فهرست مطالب
امروز قصد داریم در مورد کتاب معروف قورباغه را قورت بده (Eat That Frog) صحبت کنیم. اگر اهل مطالعه باشید، بعید میدانم که این کتاب را مطالعه نکرده باشید، با این وجود توصیه میکنیم تا نظر ChatGPT را هم در مورد بخشهای مختلف این کتاب مطالعه کنید. برایان تریسی از معروفترین نویسندگانی است که با کتابهای انگیزشیاش به شهرت رسید.
برایان تریسی (Brian Tracy) نویسنده کتاب «قورباغهات را قورت بده» 21 روش عالی برای غلبه بر تنبلی و انجام کارهای بیشتر در زمان کمتر را بیان میکند. او یک مربی، سخنران و مشاور حرفهای و دانشآموختهی دانشگاه آلبرتا و کلمبیا است. برایان تریسی خود را یک خوانندهی الکتریکی مینامد. او خودش را یک محقق آکادمیک نمیداند؛ بلکه خود را خلاصهکنندهی اطلاعات میداند. او یکی از سرشناسترین مولفان جهان در زمینهی موفقیت و تصمیمگیریهای مهم محسوب میشود.
از بین دو کار مهم با کار بزرگتر و سختتر شروع کنید!
User
برایان تریسی در کتاب قورباغه را قورت بده میگوید، اینکه در هر لحظه بتوانید مهمترین وظیفه را تعیین کنید و با سرعت و کیفیت مشغول آن شوید، تاثیر زیادی بر موفقیت شما دارد. همچنین این توانایی از هر مهارت و توانایی دیگری که دارید، تأثیرگذارتر است.
اگر به شما بگویند به مدت چند سال اولین کاری که باید هر روز صبح انجام دهید، خوردن یک قورباغهی زنده است، در طول روز این را بدترین کاری میدانید که قرار است انجام دهید. قورباغهی شما بزرگترین و مهمترین کاری است که اگر الان برای انجامدادن آن فکری نکنید، بازهم آن را به روزهای بعد موکول میکنید. درحالیکه این کار میتواند بیشترین تاثیر مثبت را بر زندگی شما داشته باشد و بلافاصله در راحتشدن تصمیمگیریهای مهم نتیجهبخش باشد.
اگر مجبورید دو تا قورباغه زنده را بخورید، زشتتری را اول بخورید. به نظر شما منظور برایان تریسی از بیان این جمله در کتاب قورباغه را قورت بده چیست؟
ChatGPT
برایان تریسی، یک استاد دانشگاه و نویسنده در زمینهی تصمیمگیریهای مهم و رفتار انسانی است. او از طنز و مثالهای کوتاه برای توضیح مفاهیم پیچیده استفاده میکند. این جملهی “اگر مجبورید دو تا قورباغه زنده را بخورید، زشتتر را اول بخورید” نیز یکی از این مثالها است که به توضیح مفهوم تصمیمگیریهای مهم در مواقع دشوار و تردید آور میپردازد.
این جمله به این معنا است که وقتی در موقعیتهایی قرار میگیریم که مجبور به انتخاب بین دو گزینه نامطلوب هستیم، بهتر است ابتدا گزینهای که ناخوشایندتر است را انتخاب کنیم. این تصمیمگیریهای مهم به معنای این است که با گذراندن تجربهای زشتتر، میتوانیم در طول مدتزمان بیشتر به شرایط عادت کرده و تأثیر کمتری از اثرات ناخوشایند آن بپذیریم. این تاکتیک بهنوعی بر اصطلاح “تحمل درد کوچک” اشاره دارد.
این مفهوم در حوزهی تصمیمگیریهای مهم راهنمایی میکند که گاهی اوقات ممکن است مجبور به انتخابهای دشوار باشیم و این تصمیمگیریهای مهم ممکن است تأثیرات طولانیمدت داشته باشند. انتخاب گزینهای ناخوشایندتر به ما کمک میکند تا در طول زمان، بهتر با تغییرات سختتر سازگار شویم.
عادتها در موفقیت تعیینکننده هستند
User
برای انجام کارهای سخت باید در مقابل وسوسهی شروع یک کار آسان مقاومت کنید. یکی از تصمیمگیریهای مهم که هر روز انجام میدهید این است که کدام کار را فورا انجام بدهید و کدام کار را بعدا انجام بدهید؛ البته بهشرط آن که کار اول را کاملا به پایان رسانیده باشید. کلید دستیابی به سطوح بالای بهرهوری و تولید این است که این عادت را در خود ایجاد کنید تا هر روز صبح از پس مهمترین کارتان برآیید.
به نظر شما منظور کتاب قورباغه را قورت بده از اینکه «اگر باید یک قورباغه زنده را بخوری؛ نباید مدت طولانی بنشینی و به آن نگاه کنی» چیست؟ لطفا با مثال توضیحات خودت را برای من ملموستر کن.
ChatGPT
بله میتوان این مفهوم را با یک مثال ملموس توضیح داد. فرض کنید که شما در یک موقعیت قرار دارید که مجبورید بین دو کار ناخوشایند انتخاب کنید: یکی از آنها بسیار زشت و ناپسند است و دیگری کمی کمتر ناخوشایند. به نظر میآید برای تصمیمگیریهای مهم مناسبتر است که به مدت طولانی بر روی انتخاب زشتتر تمرکز نکنید و سریعتر آن را انجام دهید.
مثلاً فرض کنید که شما مجبورید بین دو وظیفه بسیار دشوار انتخاب کنید: یکی از آنها شامل کارهای کثیف و خستهکننده است و دیگری تا حدی کمتر است. در اینجا، اگر بیشتر وقت خود را صرف اندیشیدن و فکرکردن به کار زشتتر بکنید، ممکن است اضطراب و تردید شما افزایش یابد. اما اگر تصمیم بگیرید بهسرعت این کار را انجام دهید، شما با کمترین میزان زمان و توجه از آن عبور میکنید و تأثیر کمتری از ناراحتی روحی آن را تجربه میکنید. بهاینترتیب، شما از اصطلاح “اول زشتتر را بخورید” بهرهبرداری میکنید.
بهطورکلی، این اصطلاح به ما یادآوری میکند که در مواقعی که مجبور به انتخابهای دشوار هستیم، بهتر است سختترین کار را بهسرعت انجام داده و وقت کمتری را صرف تفکر در مسائل ناخوشایند کنیم.
پا گذاشتن روی پدال گاز با تمرکز بر یادگیری و گسترش مهارتهای جدید
User
برایان تریسی در کتاب قورباغه را قورت بده میگوید، تمرین کلید تسلط بر هر مهارتی است. ذهن مانند عضله است و با استفادهکردن قویتر میشود و قابلیت بیشتری پیدا میکند. با تمرینکردن میتوانید هرگونه رفتاری را فرابگیرید و هر نوع عادتی را که برایتان ضروری یا خوشایند است در خودتان ایجاد کنید. سه مهارت کلیدی برای افزایش عادت، تمرکز و توجه، تصمیمگیریهای مهم، نظم و قدرت اراده هستند. خودتان را بهعنوان فردی در نظر بگیرید که کارهای مهم را بهسرعت و باکیفیت و براساس یک سری اصول پایدار انجام میدهد. تصویر شما از خودتان و روشی که خودتان را در درونتان ارزیابی میکنید، به طور گسترده در عملکرد بیرونی شما تعیینکننده است.
جیم کتکارت میگوید انسانی که مجسم میکنید همانی است که خواهید شد. نظر شما در این باره چیست؟
ChatGPT
جیم کتکارت یک نویسنده و مشاور توسعه شخصی معروف است که در زمینه روانشناسی، موفقیت شخصی و مهارتهای ارتباطی فعالیت دارد. این جمله به نظر میرسد که به مفهومی از قدرت و تأثیر خود در شکلدهی به زندگی اشاره دارد. بهعبارتدیگر، او میگوید که شما توانایی دارید تا شخصیت و ویژگیهایی که میخواهید در خود تجسم کنید، به واقعیت تبدیل کنید.
این مفهوم مرتبط با ایدهی تأثیرگذاری بر زندگی خود است. اگر فرض کنیم که شخصیت و ویژگیهای مثبتی را که میخواهیم داشته باشیم، بهخوبی تجسم کنیم و به آنها عمل کنیم، میتوانیم به طرز قابلتوجهی بر زندگی خود تأثیر بگذاریم و به هدفهایمان نزدیکتر شویم. این تفکر به ما اجازه میدهد که با اعتمادبهنفس و کارکردن بر روی خود، اهداف بزرگتری را دست یابیم.
البته، این موضوع باید با واقعبینی و درک دقیق از واقعیت ترکیب شود. تجسم و تلاش بدون بررسی و برنامهریزی منطقی ممکن است به نتایج مطلوب نینجامد. به همین دلیل، همیشه مهم است که تصمیمگیریهای مهم و اقداماتمان را با تعادلی بین تصور و عمل همراه کنیم.
میز را بچینید
User
قبل از تعیین قورباغهتان و آغاز خوردنش دقیقا باید مطمئن شوید، در هر حوزهای از زندگیتان چه کاری میخواهید بکنید. روشن بودن هدف مهمترین مولفه در کارایی شخصی است. ابهام، گیجی و آشفتگی ذهنی در مورد اینکه باید چه کاری را به چه دلیل و به چه صورت انجام دهید، یک دلیل مهم برای تعلل و فقدان انگیزه است.
به نظر شما نوشتن ایدهها و به روی کاغذ آوردن افکار میتواند بر روی موفقیت تأثیرگذار باشد؟ سهم این موفقیت چقدر است؟
ChatGPT
بله نوشتن ایدهها و نوشتن افکار به روی کاغذ میتواند به طرز قابلتوجهی بر روی موفقیت و پیشرفت تاثیرگذار باشد. این فعالیت به نام “نوشتن خودآگاهی” یا “نوشتن روزانه” شناخته میشود و دارای چندین مزیت مهم است:
- ضبط و حفظ ایدهها: نوشتن ایدهها، اهداف، برنامهها و تصمیمگیریهای مهم کمک میکند تا این مطالب از دست نرود و بهخاطر بسپارید. این کار به شما کمک میکند تا از منابع اطلاعاتی موجود در ذهنتان بهرهبرداری کنید.
- تمرین تفکر و تجزیهوتحلیل: با نوشتن افکار، میتوانید به تفکر عمیقی پیرامون موضوعات خاص بپردازید و جوانب مختلف را تجزیهوتحلیل کنید.
- ارتقاء خلاقیت: نوشتن ایدهها میتواند باعث ترغیب به تفکر خلاقانهتر و تولید نوآوری شود.
- برنامهریزی و تعیین اولویتها: با نوشتن اهداف و برنامهها، میتوانید مسیر را بهتر تعیین کرده و اولویتبندی مناسبی انجام دهید.
- تسهیل فرآیند تصمیمگیری: نوشتن در مورد تصمیمگیریهای مهم و گزینهها به شما کمک میکند تا مزایا و معایب هر گزینه را بهتر درک کنید و تصمیمگیریهای مهمتر را بهتر انجام دهید.
- تسهیل فرایند یادگیری: نوشتن در مورد یادگیریها و تجربیات کمک میکند تا مفاهیم و دانش بهتر جا بیفتند.
بهطورکلی، تاثیر نوشتن ایدهها و افکار برای موفقیت بستگی به نحوه استفادهای دارد که از این عمل بهرهبرداری میکنید. اگر این فعالیت را به شکل سازماندهی شده و منظم انجام دهید، میتوانید از آن بهرهبرداری کنید و بهتدریج تأثیر مثبت آن را در پیشرفت و موفقیتهای شخصیتان مشاهده کنید.
چطور درشتترین قورباغهی خود را میخورید؟
User
پاسخ این سوال راحت است. توصیه نویسنده در کتاب قورباغه را قورت بده این است که آن را به قطعههای کوچک تقسیم کنید و با لقمهی اول شروع کنید. قویترین وسیله برای غلبه بر تنبلی و افزایش بهرهوریتان توانایی شما در فکرکردن، برنامهریزی و تصمیمگیریهای مهم است. فکرکردن و برنامهریزیکردن تواناییهای ذهنی شما را شکوفا میکند و موجب خلاقیت شما میگردد و انرژی ذهنی و فیزیکی شما را افزایش میدهد.
با توجه به آنچه که پیش از این در کتاب قورباغه را قورت بده به آن اشاره، به نظر شما برنامهریزی از قبل چه نقشی در رسیدن به موفقیت دارد؟
ChatGPT
برنامهریزی از قبل نقش بسیار مهم و حیاتی در رسیدن به موفقیت دارد. این فرایند به شما اجازه میدهد که بادقت و تدبیر به هدفهایتان پیش بروید و در مسیر رسیدن به آنها تصمیمهای بهتری بگیرید. در ادامه تأثیرات مهم برنامهریزی از قبل در رسیدن به موفقیت را مشاهده میکنید:
- تعیین اهداف و راهبردها: برنامهریزی از قبل به شما کمک میکند تا اهداف خود را مشخص کنید و برنامهها و راهبردهایی را تعیین کنید که این به شما در دستیابی به اهداف کمک کنند.
- استفاده بهینه از زمان: با برنامهریزی دقیق، میتوانید زمان خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید و از آن بهینهتر استفاده کنید.
- کاهش تردید و استرس: وقتی یک برنامه تعیین شده، برنامهریزی یا راهبرد دقیق دارید، تردید و نگرانیهای کمتری راجع به تصمیمگیریهای مهم خود خواهید داشت و این باعث کاهش استرس و نگرانی میشود.
- افزایش تمرکز و توجه: با داشتن یک برنامه مشخص، میتوانید بهتر تمرکز کنید و از پراکنده شدن توجه جلوگیری کنید.
- افزایش بهرهوری: برنامهریزی از قبل باعث افزایش بهرهوری شما در انجام وظایف و فعالیتهای مختلف میشود.
- جلوگیری از تلف و توهم: با داشتن برنامهریزی، از احساس تلف و توهم یا پرتاب انرژی بدون هدف جلوگیری میشود.
- پیشبینی و رفع مشکلات: با برنامهریزی، میتوانید مسائل و مشکلات ممکن را پیشبینی کرده و راهحلهایی برای آنها پیدا کنید.
- افزایش اعتمادبهنفس: داشتن برنامه و موفقیت در دستیابی به اهداف، اعتمادبهنفس شما را افزایش میدهد.
- شناسایی اولویتها: برنامهریزی به شما کمک میکند تا اولویتهای خود را شناسایی کنید و به ترتیب اهمیت برای دستیابی به هدفها عمل کنید.
در کل، برنامهریزی از قبل به شما کمک میکند تا به طور سازندهتر و هدفمندتر به هدفهایتان نزدیک شوید و موفقیتهای بزرگتری در زندگی خود دست یابید.
قانون 20/80 را در هرکاری به کار ببندید
User
این قانون یکی از کاراترین قوانین در زمینه مدیریت زمان و مدیریت زندگی است. نام دیگر این قانون، قانون پارتو است که به نام اقتصاددان ایتالیایی ویلفردو پارتو که در سال 1895 اولینبار دربارهی این قانون نوشت، نامگذاری شده است. پارتو متوجه شد که مردمی که در عصر او زندگی میکنند به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته که او «اندکهای مهم» مینامد و 20 درصد جامعه را تشکیل میدهند و از لحاظ تاثیر و ثروت در صدر جامعه هستند و دستهی دیگر که او «بسیارهای کماهمیت» مینامد و بقیهی 80 درصدی جامعه را تشکیل میدادند.
نظر شما در مورد قانون پارتو چیست؟ آیا شما با نویسنده کتاب قورباغه را قورت بده همنظر هستید؟
ChatGPT
قانون پارتو به انگلیسی (Parkinson’s Law) یک اصول مدیریت و زمانبندی است که بیان میکند: “کار به اندازهی زمانی که برای آن تعیین شود، انجام خواهد شد.” بهعبارتدیگر، این قانون معتقد است که وقتی برای انجام یک کار مدتزمان مشخصی تعیین شود، کار معمولاً به طور پراکنده به طول میانجامد تا آن زمان را پر کند، بهجای اینکه در مدتزمان کوتاهتری به اتمام برسد.
این قانون ابتدا توسط سیر سسکیند پارکینسون، یک رماننویس و محقق انگلیسی، در کتابش “Parkinson’s Law: The Pursuit of Progress” که در سال 1955 منتشر شد، مطرح شد. او این قانون را در زمینهی ساختار و تنظیم سازمانها، بخصوص سازمانهای دولتی و بوروکراتیک، بررسی کرد.
معنای اصلی قانون پارتو این است که وقتی مهلت زمانی برای انجام کار تعیین میشود، میتواند باعث افزایش کارهای اضافی و تاخیر در انجام کار میشود. بهعبارتدیگر، اگر زمانی برای انجام یک کار تعیین شود، ممکن است که بخشهای مختلف از این زمان برای جزئیات و کارهای مهمتر ناپسندانه اختصاص یابد و در نتیجه کار به طور غیرموثری انجام شود.
از آنجاکه این قانون به تفکرات اشتباه و مشکلات مدیریتی اشاره میکند، در برخی موارد میتوان از آن بهعنوان یک راهنمایی برای بهبود مدیریت زمان و وظایف استفاده کرد. بهعنوانمثال، با تعیین مهلتهای واقعبینانه و اهداف مشخص، میتوان از تاثیر منفی این قانون جلوگیری کرد و برنامهریزی منظمتری برای انجام کارها انجام داد.
آیندهنگری؛ پلی برای موفقیت
User
نشانهی تفکر برتر در یک شخص توانایی او در پیشبینی درست نتایجی است که از انجامدادن یا ندادن کاری حاصل میشود. عامل تعیینکننده اهمیت یک کار برای شما یا سازمانتان به پیامدهای بالقوه آن کار بستگی دارد. داشتن آیندهنگری حتی از سطح خانوادگی، تحصیلات، نژاد، هوش و ارتباطات و تقریبا هر عامل دیگری برای مشخصکردن موفقیت شما در کار و زندگی مهمتر است. انسانهای موفق جهتگیری روشنی در مورد آیندهشان دارند. افراد موفق آنهایی هستند که مایلاند رضایتمندیها و تصمیمگیریهای مهم اما کوتاهمدت را به تعویق بیندازند تا از نتایج ارزشمندی که در بلندمدت نصیبشان میشود لذت ببرند.
چرا طرز تفکر بلندمدت باعث بهبود تصمیمگیریهای مهم و کوتاهمدت میشود؟
ChatGPT
طرز تفکر بلندمدت به طور معمول میتواند بهبود تصمیمگیریهای مهم و کوتاهمدت را تسهیل کند؛ زیرا این نوع تفکر به شما اجازه میدهد تا به یک دیدگاه گستردهتر و جامعتر در مورد مسائل نگاه کنید. در ادامه توضیح میدهم چرا طرز تفکر بلندمدت میتواند به تصمیمگیریهای مهم و کوتاهمدت کمک کند:
- ارزیابی تأثیرات طولانیمدت: طرز تفکر بلندمدت به شما امکان میدهد تا از تصمیمگیریهای مهم و کوتاهمدت عبور کنید و تأثیرات طولانیمدت را در نظر بگیرید. این کار همچنین کمک میکند تا تصمیمات کوتاهمدت در راستای اهداف بلندمدت و مسیری که قصد دارید دنبال کنید، قرار بگیرند.
- شناسایی الگوها و روندها: با نگرش طولانیمدت، میتوانید الگوها و روندهایی که در طول زمان تکرار میشوند را شناسایی کنید. این اطلاعات میتوانند به شما کمک کنند تا تصمیمات موفقتری در مواقع کوتاهمدت بگیرید.
- تعادل بین فوریتها و دستاوردهای بلندمدت: با تفکر بلندمدت، میتوانید تعادل بین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود را بهتر مدیریت کنید. این امر به شما کمک میکند تا در مواجهه با تصمیمگیریهای مهم و فوری و نیازمندیهای کوتاهمدت، همچنان به اهداف بلندمدت خود وفادار بمانید.
- بهبود استدلال و ارزیابی منطقی: تفکر بلندمدت اغلب به شما اجازه میدهد تا بهبودی در استدلال و ارزیابی منطقی داشته باشید. این باعث میشود تصمیمگیریهای مهم و کوتاهمدت شما به طور موثرتر و با دلایل قویتری انتخاب شوند.
- ازدستندادن اولویتها: تفکر بلندمدت به شما کمک میکند تا اولویتهای خود را در دست نگه دارید و از تصمیمگیریهای مهم و کوتاهمدت عجلهای که ممکن است از آنها دور شوید، جلوگیری کنید.
در کل، طرز تفکر بلندمدت باعث ارتقای تصمیمگیریهای مهم و کوتاهمدت میشود؛ زیرا به شما کمک میکند تا مسائل را از دیدگاه گستردهتری بررسی کرده و تصمیمهای بهتری بر اساس اهداف و نیازهای کلیترتان بگیرید.