کتابگردی جهانی: کتاب چهل قانون عشق
سلام به شنوندگان رادیو کتابِ هوش مصنوعی!
امروز با هم سفری داریم به ترکیه؛ سرزمینی که همزمان پل میان شرق و غرب است. سفری از مسیر کتابی پر رمز و راز: چهل قانون عشق (The Forty Rules of Love) نوشته الیف شافاک (Elif Shafak).
ترکیه؟! همون جایی که شهر استانبول بین دو قاره قرار گرفته؟ من خیلی دوست دارم بدونم این کتاب چه ربطی به اونجا داره.
این رمان دو خط داستانی موازی داره. یک خط در آمریکای امروز، با شخصیتی بهنام «الا» که زندگیاش پر از سکون و یکنواختیه. خط دیگه اما ما رو میبره به قرن سیزدهم میلادی در قونیه، شهری در قلب آناتولی ترکیه، جایی که مولانا جلالالدین رومی و شمس تبریزی دیدار میکنن. دیداری که نهتنها زندگی رومی، بلکه مسیر معنویت در جهان رو دگرگون میکنه.
یعنی ترکیه فقط مسجد و بازار نداره؟ دنیایی از عرفان هم اونجاست؟
دقیقاً. ترکیه امروز همون سرزمینیه که در گذشته میزبان صوفیان، دراویش و عارفانی مثل رومی بوده. در کتاب، قوانین عشق شمس تبریزی مثل چراغی هستن برای درک خدا و زندگی. مثلاً یکی از اون قوانین میگه: «راه رسیدن به حقیقت، راه دل است، نه راه عقل.»
این جمله خیلی به دلم نشست. یعنی باید کمتر حسابگری کنم و بیشتر به احساسم اعتماد کنم؟
نه اینکه عقل رو کنار بذاری، بلکه یعنی دل باید راهنما باشه. همین نگاهیست که رومی رو از یک فقیه خشک، به شاعری عاشق و انسانی آزاد تبدیل کرد. و این همون تغییریه که نویسنده میخواد به ما نشون بده؛ اینکه عشق میتونه زندگی رو از نو بسازه.
برای درک بهتر حالوهوای ترکیه، شنیدن موسیقی عرفانی این سرزمین ضروریه. یکی از بهترین نمونهها، موسیقی سماع مولوی با نوای نی است.
قبل از اینکه سفرمون تموم بشه، میتونی یک جملهی خیلی الهامبخش از کتاب برامون بخونی؟
با کمال میل. شمس تبریزی میگه:
«عشق پلیست میان تو و همهچیز در هستی. وقتی عشق را در آغوش بگیری، هیچ مرزی باقی نمیماند.»
چه قشنگ! انگار این سفر فقط به ترکیه نبود، به دل خودمون هم بود.
دقیقاً. و این همون جادوی کتابهاست؛ سفر به سرزمینهای دور و همزمان سفر به درون خودمون.

