شادی یک حالت ذهنی و احساسی است که می‌تواند از عوامل مختلفی مانند روابط خوب، موفقیت‌های شخصی، و تجربیات مثبت ناشی شود. هانسون توضیح می‌دهد که مغز ما به طور طبیعی تمایل دارد تا به تجربیات منفی بیشتر توجه کند، اما می‌توانیم با تمرین و آگاهی، این تمایل را تغییر دهیم و به شادی بیشتری دست یابیم.

تکنیک‌های تقویت شادی:

هانسون در این بخش به چندین تکنیک عملی برای تقویت شادی اشاره می‌کند:

تمرکز بر تجربیات مثبت: به تجربیات مثبت روزمره بیشتر توجه کنید و آن‌ها را به خاطر بسپارید. این کار می‌تواند شامل یادداشت کردن لحظات خوشایند، صحبت کردن در مورد آن‌ها با دوستان، و یا تمرکز بیشتر بر جزئیات مثبت باشد.

ایجاد عادات مثبت: عادات مثبت مانند ورزش، مراقبه، و خواندن کتاب‌های الهام‌بخش می‌توانند به افزایش شادی کمک کنند. هانسون پیشنهاد می‌دهد که این عادات را به طور منظم در زندگی روزمره خود قرار دهید.

رابطه‌های مثبت: روابط خوب و حمایت اجتماعی می‌تواند به افزایش شادی و رضایت کمک کند. سعی کنید با افرادی که برای شما مهم هستند وقت بیشتری بگذرانید و ارتباطات مثبت برقرار کنید.

ماندگاری شادی:

یکی از نکات مهمی که هانسون به آن اشاره می‌کند، این است که شادی باید پایدار باشد. برای این منظور، باید تجربیات مثبت را به خاطرات بلندمدت تبدیل کنید. هانسون پیشنهاد می‌دهد که به مدت چند ثانیه بیشتر روی تجربیات مثبت تمرکز کنید و احساسات مثبت مرتبط با آن‌ها را در ذهن خود نگه دارید. این کار به مغز کمک می‌کند تا این تجربیات را به عنوان بخشی از خاطرات پایدار ذخیره کند.

روش چهار مرحله‌ای HEAL به همراه مثال

روش چهار مرحله‌ای HEAL به ما کمک می‌کند تا تجربیات مثبت را در ذهن خود به طور عمیق‌تری ثبت کنیم و ساختارهای عصبی جدیدی برای شادی و رضایت ایجاد کنیم.

1. مرحله اول: داشتن (Have)

اولین مرحله از روش HEAL این است که یک تجربه مثبت را در لحظه داشته باشید. این تجربه می‌تواند هر چیزی باشد که احساس خوبی به شما می‌دهد، مانند دیدن یک منظره زیبا، شنیدن یک تحسین، یا لذت بردن از یک غذا. در این مرحله، باید به طور آگاهانه به این تجربه توجه کنید و آن را در ذهن خود نگه دارید.

2. مرحله دوم: غنی‌سازی (Enrich)

در مرحله دوم، باید تجربه مثبت را غنی‌سازی کنید. این کار را می‌توانید با تمرکز بیشتر بر جزئیات و احساسات مثبت مرتبط با تجربه انجام دهید. سعی کنید به تمام جوانب مثبت تجربه توجه کنید و آن را با تمام وجود حس کنید. این مرحله شامل افزایش مدت زمان توجه به تجربه مثبت و تقویت احساسات مرتبط با آن است.

3. مرحله سوم: جذب (Absorb)

مرحله سوم شامل جذب تجربه مثبت است. در این مرحله، باید اجازه دهید که تجربه مثبت به عمق ذهن شما نفوذ کند و به عنوان بخشی از خاطرات بلندمدت ذخیره شود. می‌توانید تصور کنید که این تجربه به درون شما جذب می‌شود و بخشی از وجود شما می‌شود. این کار به مغز کمک می‌کند تا این تجربیات را به عنوان خاطرات پایدار ثبت کند.

4. مرحله چهارم: پیوند دادن (Link)

در آخرین مرحله، باید تجربه مثبت را با تجربیات و احساسات منفی مرتبط کنید تا تاثیرات منفی آن‌ها کاهش یابد. به عبارت دیگر، باید تجربیات مثبت را به عنوان مرهمی برای تجربیات منفی استفاده کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا تاثیرات منفی تجربیات گذشته را کاهش دهید و احساسات مثبت بیشتری را در زندگی خود تجربه کنید.

نقشه ذهنی روش HEAL

مثال: تحسین در محل کار

فرض کنید در محل کار، رئیس شما از کار شما تعریف و تحسین کرده است. این تجربه مثبت را می‌توان با روش HEAL به صورت عمیق‌تری در ذهن ثبت کرد.

مرحله اول: داشتن (Have)

در لحظه‌ای که رئیس شما از شما تحسین می‌کند، به طور آگاهانه به این تجربه توجه کنید. این تجربه را به عنوان یک لحظه مثبت و ارزشمند در ذهن خود نگه دارید. به کلمات رئیس، لحن صدا و احساسات خود توجه کنید.

مرحله دوم: غنی‌سازی (Enrich)

تجربه تحسین را غنی‌سازی کنید. به این فکر کنید که چرا رئیس شما از کارتان راضی است و چه کارهایی را به خوبی انجام داده‌اید. احساسات مثبتی که از این تحسین دریافت می‌کنید را تقویت کنید. به تمام جنبه‌های مثبت این تجربه فکر کنید و آن‌ها را با جزئیات بیشتری در ذهن خود مرور کنید. مثلاً:

رئیس گفت که کار شما بسیار با کیفیت بوده است.

همکارانتان نیز متوجه این تحسین شده‌اند و به شما لبخند می‌زنند.

احساس افتخار و رضایت از عملکرد خود دارید.

مرحله سوم: جذب (Absorb)

در این مرحله، اجازه دهید تجربه مثبت به عمق ذهن شما نفوذ کند. تصور کنید که این تجربه مانند یک نور گرم به داخل شما جذب می‌شود و بخشی از وجود شما می‌شود. چند ثانیه بیشتر روی این تجربه تمرکز کنید و اجازه دهید که احساسات مثبت درونی شما تقویت شود. این کار کمک می‌کند تا مغز این تجربه را به عنوان بخشی از خاطرات بلندمدت ذخیره کند.

مرحله چهارم: پیوند دادن (Link)

در آخرین مرحله، این تجربه مثبت را با تجربیات و احساسات منفی مرتبط کنید تا تاثیرات منفی آن‌ها کاهش یابد. مثلاً، اگر قبلاً از انتقادهای رئیس احساس ناراحتی می‌کردید، حالا این تحسین را به یاد آورید و بگذارید که احساسات مثبت این تجربه، تاثیرات منفی انتقادهای گذشته را کاهش دهد. این کار به شما کمک می‌کند تا با خودتان مهربان‌تر باشید و به جای تمرکز بر نواقص، بیشتر به موفقیت‌ها و نقاط قوت خود توجه کنید.

ایجاد عادات مثبت

1. قدرت عادات مثبت

عادات مثبت می‌توانند تاثیرات بزرگی بر زندگی ما داشته باشند. این عادات می‌توانند به ما کمک کنند تا مغزمان را برای پذیرش و نگه‌داشتن تجربیات مثبت بازسازی کنیم. برخی از عادات مثبت که می‌توانند به تقویت شادی کمک کنند عبارتند از:

ورزش منظم: ورزش به افزایش سطح اندورفین‌ها در مغز کمک می‌کند که باعث بهبود خلق و خو و کاهش استرس می‌شود.

مراقبه و مدیتیشن: مراقبه می‌تواند به کاهش استرس و افزایش تمرکز و آرامش کمک کند.

تغذیه سالم: مصرف غذاهای سالم و متعادل می‌تواند به بهبود عملکرد مغز و افزایش انرژی کمک کند.

خواب کافی: خواب کافی برای بازسازی مغز و حفظ سلامت روانی بسیار مهم است.

2. تکنیک‌های ایجاد عادات مثبت

برای ایجاد عادات مثبت، می‌توان از تکنیک‌های مختلفی استفاده کرد:

شروع کوچک: با تغییرات کوچک و قابل مدیریت شروع کنید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید ورزش را به عادت تبدیل کنید، با چند دقیقه ورزش در روز شروع کنید و به تدریج زمان آن را افزایش دهید.

پیوستگی و تکرار: عادات با تکرار و پیوستگی شکل می‌گیرند. سعی کنید عادت جدید را هر روز در زمان مشخصی انجام دهید تا به تدریج به بخشی از زندگی روزمره شما تبدیل شود.

پاداش دادن به خود: پس از انجام عادت جدید، به خود پاداش دهید. این کار می‌تواند به تقویت انگیزه شما کمک کند.

یادآوری‌ها: از یادآورهای بصری یا الکترونیکی استفاده کنید تا عادت جدید را فراموش نکنید. به عنوان مثال، می‌توانید یادآوری‌های تلفن همراه یا یادداشت‌های چسبان روی آینه استفاده کنید.

3. غلبه بر موانع

ایجاد عادات مثبت ممکن است با موانعی همراه باشد. برای غلبه بر این موانع، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:

شناسایی موانع: ابتدا موانعی که مانع ایجاد عادت مثبت می‌شوند را شناسایی کنید.

برنامه‌ریزی برای مواجهه با موانع: برای هر مانع یک راه‌حل پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر وقت کافی برای ورزش ندارید، می‌توانید زمان‌های کوتاه‌تری برای ورزش در نظر بگیرید یا آن را به بخشی از برنامه روزانه خود تبدیل کنید.

حمایت از دیگران: حمایت از دوستان و خانواده می‌تواند به شما در ایجاد و حفظ عادات مثبت کمک کند. از آن‌ها بخواهید که شما را تشویق کنند و در مسیر ایجاد عادت مثبت همراهی کنند.

سفر به سوی شادی و رضایت در زندگی

این کتاب سخت‌افزار شادی نوشته ریک هانسون به بررسی چگونگی استفاده از روش HEAL برای تقویت شادی و رضایت در جنبه‌های مختلف زندگی، از جمله روابط، کار، مواجهه با چالش‌ها و تربیت کودکان می‌پردازد. این فصل با مثال‌های داستانی و کاربردی (توسط ChatGPT)، نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم تجربیات مثبت را به عنوان منبعی برای رشد و تقویت مغز خود استفاده کنیم.

داستان اول: تقویت روابط با روش HEAL

سارا و امیر زن و شوهری هستند که چندین سال است با هم زندگی می‌کنند. با گذشت زمان، مشکلات و تنش‌های روزمره باعث شده که روابط آن‌ها کمی سرد شود. سارا تصمیم می‌گیرد از روش HEAL برای بهبود روابطشان استفاده کند.

روش HEAL:

داشتن (Have): سارا تصمیم می‌گیرد لحظات مثبت کوچک را در روابطشان شناسایی کند. یک روز امیر برایش گل می‌خرد. سارا به این لحظه توجه می‌کند و آن را در ذهن خود ثبت می‌کند.

غنی‌سازی (Enrich): سارا به جزئیات این تجربه مثبت توجه می‌کند؛ بوی گل‌ها، لبخند امیر و احساس شادی که در او ایجاد می‌شود.

جذب (Absorb): او چند دقیقه بیشتر روی این تجربه مثبت تمرکز می‌کند و اجازه می‌دهد که احساسات مثبت به عمق ذهنش نفوذ کند.

پیوند دادن (Link): سارا این تجربه مثبت را به تجربیات منفی گذشته پیوند می‌دهد، مانند زمانی که دعوا کرده بودند. او اجازه می‌دهد که احساسات مثبت این لحظه، تاثیرات منفی گذشته را کاهش دهد.

داستان دوم: موفقیت در محیط کار

مینا یک کارمند شرکت فناوری است که اخیراً به دلیل فشار کاری و انتقادات مدیرش دچار استرس شده است. او تصمیم می‌گیرد از روش HEAL برای بهبود وضعیت شغلی‌اش استفاده کند.

روش HEAL:

داشتن (Have): مینا تصمیم می‌گیرد لحظات مثبت کوچک را در محیط کار شناسایی کند. یک روز، مدیرش او را برای ایده جدیدی که ارائه داده بود، تحسین می‌کند.

غنی‌سازی (Enrich): مینا به جزئیات این تجربه توجه می‌کند؛ کلمات تحسین‌آمیز مدیر، احساس رضایتی که در او ایجاد شده و لبخند همکارانش.

جذب (Absorb): او چند دقیقه بیشتر روی این تجربه تمرکز می‌کند و اجازه می‌دهد که احساسات مثبت به عمق ذهنش نفوذ کند.

پیوند دادن (Link): مینا این تجربه مثبت را به تجربیات منفی گذشته پیوند می‌دهد، مانند زمانی که از مدیرش انتقاد شنیده بود. او اجازه می‌دهد که احساسات مثبت این لحظه، تاثیرات منفی گذشته را کاهش دهد.

داستان سوم: مقابله با تروما و چالش‌ها

علی یک جوان است که در کودکی دچار تروما شده و این تجربه منفی تاثیرات عمیقی بر زندگی‌اش گذاشته است. او تصمیم می‌گیرد از روش HEAL برای مقابله با این تروما استفاده کند. (تروما (Trauma) یک واکنش روانی به یک رویداد ناراحت‌کننده است که می‌تواند اثرات بلندمدت بر روی سلامت روانی و جسمی فرد داشته باشد. مثال: زلزله، جنگ، تجاوز، خشونت خانگی، مرگ ناگهانی کی عزیز و …)

روش HEAL:

داشتن (Have): علی تصمیم می‌گیرد لحظات مثبت کوچک را در زندگی روزمره‌اش شناسایی کند. یک روز، او در پارک قدم می‌زند و غروب زیبای خورشید را مشاهده می‌کند.

غنی‌سازی (Enrich): علی به جزئیات این تجربه توجه می‌کند؛ رنگ‌های زیبای آسمان، صدای پرندگان و حس آرامشی که در او ایجاد می‌شود.

جذب (Absorb): او چند دقیقه بیشتر روی این تجربه تمرکز می‌کند و اجازه می‌دهد که احساسات مثبت به عمق ذهنش نفوذ کند.

پیوند دادن (Link): علی این تجربه مثبت را به تجربیات منفی گذشته پیوند می‌دهد. او اجازه می‌دهد که احساسات مثبت این لحظه، تاثیرات منفی تروماهای گذشته را کاهش دهد.

داستان چهارم: تربیت کودکان با روش HEAL

آوا دختر کوچکی است که در یک خانواده محبت‌آمیز زندگی می‌کند. پدرش تصمیم گرفته است از روش HEAL برای تقویت تجربیات مثبت و رشد عاطفی آوا استفاده کند. او می‌خواهد به آوا کمک کند تا مغز خود را برای شادی و رضایت بیشتر برنامه‌ریزی کند.

داشتن (Have): تجربه مثبت ایجاد کنید

یک روز آوا و پدرش به پارک رفتند. آوا در حال بازی با تاب بود و از این تجربه بسیار لذت می‌برد. پدرش تصمیم گرفت این لحظه را به یک تجربه مثبت ویژه تبدیل کند. او به آوا گفت: “آوا، دیدی چقدر توی تاب بازی ماهری؟ می‌بینی چقدر بلند تاب می‌خوری؟ این خیلی فوق‌العاده است!”

غنی‌سازی (Enrich): تجربه را غنی‌تر کنید

پدر آوا تصمیم گرفت این تجربه مثبت را غنی‌تر کند. او به جزئیات و احساسات مثبت آوا توجه کرد. به آوا گفت: “می‌دونی، وقتی تاب می‌خوری، بهت حس پرواز می‌ده. دوست داری بیشتر تاب بخوری؟” آوا با شادی پاسخ داد و دوباره شروع به تاب خوردن کرد. پدرش به او گفت: “هر وقت تاب می‌خوری و لذت می‌بری، به این فکر کن که چقدر خوشحال هستی و چه حس خوبی داری.”

جذب (Absorb): اجازه دهید تجربه نفوذ کند

پدر آوا به او کمک کرد تا این تجربه مثبت را به عمق ذهنش نفوذ دهد. وقتی آوا از تاب پایین آمد، پدرش او را در آغوش گرفت و گفت: “دیدی چقدر لذت بخش بود؟ بیا چند لحظه بشینیم و فقط به حس خوبی که داشتی فکر کنیم.” آن‌ها چند دقیقه‌ای نشستند و آوا به تاب خوردن و حس خوشایندی که داشت فکر کرد. پدرش گفت: “همیشه وقتی یه تجربه خوب داری، چند لحظه بیشتر روش تمرکز کن و بذار اون حس خوب به دلت بشینه.”

پیوند دادن (Link): پیوند دادن تجربه مثبت به احساسات منفی

چند روز بعد، آوا به خاطر مشاجره‌ای که با یکی از دوستانش داشت، احساس ناراحتی می‌کرد. پدرش از روش HEAL استفاده کرد تا به او کمک کند احساسات منفی‌اش را کاهش دهد. او به آوا گفت: “یادت می‌آد چقدر از تاب بازی در پارک لذت بردی؟ بیا به اون لحظه فکر کنیم و بذار حس خوبی که داشتی بهت کمک کنه تا از این ناراحتی بیرون بیایی.”

پدر آوا با این کار به او نشان داد که چگونه می‌تواند تجربیات مثبت را به تجربیات منفی پیوند دهد و از آن‌ها به عنوان منبعی برای مقابله با چالش‌های زندگی استفاده کند. آوا یاد گرفت که همیشه می‌تواند به لحظات شادی‌آور خود فکر کند و از آن‌ها برای کاهش تاثیرات منفی احساسات منفی استفاده کند.

سخن پایانی

زندگی مجموعه‌ای از لحظات کوچک و بزرگ است که هر یک می‌تواند ما را به سمت شادی و رضایت یا ترس و ناامیدی هدایت کند. در هر روز، در هر تجربه، انتخاب با ماست. آیا می‌خواهیم بر تاریکی‌ها تمرکز کنیم یا نور را به قلب‌هایمان دعوت کنیم؟ روش HEAL نه فقط یک تکنیک، بلکه یک سبک زندگی است که به ما یادآوری می‌کند که شادی، آرامش و عشق همیشه در دسترس هستند.

هر بار که یک تجربه مثبت را در آغوش می‌کشید، هر بار که اجازه می‌دهید لحظات خوب به عمق قلبتان نفوذ کنند، شما در حال ساختن آینده‌ای روشن‌تر و پر از امید هستید. بیایید با آگاهی از قدرت تجربیات مثبت، نه تنها زندگی خود بلکه دنیای اطرافمان را نیز تغییر دهیم. عشق بورزید، بخندید، و به خاطر داشته باشید که هر لحظه می‌تواند شروعی نو برای شادی بی‌پایان باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *