کتاب گلوله برفی – گفتگو سوم

کتاب گلوله برفی – گفتگو سوم

در قسمت دوم گفتگو کتاب گلوله برفی به زندگی جوانی و ابتدای حرفه‌ وارن بافت و تحول شگفت‌آور شخصیت او از یک فرد کمرو به یکی از بزرگترین سرمایه‌گذاران جهان پرداختیم. همچنین اصل گلوله برفی به عنوان راهبرد مهمی در موفقیت وی مورد بررسی قرار گرفت و نکاتی در مورد تطابق این اصول با سرمایه‌گذاری‌های عادی مطرح شد. در نهایت، به بحث در مورد ورود وی به دنیای ژورنالیسم پرداختیم و دیدیم که چگونه ورود وی به بازار روزنامه و دریافت جایزه پولیتزر نشان داد اصول سرمایه‌گذاری و مدیریت سرمایه‌ای بافت در حوزه‌های مختلف نیز تاثیرگذار هستند. در قسمت سوم گفتگو، به بررسی مباحث دیگر کتاب و جزئیات بیشتر درباره نحوه سرمایه‌گذاری وارن بافت می‌پردازیم، با ما همراه باشید.

User

سرمایه‌گذاری در دنیای پرچالش

در دهه ۱۹۶۸، وارن بافت و شریک وی چارلی مانگر به عنوان دو سرمایه‌گذار فعال و بازده معروف شناخته می‌شدند. آن زمان، بازار سرمایه مملو از فرصت‌ها و چالش‌های بسیار بود و وارن بافت با استراتژی‌های منحصر به فردش توانست در این بازار به شهرت و ثروت زیادی دست یابد. در ادامه کتاب گلوله برفی می‌بینیم که خریدن شرکت‌های دارای مشکلات و چالش‌های متعدد برای آن‌ها امری کاملا طبیعی بود.

یک مثال مهم از این تجربه‌ها، خرید شرکت «بلو چیپ استمپ» (Blue Chip Stamp) توسط چارلی مانگر در سال ۱۹۶۸ بود. این شرکت در آن زمان به عنوان یکی از شرکت‌های معروف برای جمع‌آوری تمبرهای داد و ستد در میان خانم‌های خانه‌دار شناخته می‌شد. اما با ظهور جنبش برابری‌خواهی زنان در دهه ۷۰ میلادی، این تمبرها به عنوان نمادی از نابرابری جنسیتی در جامعه به چشم می‌آمدند و شرکت برای تغییر این ذهنیت به تغییراتی دست زد.

چارلی مانگر با خرید ۸ درصد از سهام شرکت وسکو (Wesco)، یک شرکت کمتر ارزش‌گذاری شده با پس‌انداز و وام، به این شرکت کمک کرد تا مشکلات مالی خود را پشت سر بگذارد. وارن بافت همچنین به دنبال توسعه و تقویت شرکت‌هایی مانند وسکو و شرکت «سانتا باربارا فایننشال» (Santa Barbara Financial) بود. او توانست با مذاکره و تأثیرگذاری بر اعضای مهم این شرکت‌ها، ادغامی که به نظر او ضررآور بود را لغو کند.

ساختار سرمایه‌گذاری شرکت‌های وارن بافت و همچنین تغییرات اجتماعی و تاثیرات آن‌ها بر شرکت‌های تحت سرمایه‌گذاری وی (مانند شرکت بلو چیپ استمپ)، این شرکت‌ها تحت بازرسی کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) قرار بگیرند. اما در نهایت به دلیل اعتقاد وارن بافت به شفافیت، SEC تنها یک اخطاریه صادر کرد که به فعالیت‌های گذشته شرکت بلو چیپ استمپ اشاره داشت و از هیچ فردی به عنوان متهم نام برده شد.

این داستان نشان می‌دهد که حتی برای سرمایه‌گذاران موفق مانند وارن بافت و چارلی مانگر، دنیای سرمایه‌گذاری پر از چالش‌ها و تحولات غیرقابل پیش‌بینی است و توانایی مدیریت این چالش‌ها می‌تواند کلید موفقیت باشد.

بر اساس ماجراجویی‌هایی وارن بافت در دنیای تجارت، چگونه تجربه‌های او می‌توانند به ما در جسارت به خرج دادن و ریسک کردن کمک کنند؟

ChatGPT

تجربه‌های وارن بافت در دنیای تجارت نشان می‌دهد که وی چگونه با مهارت بسیار بین جسارت به خرج دادن و مدیریت ریسک تعادل را حفظ کرده و از هر دوی آن‌ها بهره برده است. وی از طریق ماجراجویی‌های خود در زمینه سرمایه‌گذاری به ما درس‌های مهمی ارائه می‌دهد.

یکی از درس‌های اصلی که از بافت می‌آموزیم، این است که جسارت به خرج دادن باید به توازن با مطالعه و تحلیل دقیق همراه باشد. وارن بافت همیشه مشتاق بوده که در سهامی «کم ارزش‌گذاری شده» سرمایه‌گذاری کند. اما او این تصمیمات را بر اساس تحلیل دقیق شرکت و بازار اجرایی می‌کرد. این امر نشان می‌دهد که جسارت به خرج دادن تنها شجاعت و دل بزرگ داشتن مرتبط نیست، بلکه به تفکر استراتژیک و آگاهی از شرایط بازار هم نیاز دارد.

در عین حال، بافت همواره می‌دانست که باید کنترل ریسک را در اولویت‌های خود قرار دهد. او از طریق سرمایه‌گذاری‌های خود در شرکت‌ها به مقامات مدیریتی و هیئت مدیره در این شرکت‌ها دست یافت و این جایگاه‌ها به وی اجازه می‌دادند تا مسیر اجرایی شرکت‌ها را تحت کنترل داشته و از وقوع تصمیمات اشتباه جلوگیری کند.

به طور کلی، از تجربه وارن بافت می‌توان آموخت که در سرمایه‌گذاری و کسب و کار، جسارت و ریسک لازم است، اما به شرطی که با مطالعه و آگاهی عمیق از مسائل همراه باشد. او نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری‌های به دقت مطالعه شده و کنترل ریسک می‌توانند به موفقیت و پیدا کردن جایگاهی مستحکم در دنیای تجارت کمک کنند.

User

مهم‌ترین چالش حرفه‌ای وارن بافت

به نکات جالبی اشاره کردید، ممنونم. در بخش بعدی به یکی از بزرگترین آزمون‌های زندگی وارن بافت می‌پردازیم. در دهه ۷۰ میلادی، وارن بافت با شرکت بیمه اتومبیل «گایکو» (GEICO) همکاری کرد. او نخستین بار در زمان دانشجویی با پتانسیل این شرکت آشنا شده بود. بافت در سال‌های اول فعالیت مشاوره‌ای خود، سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت را به مشتریان خود پیشنهاد داده بود. سپس زمانی که بافت در شرکت پدرش به عنوان مشاور مشغول شد، با این شرکت شروع به همکاری کرد. این همکاری تا دهه ۷۰ میلادی ادامه یافت، به ویژه زمانی که گایکو با مشکلات مالی روبرو بود. در سال ۱۹۷۶، وارن بافت به هیئت مدیره گایکو پیوست و به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره، در رهبری روند احیای شرکت نقش داشت تا بتواند آن را از ورشکستگی نجات دهد.

پس از گذر از این چالش‌ها، به اوایل دهه ۸۰ میلادی می‌رسیم. در این دوران، تصاحب‌های پرحرارت در بازار مالی وال‌استریت گسترش یافتند و کارگزاران بورس از اوراق قرضه بی‌ارزش برای کسب سود و ثروت استفاده می‌کردند و افراد دیگر با انجام تراکنش‌های مالی تحت وام با کارت‌های اعتباری به سود می‌رسیدند. وارن بافت که همیشه از پول نقد استفاده می‌کرد، از این روش‌های معاملاتی متنفر بود و وقتی که کارگزاران و تحلیل‌گران از آن‌ها استفاده می‌کردند، نسبت به آن چندان خوش‌بین نبود. اما در سال ۱۹۸۶، وقتی جان گاتفروند از وارن بافت درخواست کمک کرد، او موافقت کرد که به هیئت مدیره شرکت برادران سالومون بپیوندد تا بتواند این شرکت را از خطر نابودی نجات دهد.

اما اینها تنها مشکلاتی نبودند که سر راه وارن بافت قرار گرفتند. در سال ۱۹۹۱، یکی از کارمندان او در یک رسوایی بزرگ درگیر و به تجاوز به قوانین فدرال و اختلاس در مناقصه‌های دولتی متهم شد. این ماجرا بیخ پیدا کرد چرا که مشخص شد مدیریت شرکت از این رسوایی آگاه بوده اما برای آن اقدامی انجام نداده بود.

وارن بافت پس از این رسوایی به عنوان مدیرعامل موقت انتخاب شد و تغییرات مدیریتی را آغاز کرد. او از روابط و نفوذ خود بهره برد تا در دادگاه دفاع کند و از محرومیت شرکت برادران سالومون از شرکت در مناقصه‌های آینده توسط وزارت دارایی آمریکا جلوگیری کرد.

با توجه به عملکرد بافت در احیای شرکت گایکو توضیح دهید که چگونه می‌توانیم همین استراتژی‌ها را در مورد کسب و کارهای دیگر به کار ببریم و به موفقیت برسیم؟

ChatGPT

استفاده از تجربیات و استراتژی‌های وارن بافت در احیای شرکت گایکو می‌تواند در توسعه و موفقیت در کسب و کارهای دیگر نیز مفید باشد. برخی از استراتژی‌های او که می‌توان به کار گرفت عبارتند از:

1. شناسایی پتانسیل: وارن بافت توانست پتانسیل شرکت گایکو را در دوران دانشجویی تشخیص دهد. برای موفقیت در کسب و کارهای دیگر، مهم است که ما همچنین توانایی شناسایی پتانسیل و فرصت‌های مختلف را داشته باشیم و به طور مستمر به تحلیل بازار و محصولات جدید بپردازیم.

2. انجام تحقیق و تحلیل دقیق: بافت تحقیقات دقیقی در مورد گایکو و وضعیت آن انجام داد تا بهترین تصمیم‌ها را بگیرد. برای موفقیت در کسب و کار، تحقیق و تحلیل دقیق بازار، رقبا، و نیازهای مشتریان اساسی است.

3. همکاری با افراد ماهر: وارن بافت از همکاری با افراد ماهر و باتجربه در احیای گایکو بهره برد. انتخاب و همکاری با تیم‌های کاری با تجربه و متخصص در کسب و کارهای دیگر نیز می‌تواند به موفقیت کمک کند.

4. مدیریت مالی موثر: بافت همیشه از استراتژی مدیریت مالی موثر و اجتناب از ریسک‌های زیاد استفاده می‌کرد. برای نزدیک شدن به موفقیت وارن بافت، باید به کنترل هزینه‌ها، مدیریت درآمد و استفاده متقن از منابع مالی توجه داشته باشید.

با استفاده از این استراتژی‌ها و تجربیات وارن بافت، می‌توانید در کسب و کارهای دیگر نیز به موفقیت دست یابید. اما باید توجه داشته باشید که هر کسب و کار متفاوت است و نیاز به تحلیل دقیق و تنظیم استراتژی‌های خاص خود دارد.

User

دوستی با بیل گیتس

در دهه ۹۰ میلادی، شهرت وارن بافت به طرز متفاوتی در دید مردم به چالش کشیده شد. در این دوره، سهام شرکت‌های تکنولوژی به سرعت به موضوع داغ روز تبدیل شده بودند و مردم عموما توجه زیادی به این بازار داشتند. با وجود این شور و هیاهو، وارن بافت به‌طور قابل توجهی نسبت به این تغییرات بی‌تفاوت بود. در واقعیت، شایعاتی منتشر شده بود که او دیگر در معرض توجه نیست و حتی تصور می‌شد که او یک مرد پیر و منسوخ در جامعه امروزی است. بافت به تمام این نظرات بی‌توجه بود و دلیل آن هم این بود که شرایط مالی و زندگی او بدون نیاز به سرمایه‌گذاری در صنعت تکنولوژی عالی بود. او بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱، ثروت خالص خود را از ۸۹ میلیون دلار به حدود ۳/۸ میلیارد دلار افزایش داد.

با این حال، وارن بافت سرمایه‌گذاری کوچکی در یک شرکت فناوری انجام داد. و در نهایت او و بیل گیتس تصمیم گرفتند تا در مهمانی چهارم ژوئیه سال ۱۹۹۱ ملاقات کنند، با این که اصلا انتظار نداشتند موضع بحث مشترکی میان آن‌ها وجود داشته باشد. اما در عوض این ملاقات به مکالمه‌ای جذاب و یک دوستی عمیق و صمیمی منجر شد.

گیتس پس از آن به مهمانی سالیانه‌ی سهام‌داران بافت رفت و این دوستی به شدت قوت یافت؛ این مهمانی به قدری محبوب بود که بلیط‌های آن به قیمت‌های بسیار بالا به فروش می‌رسید و در نهایت بافت ۱۰۰ سهم از مایکروسافت را خریداری کرد.

بعد از آن، بافت و گیتس همراه با دوستان دیگرشان مرتبا با یکدیگر ملاقات می‌کردند. در دهه‌های ۹۰ و ۲۰۰۰، این دو نفر به عنوان یک تیم پرقدرت در زمینه سرمایه‌گذاری شناخته می‌شدند، اما دوستی ژرف و معنوی آن‌ها ارزش بیشتری داشت.

وارن پس از سفر به چین به همراه گیتس، به وضوح متوجه شانس بسیار خود در زندگی شد و به این نکته پی‌برد که در زندگی از بسیاری امتیازات برخوردار بوده که بسیاری از مردم دنیا به آن‌ها دسترسی ندارند. این آگاهی نه تنها باعث افزایش فروتنی او شد، بلکه سپاسگزاری او نسبت به زندگی را هم تقویت کرد.

با توجه به متن بالا چرا وارن بافت تصمیم گرفت در تکنولوژی و حباب دات کام سرمایه‌گذاری نکند؟

ChatGPT

وارن بافت در کتاب گلوله برفی توضیح می‌دهد که تصمیم به سرمایه‌گذاری در تکنولوژی و حباب دات کام نگرفته است زیرا او از مفهوم سرمایه‌گذاری در زمینه‌هایی که نمی‌فهمد و بر آن‌ها کنترل ندارد، اجتناب می‌کند. وی به عنوان یک سرمایه‌گذار موفق تمرکز خود را بر صنایع و شرکت‌هایی می‌گذارد که آن‌ها را به طور واضح می‌فهمد و می‌تواند در آن‌ها تأثیر مستقیمی داشته باشد. بافت همچنین معتقد است که حباب‌های مالی و تکنولوژی ممکن است به سرمایه‌گذاران ریسک بالایی اعمال کنند و تبعاتی ناخوشایند به دنبال داشته باشند. بنابراین، وی تمایل دارد که در زمینه‌هایی که درباره آن‌ها اطلاعات بیشتری دارد و می‌تواند برای آن‌ها مدیریت بهتری انجام دهد، سرمایه‌گذاری کند تا بتواند مانع از دست دادن سرمایه و اثرات منفی حباب‌های مالی شود. این تصمیم‌گیری نشان‌دهنده حذف ریسک‌های غیرضروری و مدیریت دقیق سرمایه توسط وارن بافت است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *