کتاب انقراض ششم: تاریخی غیرطبیعی

کتاب انقراض ششم: تاریخی غیرطبیعی

کتاب انقراض ششم: تاریخی غیرطبیعی (The Sixth Extinction: An Unnatural History)  نوشته الیزابت کولبرت (Elizabeth Kolbert) یکی از آثار مهم در زمینه آگاهی‌بخشی درباره بحران زیست‌محیطی است که به بررسی موجی از انقراض‌ها در دوران معاصر می‌پردازد. این کتاب با نگاهی به تاریخچه‌ی زمین و وقایع بزرگ انقراض‌های قبلی، مسئله‌ای هشداردهنده را مطرح می‌کند: انقراض ششم که انسان‌ها به‌طور مستقیم باعث و بانی آن هستند. کولبرت با سبک نوشتاری شیوا و مستند، به تحلیل تأثیرات فاجعه‌بار فعالیت‌های انسانی بر تنوع زیستی و تخریب محیط زیست پرداخته و به ما نشان می‌دهد که چگونه تغییرات اقلیمی، نابودی زیستگاه‌ها و انتشار گازهای گلخانه‌ای، زندگی بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی را به خطر انداخته است. این اثر علمی و ژورنالیستی خواننده را به تفکر درباره نقشی که در این تغییرات داریم واداشته و بر اهمیت حفظ زمین و زیست‌بوم‌هایش تأکید می‌کند.

انقراض ششم

در قلب جنگل‌های پاناما، گونه‌ای قورباغه با نام آتلُپوس زِتِکی زندگی می‌کند که به‌خاطر رنگ زرد روشن و سم کشنده‌اش شهرت دارد. این قورباغه زمانی به‌وفور در منطقه ال‌واله دیده می‌شد، اما به‌تدریج شروع به ناپدید شدن کرد. محققان وقتی این کاهش جمعیت را مشاهده کردند، هنوز نمی‌دانستند که با یکی از نشانه‌های اولیه انقراض دسته‌جمعی در جهان امروز روبرو هستند. در حالی که قورباغه‌ها از این منطقه ناپدید می‌شدند، دانشمندان سرانجام کشف کردند که دلیل این کاهش، نوعی قارچ مرگبار به نام بِد (Bd) است که پوست قورباغه‌ها را آلوده می‌کند و آن‌ها را می‌کشد. این بیماری به‌سرعت در سراسر مناطق مختلف جهان پخش شد و گونه‌های مختلفی از دوزیستان را در معرض خطر قرار داد.

این اتفاق نمونه‌ای از یک پدیده بزرگتر است: ششمین انقراض دسته‌جمعی در تاریخ زمین. در حالی که پیش از این پنج رویداد انقراض بزرگ در تاریخ حیات رخ داده است، انقراض ششم به‌طور مستقیم با فعالیت‌های انسان مرتبط است. افزایش سطح دی‌اکسید کربن، تغییرات اقلیمی و گسترش انسان‌ها به زیستگاه‌های مختلف، باعث شده که بسیاری از گونه‌ها با نابودی و انقراض روبرو شوند.

دندان‌های ماستودون

در قرن هجدهم، کاوشگران اروپایی در ایالات متحده به فسیل‌هایی برخورد کردند که از بقایای حیواناتی ناشناخته بود. یکی از این کاوشگران، چارلز لونگوئیل، سرباز فرانسوی، در سفر خود در امتداد رودخانه اوهایو به استخوان‌هایی بزرگ برخورد که به نظر می‌رسید متعلق به موجوداتی عظیم‌الجثه باشد. این استخوان‌ها به فرانسه فرستاده شدند و از آنجا، سوالاتی در مورد اینکه آیا این موجودات همچنان در جهان زنده‌اند یا منقرض شده‌اند، مطرح شد.

یکی از محققان برجسته آن زمان، ژرژ کوویه، پس از بررسی دقیق این فسیل‌ها به این نتیجه رسید که این حیوانات، به‌ویژه ماستودون آمریکایی، مدت‌ها پیش منقرض شده‌اند. این کشف نقطه عطفی در تاریخ علم به حساب می‌آمد؛ چرا که برای اولین بار ایده‌ی انقراض به‌عنوان یک واقعیت علمی پذیرفته شد. دندان‌های ماستودون، که بزرگ و خشن بودند، نشان از این داشت که این موجودات در زمان حیات خود بسیار قوی و خطرناک بوده‌اند.

پنگوئن اصلی

در قرن نوزدهم، گونه‌ای پرنده به نام آوک بزرگ که بومی مناطق سردسیر شمالی بود، در سراسر اروپا و آمریکا شناخته شده بود. این پرندگان که قادر به پرواز نبودند، زمانی به‌وفور در جزایر شمالی اقیانوس اطلس یافت می‌شدند. شکار بی‌رویه و استفاده انسان‌ها از این پرندگان برای گوشت و پرهایشان باعث شد تا جمعیت آن‌ها به‌شدت کاهش یابد.

آوک بزرگ از نظر شباهت ظاهری به پنگوئن‌ها، بسیار به آن‌ها نزدیک بود و به همین دلیل آن را “پنگوئن اصلی” می‌نامیدند. این پرنده تا اواسط قرن نوزدهم به‌طور کامل منقرض شد. انقراض این گونه نشان‌دهنده تأثیر شدید فعالیت‌های انسانی بر گونه‌های جانوری است، به‌ویژه زمانی که استفاده بی‌رویه از منابع طبیعی بدون هیچ‌گونه تدابیر حفاظتی صورت می‌گیرد. پرونده‌ی انقراض آوک بزرگ یکی از اولین مواردی است که توجه جامعه علمی به خطرات انقراض گونه‌ها را جلب کرد.

شانس آمونیت‌ها

آمونیت‌ها، موجودات دریایی با پوسته‌های مارپیچی بودند که در زمان دایناسورها زندگی می‌کردند. این موجودات به مدت بیش از 300 میلیون سال بر اقیانوس‌ها حکمرانی کردند و توانستند تغییرات محیطی و وقایع مختلف زمین‌شناسی را پشت سر بگذارند. اما در پایان دوره کرتاسه، حدود 66 میلیون سال پیش، همزمان با انقراض دایناسورها، آمونیت‌ها نیز از بین رفتند.

این انقراض که به‌عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای انقراض دسته‌جمعی شناخته می‌شود، احتمالا به‌خاطر برخورد یک شهاب‌سنگ عظیم به زمین و پیامدهای آن، از جمله تغییرات شدید آب و هوایی و اسیدی شدن اقیانوس‌ها رخ داده است. آمونیت‌ها به عنوان یکی از گونه‌های بسیار مقاوم شناخته می‌شدند، اما در نهایت نتوانستند با این تغییرات بزرگ محیطی سازگار شوند. داستان انقراض آمونیت‌ها نشان می‌دهد که حتی موجودات مقاوم در برابر بسیاری از تغییرات می‌توانند در مواجهه با تغییرات ناگهانی و شدید، منقرض شوند.

خوش‌آمدید به عصر انسان

در عصر حاضر، انسان‌ها به یک نیروی تغییر دهنده اصلی بر سیاره تبدیل شده‌اند. در طول چند صد سال گذشته، فعالیت‌های انسان به قدری گسترده و تأثیرگذار بوده که زمین‌شناسان نامی جدید برای این دوره انتخاب کرده‌اند: آنتروپوسن، یا عصر انسان. این دوره زمانی است که تأثیرات بشر بر زمین و اکوسیستم‌های آن به‌طور قابل توجهی افزایش یافته و به یکی از نیروهای اصلی تغییرات زیست‌محیطی تبدیل شده است.

انسان‌ها با تغییرات عمده‌ای که در زیستگاه‌های طبیعی ایجاد کرده‌اند، از قطع درختان جنگل‌های بارانی تا تخریب زمین‌های کشاورزی و ساخت شهرها، نظم طبیعت را دگرگون کرده‌اند. انتشار گازهای گلخانه‌ای از سوخت‌های فسیلی باعث تغییرات اقلیمی شده که نه تنها آب‌و‌هوا را تغییر می‌دهد بلکه بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری را نیز در معرض انقراض قرار می‌دهد. تغییرات سریع و گسترده در ترکیب جو زمین، باعث گرم شدن سیاره، ذوب شدن یخ‌های قطبی و اسیدی شدن اقیانوس‌ها شده است.

در عصر آنتروپوسن (Anthropocene)، انسان‌ها مرزهای زیست‌شناختی را در نوردیده‌اند و اثرات بی‌سابقه‌ای بر چرخه‌های طبیعی گذاشته‌اند.

دریای اطراف ما

اقیانوس‌ها در حال تغییرات عمده‌ای هستند که ناشی از فعالیت‌های انسانی است. یکی از این تغییرات، افزایش سطح دی‌اکسید کربن در جو و جذب آن توسط آب‌های اقیانوس است. این روند باعث اسیدی شدن آب‌ها می‌شود که به‌طور جدی برای موجودات دریایی، به‌ویژه آن‌هایی که پوسته‌های آهکی دارند، خطرناک است. جانورانی مانند مرجان‌ها، صدف‌ها و حلزون‌های دریایی در حال آسیب‌دیدن از این پدیده هستند، زیرا پوسته‌هایشان در آب اسیدی به‌خوبی تشکیل نمی‌شود.

مرجان‌ها که زیستگاه بسیاری از موجودات دریایی هستند، تحت فشار تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی نیز قرار دارند. صخره‌های مرجانی، که زمانی به‌عنوان جنگل‌های اقیانوس شناخته می‌شدند، به‌سرعت در حال سفید شدن و مرگ هستند. این روند تهدیدی جدی برای تنوع زیستی اقیانوس‌ها به حساب می‌آید. گرم شدن اقیانوس‌ها نیز بر بسیاری از گونه‌های دریایی تأثیر گذاشته و برخی از آن‌ها را وادار به مهاجرت به مناطق خنک‌تر کرده است.

در همین حال، سطح آب دریاها در حال افزایش است و این امر نه‌تنها زیستگاه‌های ساحلی را تهدید می‌کند، بلکه به فرسایش سواحل و غرق شدن برخی از مناطق کم‌ارتفاع منجر می‌شود. این تغییرات اساسی در اکوسیستم‌های دریایی نشان‌دهنده این است که تأثیرات انسانی به‌شدت در حال تغییر دادن ساختار و کارکرد اقیانوس‌ها است، و این تحولات پیامدهای گسترده‌ای برای آینده حیات در کره زمین دارد.

جنگل و درختان

جنگل‌ها یکی از پیچیده‌ترین و غنی‌ترین اکوسیستم‌های زمین هستند و میلیون‌ها گونه جانوری و گیاهی در آن‌ها زندگی می‌کنند. جنگل‌ها به دلیل قطع بی‌رویه درختان و تبدیل آن‌ها به زمین‌های کشاورزی و شهری، با سرعتی بی‌سابقه در حال نابودی هستند. درختان که بخش بزرگی از دی‌اکسید کربن جو را جذب می‌کنند، نقش حیاتی در تنظیم آب‌و‌هوا و کنترل گازهای گلخانه‌ای دارند. اما با از بین رفتن آن‌ها، نه‌تنها این ظرفیت کاهش می‌یابد، بلکه کربن ذخیره‌شده در درختان نیز به جو آزاد می‌شود و به تغییرات اقلیمی شدت می‌بخشد.

یکی از مناطقی که بیشترین آسیب را متحمل شده، جنگل‌های بارانی آمازون است. این جنگل‌ها که زمانی به‌عنوان “ریه‌های زمین” شناخته می‌شدند، به دلیل فعالیت‌های کشاورزی و قطع درختان، به‌سرعت در حال نابودی هستند. این تغییرات به‌طور مستقیم زندگی گونه‌های بومی و منحصر به‌فردی را که در این جنگل‌ها زیست می‌کنند، به خطر انداخته است.

نابودی جنگل‌ها تنها به از بین رفتن گونه‌های گیاهی و جانوری محدود نمی‌شود؛ بلکه بر چرخه‌های آبی، خاک‌ها و آب‌و‌هوای جهانی نیز تأثیر می‌گذارد. جنگل‌ها نقشی اساسی در حفظ تعادل زیست‌محیطی دارند و از بین رفتن آن‌ها تهدیدی جدی برای آینده سیاره ما به شمار می‌رود.

جزایر روی خشکی

زیستگاه‌های طبیعی به دلیل گسترش فعالیت‌های انسانی به بخش‌های کوچک‌تر و جدا از هم تقسیم شده‌اند. این تکه‌تکه شدن زیستگاه‌ها به معنای ایجاد جزایری از زمین‌های جداگانه است که گونه‌های مختلف جانوری و گیاهی در آن‌ها زندگی می‌کنند. این جدایی باعث می‌شود که بسیاری از گونه‌ها به‌طور فزاینده‌ای منزوی شوند و دسترسی آن‌ها به منابع غذایی و جفت برای تولید مثل محدود شود.

وقتی یک زیستگاه به قطعات کوچک تقسیم می‌شود، جمعیت‌های گونه‌های مختلف به اجبار در این جزایر محبوس می‌شوند و ارتباط ژنتیکی میان آن‌ها کاهش می‌یابد. این کاهش تنوع ژنتیکی باعث می‌شود گونه‌ها در برابر بیماری‌ها و تغییرات محیطی آسیب‌پذیرتر شوند. علاوه بر این، گونه‌هایی که نیاز به محدوده وسیع‌تری برای زنده ماندن و یافتن غذا دارند، با خطرات بیشتری روبرو می‌شوند و در نهایت ممکن است به انقراض نزدیک شوند.

این پدیده در سرتاسر جهان دیده می‌شود، به‌ویژه در مناطقی که زیستگاه‌های طبیعی به دلیل شهرسازی، کشاورزی و جاده‌سازی به‌شدت تخریب شده‌اند. این جدایی فیزیکی نه‌تنها بر جانوران و گیاهان بلکه بر کل اکوسیستم تأثیر می‌گذارد و به مرور زمان به زوال تنوع زیستی در سطح جهانی منجر می‌شود.

پانگه‌آی جدید

با گسترش فعالیت‌های انسانی و حرکت‌های جهانی، نوعی “پانگه‌آی جدید” شکل گرفته است. پانگه‌آ، قاره عظیمی بود که در میلیون‌ها سال پیش همه خشکی‌های زمین را در خود جای داده بود. در عصر حاضر، انسان‌ها از طریق حمل‌ونقل جهانی، گونه‌های مختلف جانوری و گیاهی را به زیستگاه‌های جدید منتقل می‌کنند. این انتقال‌ها، به شکل‌گیری مجموعه‌ای از گونه‌های مشابه در مناطق مختلف جهان منجر شده که پیشتر در آن‌ها وجود نداشتند.

نتیجه این فرایند، از بین رفتن تفاوت‌های زیست‌محیطی بین مناطق مختلف جهان است. گونه‌های مهاجم که توسط انسان‌ها به مناطق جدید منتقل می‌شوند، اغلب گونه‌های بومی را تهدید کرده و جای آن‌ها را می‌گیرند. این گونه‌های مهاجم به دلیل نداشتن شکارچیان طبیعی در زیستگاه‌های جدید، به‌سرعت تکثیر می‌شوند و باعث تغییر در ساختار اکوسیستم‌ها می‌شوند.

این “پانگه‌آی جدید” به معنای گسترش جهانی‌سازی در دنیای زیست‌شناسی است که با نابودی تنوع زیستی و جایگزینی گونه‌های بومی با گونه‌های مهاجم همراه است. این روند به‌طور جدی ساختار طبیعی اکوسیستم‌ها را تغییر داده و گونه‌های بومی بسیاری را به سمت انقراض می‌کشاند.

نجات کرگدن‌ها با علم و فناوری

کرگدن‌ها یکی از گونه‌های بزرگ‌جثه‌ای هستند که به شدت در معرض انقراض قرار گرفته‌اند. شکار غیرقانونی برای استفاده از شاخ‌های آن‌ها، به‌ویژه در بازارهای آسیایی، باعث کاهش چشمگیر جمعیت این حیوانات شده است. امروزه  دانشمندان برای حفظ کرگدن‌ها تلاش‌های بسیاری انجام می‌دهند. یکی از روش‌هایی که به کار گرفته شده، استفاده از فناوری‌های پیشرفته مانند سونوگرافی برای بررسی وضعیت باروری این حیوانات است.

دانشمندان در تلاشند تا با استفاده از تکنیک‌های مختلف، از جمله لقاح مصنوعی، به حفظ و تکثیر این گونه‌های در معرض خطر کمک کنند. این تلاش‌ها به دلیل پیچیدگی‌های زیستی و تعداد کم کرگدن‌ها با چالش‌های زیادی همراه است. بسیاری از کرگدن‌ها به دلیل شرایط بد زیست‌محیطی یا آسیب‌های ناشی از شکار غیرقانونی قادر به تولید مثل طبیعی نیستند و این مسئله آینده بقای آن‌ها را با خطر مواجه کرده است.

تلاش‌های محافظتی مانند ایجاد مراکز نگهداری و برنامه‌های تکثیر در اسارت نیز به‌عنوان بخشی از برنامه‌های نجات کرگدن‌ها مطرح شده است.

ژن دیوانگی

انسان‌ها از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردارند که آن‌ها را از دیگر گونه‌ها متمایز می‌کند. یکی از این ویژگی‌ها توانایی تفکر و خلاقیت بی‌پایان است که به انسان‌ها امکان داده است تا تمدن‌های پیشرفته‌ای بسازند و به قله‌های علمی و فناوری دست یابند. اما این خلاقیت در عین حال، باعث شده که انسان‌ها به نیرویی تخریب‌کننده برای طبیعت تبدیل شوند.

در طول تاریخ، انسان‌ها با نوآوری‌های خود، زیستگاه‌ها را تغییر داده و محیط زیست را به‌طور گسترده‌ای تحت تأثیر قرار داده‌اند. از یک سو، این توانایی‌ها به انسان‌ها قدرت داده است تا خود را با شرایط محیطی مختلف وفق دهند و پیشرفت کنند، اما از سوی دیگر، همین توانایی‌ها باعث ایجاد بحران‌های زیست‌محیطی و انقراض گونه‌های بسیاری شده است. از تغییرات اقلیمی تا نابودی زیستگاه‌های طبیعی، همه این مسائل نتیجه رفتارهای انسان است.

این رفتارها گاهی به نظر می‌رسد که ناشی از یک «ژن دیوانگی» است؛ به‌طوری‌که انسان‌ها با آگاهی از تأثیرات منفی اعمال خود، همچنان به تخریب طبیعت ادامه می‌دهند. این رفتار، همراه با پیشرفت‌های علمی و صنعتی، نشان‌دهنده پیچیدگی‌های روانی و اجتماعی بشر است که نه تنها قادر به ایجاد تغییرات مثبت، بلکه عامل اصلی بسیاری از بحران‌های زیست‌محیطی نیز شده است.

امید در پرواز

امید چیزی است که حتی در دل تاریک‌ترین لحظات نیز باقی می‌ماند. موجودات زنده در طول تاریخ همواره در برابر نابودی و انقراض مقاومت کرده‌اند. پرندگان، به‌ویژه، نمادی از این امید هستند؛ موجوداتی که با وجود تغییرات گسترده در زیستگاه‌ها و شرایط محیطی، همچنان به پرواز خود ادامه می‌دهند.

با وجود انقراض‌های متعدد و نابودی زیستگاه‌های طبیعی، برخی گونه‌ها موفق به بقا شده‌اند. آن‌ها با تغییرات سازگار شده‌اند و راه‌های جدیدی برای ادامه حیات یافته‌اند. این گونه‌ها نشان می‌دهند که حتی در مواجهه با سخت‌ترین شرایط نیز امکان بقا وجود دارد.

در همین حال، انسان‌ها نیز تلاش‌هایی برای محافظت و حفظ طبیعت انجام داده‌اند. پروژه‌های حفاظتی و برنامه‌های بازسازی زیستگاه‌ها به‌منظور جلوگیری از انقراض بیشتر گونه‌ها به کار گرفته شده‌اند. با وجود تمام مشکلات، هنوز امید برای حفظ حیات و تنوع زیستی در سیاره ما وجود دارد.

پرنده‌ای کوچک که توانسته در میان این بحران‌ها دوام بیاورد، نمادی از این امید است؛ موجودی که با وجود همه‌چیز همچنان در حال پرواز است. امید همان چیزی است که ما را وادار می‌کند تا برای آینده‌ای بهتر برای خود و دیگر موجودات زمین تلاش کنیم.

سخن پایانی

زمین، خانه‌ای که میلیون‌ها سال حیات را در دل خود پرورانده، اکنون در میانه بحرانی بی‌سابقه قرار دارد. انقراض ششم در حال وقوع است، نه به دلیل عوامل طبیعی، بلکه به دلیل دخالت‌ها و بی‌توجهی انسان‌ها. گونه‌هایی که میلیون‌ها سال دوام آورده‌اند، اکنون در حال ناپدید شدن هستند. طبیعت که روزگاری بی‌وقفه خود را بازسازی می‌کرد، اکنون در مقابل طوفانی از تخریب‌های انسانی به لرزه افتاده است.

اما با وجود این تاریکی، هنوز نوری از امید وجود دارد. این امید در تلاش‌هایی است که انسان‌ها برای محافظت از گونه‌ها و بازسازی زیستگاه‌ها انجام می‌دهند. این امید در پرنده‌ای است که با وجود همه‌چیز، همچنان در حال پرواز است. این امید در هر گیاه کوچکی است که با شجاعت از دل خاک بیرون می‌آید و در برابر نابودی ایستادگی می‌کند.

هر گام کوچک ما برای حفاظت از زمین، هر تصمیمی که برای کاهش اثرات منفی‌مان می‌گیریم، فرصتی است برای زنده نگه داشتن این امید. در میان هر فاجعه‌ای، فرصت برای تغییر و بهبود وجود دارد. زمین هنوز زنده است، هنوز نفس می‌کشد، و هنوز منتظر است تا ما انتخابی برای آینده بهتر داشته باشیم. آینده‌ای که در آن انسان‌ها به همراه تمام موجودات زنده، در کنار یکدیگر، دوباره شکوفا شوند.

این داستان انقراض، شاید پایان یک دوره باشد، اما می‌تواند آغاز جدیدی هم باشد،آغازی که در آن ما از اشتباهات گذشته درس گرفته و برای بازسازی و حفظ زمین دست به دست هم دهیم.

کتاب‌های پیشنهادی:

کتاب شش درجه: آینده ما در یک سیاره داغ‌تر

کتاب آینده‌ای که انتخاب می‌کنیم

کتاب بدون پلاستیک: ساخت آینده‌ای سبز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *