در گفتگوی اول درباره کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی روند کلی کتاب را بررسی کردیم و توضیح دادیم که نویسنده با وجود تمام تلخکامیهایی که در زندگی تجربه کرده است، همواره در تلاش است تا با جملات انگیزشی به خواننده این امید را بدهد که نباید انگیزهاش را برای پیشبرد اهداف از دست بدهد. همچنین نقش گاورنر را در جلوگیری از شتاب گرفتن بررسی کردیم و نظر ChatGPT را در مورد آن پرسیدیم. اکنون ادامه گفتگو.
User
موفقیت را تجسم کن!
دیوید گاگینز در کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی ادعا میکند که حتی قبل از اینکه یک تکاور شود، در ذهنش این هدف را مجسم میکرده است. نه اینکه فقط در حد رویاپردازی باشد؛ بلکه واقعا موفقیت بزرگ را در ذهنش تجربه میکرده است. او میگوید: “من خودم را در حالی تصور میکردم که وارد تمرینات BUD/S شده بودم، داخل آب سرد شیرجه میزدم و برندهی هفتهی جهنمی میشدم”.
این یک استراتژی بیسابقه و نوآورانه نیست. ولی دیوید گاگینز در همینجا متوقف نشد: وقتی تبدیل به یک دوندهی فوقالعاده شد، دوباره به راهش ادامه داد، نه فقط با ساختن یک نقشه برای مسابقه، بلکه با تجسم اینکه در هر نقطهای از مسابقه چه حسی خواهد داشت. همانطور که خودش در این باره میگوید: “تجسم موفقیت بزرگ در کنار تجسم چالشهای بالقوه.” شما نمیتوانید برای هر چیزی آماده شوید. اگر در طول زمان با تجسم استراتژیکی خو بگیرید، میتوانید تا جایی که ممکن است خودتان را آماده کنید”.
شرکتکنندگان المپیک لوژ (مسابقات سورتمهسواری) نیز این کار را انجام میدهند. قبل از مسابقه، میتوانید آنها را ببینید که با چشمهای بسته و با افکار ذهنی در مورد کل مسیر، پیشبینی میکنند که بهصورت فیزیکی و ذهنی چه احساسی خواهند داشت. مثالی دیگر: افرادی که میخواهند وزن کم کنند و مجموعهای از تمرینها را علاوهبر انجام واقعی آنها، در ذهنشان هم متصور میشوند، نسبت به افرادی که فقط تمرینهای واقعی را انجام میدهند، زودتر وزن کم میکنند.
دیوید گاگینز میگوید: برای رسیدن به هدف، برنامهریزی کن و لیستی از وظایف را برای خودت ترتیب بده و هر کدام را تجسم کن: قرار است با چه چالشهایی روبهرو شوی؟ موفقیت بزرگ چگونه بهدست میآید؟ چطور میخواهی با آنها روبهرو شوی؟ و وقتی موفق بشوی چه حسی خواهی داشت؟
قبل از هر تمرین، اهداف بلندی را تعیین کنید و اجازه دهید این توفیقات گذشته، شما را به رکوردهای بهتری برسانند. قرار است به خود یادآوری کنید که چه آدم سرسختی هستید تا بتوانید در اوج نبرد، برای دستیابی دوباره به موفقیت، از آن انرژی بهره بگیرید.
به نظر شما مجسم کردن موفقیت بزرگ و سختیهای رسیدن به آن چه تاثیری در رسیدن به موفقیت دارد؟
ChatGPT
طبق نظر دیوید گاگینز مجسم کردن موفقیت و همچنین سختیهایی که برای رسیدن به آن لازم است، تاثیر بسیار مهمی در فرایند تحقق اهداف و موفقیت دارد. این امر میتواند تاثیرات مثبتی بر روحیه، پشتکار و عملکرد فرد داشته باشد. چند نکته را در این خصوص میتوان بیان کرد:
الهامبخشی: مجسم کردن موفقیت بهعنوان یک هدف قابلتحقق و قابلدستیابی میتواند الهامبخش باشد. وقتی که فرد تصویر واضحی از موفقیت و انجام کارها و تلاشهای لازم برای رسیدن به آن دارد، انگیزه و اشتیاق بیشتری برای تحقق اهدافش و رسیدن به موفقیت بزرگ به وجود میآید.
راهنمایی و هدایت: مجسم کردن سختیها و چالشهایی که باید در مسیر رسیدن به موفقیت متحمل شویم، به فرد کمک میکند تا با اطلاعات دقیقتری به برنامهریزی و برنامهدهی بهتری برای پیشروی برسد. فرد با شناخت دقیقتر از موانع پیشِرو، میتواند بهترین راهبردها و اقدامات را انتخاب کند.
تحمل بیشتر: مجسم کردن سختیها و چالشهایی که ممکن است در مسیر موفقیت به وجود آیند، به فرد کمک میکند تا تحمل بیشتری از مشکلات، فشارها و ناکامیها داشته باشد. وقتی که فرد از قبل به این موارد آگاهی دارد، احتمال ناامیدی در مواجهه با آنها کاهش مییابد.
ارتقاء اعتمادبهنفس: تجسم موفقیت و تصور از خود در مسیر رسیدن به آن، میتواند اعتمادبهنفس را ارتقاء دهد. فرد با داشتن اعتمادبهنفس بیشتر، بهترین تواناییها را در خود میبیند و بهخوبی میداند که میتواند با تلاش مناسب به موفقیت دست یابد. دیوید گاگینز نیز بالابردن اعتمادبهنفس را ناشی از تجسم موفقیت بزرگ میداند.
در کل، مجسم کردن موفقیت و تصور از مسیر رسیدن به آن میتواند بهعنوان یک ابزار قوی در انگیزهبخشی، بهبود عملکرد و افزایش پشتکار در راه تحقق اهداف و موفقیت موثر باشد.
User
غلبه بر گاورنر درونی
دیوید گاگینز در کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی به مفهوم گاورنر اشاره کرده است. گاورنر مفهومی است که اغلب در اتومبیلها از آن استفاده میشود. این ابزار برای جلوگیری از کار بیش از حد ماشین، جریان سوخت و هوای داخل موتور را محدود میکند. بدون گاورنر ماشین بسیار سریعتر از حالت معمول حرکت خواهد کرد.
شما نیز در ذهن خود یک گاورنر دارید که:
- محدودیتهای شما را میداند.
- پیوسته به شما میگوید ریسک نکنید و خودتان را از کارهای سخت دور نگه دارید.
- از احساس عدم امنیت شما تغذیه میکند.
اگر میخواهید زندگی عالی داشته باشید، باید بدانید چگونه گاورنر ذهن خود را متوقف کرده و منطقه امن خود را به چالش بکشانید تا به موفقیت بزرگ دست یابید.
دیوید گاگینز میگوید: جالب است که ما انسانها، زمانی سختترین آرزوها و اهدافمان را طراحی میکنیم که در آسایش و رفاه هستیم. اما وقتی در اتاق گرم و زیر پتوی نرمتان نیستید، آن پاسخها خیلی مهم میشوند. وقتی بدنتان خستهوکوفته است، وقتی با درد جانفرسا مقابله میکنید و درون ناشناختهها خیره شدهاید، سرتان گیج میرود و درست همان زمان است که پرسشها سمی میشوند. اگر از قبل آمادگی نداشته باشید، اگر به ذهنتان اجازه دهید در یک محیط رنجش شدید، بیقیدوبند باشد، تنها پاسخی که احتمالا به آن میرسید، این است که در کمترین زمان ممکن، شما را از ادامه مسیر منصرف میکند.
دیوید گاگینز ادعا میکند: برای حذف تدریجی گاورنر از ذهن، اگر روی تردمیل میدوید یا چند دست دراز نشست میروید، این ورزش را تا جایی ادامه دهید که خسته و دردمند شوید و ذهنتان التماس بکند که دست بردارید. سپس 5 الی 10 درصد جلو بروید. اگر بیشترین دراز نشستی که در یک جلسه انجام دادهاید، 100 حرکت بوده، این تمرین را 105 الی 110 بار تکرار کنید. اگر معمولا 30 کیلومتر در هفته میدوید، هفتهی بعد 33 کیلومتر بدوید. این بالارفتن تدریجی از بروز آسیب جلوگیری میکند و به بدن و ذهنتان امکان میدهد، این بار با کار جدیدی تطبیق یابد.
به نظر شما چه چیزی باعث میشود تا ذهن ما مانع ریسککردن ما بشود؟
ChatGPT
ذهن انسانها ممکن است به دلایل مختلفی مانع از ریسکپذیری و اقدام به فعالیتهای جدید و خطرناک شود. برخی از این دلایل عبارتاند از:
ترس از ناکامی: ترس از اینکه اقدامات جدید موجب ناکامی شود، میتواند افراد را از ریسکپذیری منع کند. این ترس میتواند ناشی از عواقب مالی، اجتماعی یا شخصی باشد که ممکن است در صورت ناکامی ایجاد شود. دیوید گاگینز نیز به این نکته اذعان دارد.
ناامیدی از پیامدها: گاهی اوقات، افراد به دلیل تجربه ناکامیها یا تجارب افراد دیگر، انتظار دارند که همه ریسکها به ناکامی منجر شود و این میتواند آنها را از تلاش برای ریسکپذیری منع کند.
عدم اطمینان از خود: کمبود اعتمادبهنفس و اعتقاد به تواناییهای شخصی میتواند باعث شود که افراد خود را برای اقدام به فعالیتهای خطرناک و ریسکپذیری مناسب نبینند.
ترس از تغییر: برخی افراد ترس از تغییر و خروج از منطقه امنشان را دارند. اقدام به ریسک و فعالیتهای جدید ممکن است به تغییر مسیر زندگی یا کسبوکار منجر شود که ممکن است ترسناک به نظر بیاید.
اعمال نکردن احتیاطهای لازم: افراد ممکن است از اقدام به ریسکهایی که نیازمند برنامهریزی دقیق و احتیاطهای کافی هستند، به دلیل عدم توجه به این احتیاطها منع شوند.
فشارهای اجتماعی: نگرانی از نظرات و انتظارات اطرافیان و جامعه میتواند افراد را از ریسکپذیری باز دارد. همانطور که دیوید گاگینز نیز در کتاب به این نکته اشاره کرده است.
این ترسها و موانع میتوانند باعث شود که افراد از ریسککردن خودداری کنند. برای مواجهه با این ترسها، بالابردن اعتمادبهنفس، کسب اطلاعات دقیق و برنامهریزی دقیق میتواند به افراد کمک کند تا بهترین تصمیمها را برای رسیدن به اهدافشان بگیرند. همچنین، آگاهی از اینکه ریسکها و چالشها جزو فرایند رشد و پیشرفت است و هیچ موفقیتی بدون پذیرش ریسک نمیتواند به دست آید، میتواند تشویقکننده باشد.
User
موقع ورزش کردن حرکت آخر رو حذف نکن!
برای داشتن صلاحیت انجام تمرینهای نیروی دریایی، دیوید گاگینز باید بیشتر از 100 پوند را در سه ماه کم میکرد و برای رسیدن به هدفش تمرینهای روزانهای را انجام میداد. یک روز، وقتی بیشتر از 100 بارفیکس انجام داده بود، در سری آخر فقط توانست 11 حرکت انجام دهد، درحالیکه قرار بود دوازدهمین بارفیکس را نیز برود.
حرکت آخر او را گول زد: دیوید گاگینز میدانست که اگر کمکاری کند نمیتواند به رویایش دست پیدا کند. برای همین برگشت و همان شب تمام حرکت بارفیکس را دوباره انجام داد، درحالیکه در یک روز دو بار حرکات رو انجام داده بود.
شما احتمالا بهاندازهای که دیوید گاگینز در باشگاه سرسخت است، محکم نیستید؛ ولی حذف یک حرکت برای افراد عادی هم خوب نیست. شما احتمالا مطالعاتی را دیدهاید که نشان میدهند، بلندکردن وزنههای سبک به اندازهی بلندکردن وزنههای سنگین، سایز مناسبی که میخواهید را به شما میدهند؛ ولی همان مطالعات نشان میدهند که بالابردن وزنههای سبک به شکست منجر میشود، چون افراد دیگر نمیتوانند حتی یک حرکت اضافه بزنند. اگر در آخر تمریناتتان یک مورد را حذف میکنید، نمیتوانید چیزی را که میخواهید، به دست بیاورید.
دیوید گاگینز ادعا میکند که درد و رنجش زیادی در چالشهای فیزیکی وجود دارد و اینها بهترین تمرینها برای تسلط بر گفتمان ذهنیتان هستند و قدرت و اعتمادبهنفس تازهای که با فشارآوردن به خود بهدست آورید، به جنبههای زندگیتان تسری مییابد. متوجه خواهید شد که اگر در چالشهای فیزیکی عملکرد خوبی نداشته باشید، بهاحتمال زیاد در کار و تحصیلتان هم نمیتوانید خیلی خوب عمل کنید.
نتیجه اینکه، زندگی یک بازی ذهنی بزرگ است. تنها رقیبتان خودتان هستید. به این اصل پایبند بمانید و خیلی زود آنچه روزی غیرممکن میدانستید، به یک کار پیشپاافتاده و روزمره تبدیل میشود.
شما باید خود را 10 درصد بیشتر از آن چه در شرایط معمولی میتوانید انجام دهید تحتفشار بگذارید، این کار اگرچه سخت و دردناک است؛ اما با کمک آن و بهتدریج میتوانید گاورنر درون خود را مهار کنید و رفتهرفته به موفقیت بزرگ دست یابید. به نظر شما چه عواملی باعث شده تا نویسنده چنین طرز تفکری داشته باشد؟
ChatGPT
طرز تفکر دیوید گاگینز به نظر میرسد که تحتتأثیر دیدگاههای مثبتنگر، توسعه شخصی و تحقق هدفها قرار داشته باشد. این جمله نمایانگر اهمیت تحمل درد و ترکیبکردن با چالشها برای رشد و بهبود شخصی است. دلیلهایی که ممکن است منجر به این نوع تفکر در نویسنده شده باشد، عبارتاند از:
تجربه شخصی: ممکن است دیوید گاگینز در زندگی خود با تجربههایی از مواجهه با چالشها و تحمل دردها روبرو شده باشد. این تجربیات میتوانند به وی نشان دهند که با تحمل درد و توانایی مواجهه با موقعیتهای ناخوشایند، میتوان به اهداف بزرگتر دست پیدا کرد.
مطالعات در زمینه توسعه شخصی و روانشناسی: دیوید گاگینز ممکن است بهعنوان یک فرد علاقهمند به مطالعه و تحقیق در زمینه توسعه شخصی و روانشناسی، با اصولی همچون تحمل ناخوشایندیها و ریسکپذیری برای رسیدن به اهداف آشنا شده باشد. این اصول ممکن است برای وی الهامبخش باشند تا اینگونه جملات انگیزشی و اصول توسعه شخصی را به اشتراک بگذارد.
مشاهده موفقیت دیگران: دیوید گاگینز ممکن است از موفقیتها و داستانهای افراد دیگری که با تحمل درد و ریسکپذیری به موفقیت بزرگ دست یافتهاند، الهام گرفته باشد. این داستانها میتوانند به وی نشان دهند که اگر تا حدودی از منطقهی امن خود خارج شده و در مسیری پر از چالشها قرار گیرد، میتواند به موفقیتهای عظیم دست یابد.
ارتقا مهارتهای تحمل ناخوشایندی و تغییر: دیوید گاگینز ممکن است به توسعه مهارتهایی همچون تحمل ناخوشایندیها، مقاومت در مواجهه با سختیها و تغییر شخصی اهمیت دهد. این مهارتها میتوانند از اصول اساسی در توسعه شخصی و دستیابی به اهداف تلقی شوند.
در نهایت، این نوع تفکر نشاندهنده تاکید دیوید گاگینز در کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی بر تواناییهای نهفته در افراد و قدرت ایشان برای تغییر، تحمل ناخوشایندیها و پیشروی به سمت موفقیت بزرگ است. این نگرش میتواند افراد را ترغیب به خروج از منطقه امنشان کند و به سمت تحقق هدفهای بزرگتر ببرد.