فهرست مطالب
- 1 آغاز جهان و تولد اقیانوسها
- 2 تغذیه از دریا
- 3 کمتر شدن ماهیان در دریا
- 4 بادها و جریانها
- 5 حیات در حرکت
- 6 جزر و مدهای مرگبار
- 7 اقیانوسهای اسیدی؛ تهدیدی برای حیات دریایی
- 8 مناطق مرده و رودخانههای بزرگ جهان
- 9 آبهای آلوده
- 10 پلاستیکها در دریا
- 11 دریای پرسروصدا
- 12 مهاجمان بیگانه
- 13 دریاهای ناشناخته
- 14 آیندهای بدون ماهی
- 15 آبزیپروری؛ آیندهای نامشخص
- 16 آیا میتوانیم جهان در حال گرم شدن خود را خنک کنیم؟
- 17 توافقی نو برای اقیانوسها
- 18 حیات نو
- 19 نجات غولهای دریا
- 20 آمادگی برای بدترین شرایط
- 21 سخن پایانی
کتاب اقیانوس زندگی: سرنوشت انسان و دریاها (The Ocean of Life: The Fate of Man and the Sea) نوشته کالم رابرتس (Callum Roberts) روایتی جامع و دقیق از ارتباطات پیچیده بین انسان و اقیانوسها است. این کتاب، به بررسی تأثیرات گسترده فعالیتهای انسانی بر این زیستبومهای عظیم پرداخته و به چالشهای زیستمحیطیای اشاره میکند که حیات اقیانوسها و در نتیجه حیات بشر را تهدید میکند.
رابرتس، که یکی از برجستهترین دانشمندان دریایی است، با استفاده از تحقیقات گسترده و تجربیات خود، تغییرات و آسیبهایی که توسط آلودگی، صید بیرویه و تغییرات اقلیمی به اقیانوسها وارد شده را به تصویر میکشد. او به شکلی شفاف و علمی، به مخاطبان خود نشان میدهد که چگونه سرنوشت بشر به طور مستقیم با سرنوشت دریاها گره خورده است.
این کتاب نه تنها یک هشدار نسبت به بحرانهای پیش روی اقیانوسها است، بلکه دعوتی است برای اقدام سریع و جدی به منظور حفظ این منابع گرانبها. رابرتس با زبانی شیوا و الهامبخش از خوانندگان میخواهد تا با تغییر رفتارها و اتخاذ سیاستهای پایدارتر، از اقیانوسها که منبع حیاتی حیات بر روی زمین هستند، حفاظت کنند.
در نهایت، اقیانوس زندگی: سرنوشت انسان و دریاها، سفری به دنیای عمیق و اسرارآمیز دریاها است؛ سفری که هر صفحه آن به خواننده یادآوری میکند که بقای ما وابسته به حفظ این زیستبومهای بزرگ و پیچیده است.
آغاز جهان و تولد اقیانوسها
حدود 4.5 میلیارد سال پیش، زمین بهعنوان یکی از اجرام منظومه شمسی از گرد و غبار و تکههای سنگی فضایی شکل گرفت. در ابتدا، زمین یک سیارهی گداخته و سوزان بود که بهمرور زمان و پس از برخوردهای متوالی با اجرام دیگر، به شکل کنونی خود درآمد. برخوردهای عظیمی همچون برخوردی که باعث تشکیل ماه شد، نقش کلیدی در شکلدهی به زمین و ایجاد محور چرخش آن داشتند. این برخوردها باعث ایجاد تغییراتی در زمین شدند که بعدها برای بقای حیات حیاتی بودند.
با سرد شدن زمین، بخار آب به مایع تبدیل شد و نخستین اقیانوسهای زمین را شکل داد. این آبها که بخشی از آنها از طریق شهابسنگها و تکههای فضایی به زمین آورده شده بودند، به تدریج سطح زمین را پوشاندند و به اقیانوسهای اولیه تبدیل شدند. این اقیانوسها بسیار وسیعتر و عمیقتر از امروز بودند و تقریباً تمام سطح زمین را پوشانده بودند.
در این دوران اولیه، هیچ خشکی قابل توجهی وجود نداشت و زمین عمدتاً با آب پوشیده شده بود. قارههایی که امروز میشناسیم بهتدریج و در طی فرایندهای زمینشناسی پیچیده شکل گرفتند. این قارهها از مواد سبکتری مانند گرانیت تشکیل شده و بهمرور زمان از بستر اقیانوسها جدا شدند. با حرکت صفحات تکتونیکی، قارهها تغییر موقعیت داده و از هم جدا شدند.
در طی این فرایندها، زمین بهطور مداوم در حال تغییر و تحول بود. صفحات تکتونیکی که امروز هم در حال حرکت هستند، باعث میشوند که سطح زمین بهطور مداوم تغییر کند. به همین دلیل، اقیانوسها و خشکیها در طول میلیونها سال تغییرات زیادی را تجربه کردهاند.
با گذشت زمان و کاهش دمای زمین، شرایط برای ظهور نخستین شکلهای حیات در اقیانوسها فراهم شد. این حیات ابتدا به شکل میکروبهای تک سلولی و ساده آغاز شد. این موجودات اولیه با استفاده از انرژی خورشید و گازهای موجود در محیط خود به فتوسنتز و تولید اکسیژن پرداختند. بهمرور زمان، اکسیژن تولید شده توسط این موجودات به اتمسفر زمین راه یافت و شرایط را برای ظهور موجودات پیچیدهتر فراهم کرد.
اقیانوسها، که در ابتدا با آبهای آهندار و فاقد اکسیژن پر شده بودند، بهمرور زمان به اقیانوسهایی با ترکیبات شیمیایی امروزی تبدیل شدند. این تغییرات عظیم شیمیایی در اقیانوسها باعث شد که زمین به یک سیاره زنده و پویا تبدیل شود، جایی که موجودات زنده میتوانستند در آن تکامل یابند و به حیات ادامه دهند.
تغذیه از دریا
در طول تاریخ، انسانها بهعنوان شکارچیان ماهر با طبیعت در ارتباط بودهاند و در این بین، دریا همواره بهعنوان یکی از مهمترین منابع غذایی شناخته شده است. از زمانهای بسیار دور، انسانها به شکار و صید ماهی و موجودات دریایی پرداختهاند و غذاهای دریایی نقشی حیاتی در بقای جوامع مختلف ایفا کرده است.
از دیرباز، انسانها به جمعآوری صدف و شکار حیوانات دریایی در سواحل و رودخانهها مشغول بودهاند. شواهد نشان میدهد که حتی در دورانهای اولیهی حیات بشر، انسانها از منابع غذایی دریایی مانند صدفها، ماهیها، پرندگان آبزی و لاکپشتها استفاده میکردند. این منابع غذایی بهویژه در مناطقی که دسترسی به شکارهای بزرگ محدود بود، نقش مهمی در تأمین پروتئین و مواد مغذی ایفا میکردند.
با گسترش جوامع انسانی و توسعه ابزارها و فناوریهای ابتدایی، روشهای صید ماهی و شکار حیوانات دریایی نیز پیشرفتهتر شد. از قلابهای ابتدایی گرفته تا استفاده از تورها و نیزهها، انسانها راههای مختلفی برای صید موجودات دریایی ابداع کردند. حتی در برخی مناطق، انسانها از طعمههای خاصی برای جذب ماهیها به مناطق کمعمق استفاده میکردند.
شواهد نشان میدهد که انسانها از هزاران سال پیش از تورهای صید استفاده میکردند. در نقاشیهای باستانی، صحنههایی از شکار ماهی و استفاده از تورها و قلابهای ماهیگیری به تصویر کشیده شده است. همچنین، شکار موجودات بزرگتری مانند دلفینها و فکها در برخی از جوامع اولیه رایج بود.
کمتر شدن ماهیان در دریا
ماهیگیری صنعتی از زمانهای بسیار دور با رویکردی مبتنی بر بهرهبرداری بیوقفه از منابع دریا آغاز شد. تا اوایل قرن بیستم، برخی از بزرگترین و پرجمعیتترین گونههای ماهی مانند کاد، ماهی هالیبوت، و شاهماهی به تعداد زیادی از اقیانوسها برداشت میشدند. با پیشرفت تکنولوژی، از موتورهای بخار گرفته تا تورهای بزرگ و سیستمهای صوتی اکو، انسان توانست به اعماق بیشتری از دریاها دست یابد و بهطور گستردهتری صید کند.
در قرن نوزدهم، تصاویر و گزارشها نشان میدادند که ماهیگیران مقدار بینظیری از ماهیهای غولپیکر مانند هالیبوت، کاد و توربوت را از دریا برداشت میکردند. تا پایان قرن نوزدهم، بسیاری از ماهیگیران شکایت داشتند که ماهیهای کمتری صید میکنند و منابع دریایی در حال کاهش است.
با گذشت زمان، فناوریهای پیشرفتهتر مانند تورهای بزرگتر و موتورهای قویتر به صنعت ماهیگیری اضافه شدند. این تکنولوژیها بهطور قابل توجهی توان ماهیگیران را افزایش دادند و امکان صید در آبهای دورتر و عمیقتر را فراهم کردند. اما با تمام این پیشرفتها، تعداد ماهیان در دریاها بهشدت کاهش یافت و ماهیگیران مجبور شدند تا برای به دست آوردن همان مقدار ماهی، تلاش بیشتری کنند.
در طول دو جنگ جهانی، ماهیگیری بهطور موقت کاهش یافت، اما پس از جنگها، صید دوباره بهطور گستردهای آغاز شد. اما حتی با وجود موتورهای قدرتمند و ابزارهای پیشرفته، ماهیگیران نتوانستند به همان میزان از گذشته صید کنند، چرا که تعداد ماهیها در دریا بهشدت کاهش یافته بود.
ماهیگیران قرن نوزدهمی با ابزارهایی سادهتر از ماهیگیران امروزی، موفق به صید ماهیهای بیشتری میشدند. این کاهش شدید نشان میدهد که تعداد ماهیها بهطور قابل توجهی در طول سالها کاهش یافته و منابع دریایی در معرض خطر نابودی هستند.
بادها و جریانها
بادها و جریانهای دریایی از هزاران سال پیش تأثیر عمیقی بر زندگی انسانها و اکوسیستمهای دریایی داشتهاند. یکی از نخستین افرادی که به شناخت جریانهای اقیانوسی پرداخت، بنجامین فرانکلین بود. او نقشهای از جریان خلیج (Gulf Stream) تهیه کرد که مشخص کرد این جریان چگونه از سواحل آمریکای شمالی به سمت اروپا حرکت میکند و نقش کلیدی در تنظیم دمای اقیانوسها و اقلیمها دارد.
جریان خلیج به همراه دیگر جریانهای دریایی، بخشی از یک سیستم پیچیده جهانی است که آبهای سطحی و عمیق را به هم متصل میکند. این جریانها به دلیل تفاوت در دما و شوری آب شکل میگیرند و تأثیرات گستردهای بر شرایط اقلیمی جهانی دارند. مثلاً جریان خلیج باعث میشود که زمستانهای اروپا نسبت به دیگر مناطق با عرض جغرافیایی مشابه، معتدلتر باشند.
یکی از مهمترین جریانهای دریایی که به عنوان “نقاله جهانی اقیانوس” شناخته میشود، آبهای گرم را از مناطق استوایی به قطبها میبرد و آبهای سرد و متراکم در قطبها به اعماق اقیانوسها فرو میروند و به این شکل، یک چرخه عظیم آب در جهان ایجاد میشود. این چرخه برای حفظ حیات دریایی و حتی آب و هوای جهان حیاتی است.
همچنین، در مناطقی که بادهای قوی بهطور مداوم میوزند، آبهای عمیق به سطح کشیده میشوند. این پدیده، بهویژه در سواحل پرو و کالیفرنیا، موجب تقویت رشد فیتوپلانکتونها میشود و باعث افزایش ماهیها و دیگر موجودات دریایی میگردد.
اما تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی، از جمله افزایش گازهای گلخانهای، میتواند این جریانهای دریایی را مختل کند. گرم شدن کره زمین باعث میشود تا فرایندهای مهم مانند جریانهای عمیق قطبی کند شوند و این امر به نوبه خود بر تنظیم دمای جهانی و اقلیم تأثیر خواهد گذاشت.
حیات در حرکت
با تغییرات سریع آبوهوایی و گرمایش جهانی، گونههای مختلف جانوری و گیاهی دریایی مجبور به جابجایی و تطبیق با شرایط جدید هستند. دما، شوری و میزان اکسیژن موجود در آب، بهطور مستقیم بر زندگی گونههای دریایی تأثیر میگذارند و این تغییرات ناگهانی میتواند زنجیره غذایی و تعادل اکوسیستمها را مختل کند.
بسیاری از گونهها با این تغییرات ناگزیر به مهاجرت به مناطق خنکتر و یا عمیقتر دریاها میشوند، اما همه موجودات قادر به تطبیق سریع نیستند. گونههای کوچکتر که زودتر بالغ میشوند، سریعتر از سایر گونهها به تغییرات واکنش نشان میدهند. اما گونههای بزرگتر که به آرامی بالغ میشوند، در مقابل این تغییرات دچار چالش میشوند.
صخرههای مرجانی در معرض خطر بالایی از نابودی هستند و تغییرات دمایی شدید باعث سفید شدن و مرگ آنها میشود.
با مهاجرت گونههای دریایی به مناطق جدید، اکوسیستمهای تازهای شکل میگیرند، اما این جابجایی سریع ممکن است تعادل طبیعی را بر هم زده و باعث انقراض گونههای خاصی در مناطق قطبی شود که به یخ وابستهاند.
جزر و مدهای مرگبار
طی چندین قرن گذشته، سطح آب دریاها بهطور نسبی ثابت بوده است و شرایطی مناسب برای توسعه جوامع انسانی در سواحل فراهم کرده است. اما با تغییرات آب و هوایی و افزایش گرمایش جهانی، جزر و مدها رو به افزایش گذاشتهاند و اکنون با سرعت بیشتری نسبت به گذشته در حال بالا رفتن هستند. این تغییرات نه تنها ساحلنشینان را تحت تأثیر قرار میدهد بلکه موجب تهدید جدی برای زیرساختها، کشاورزی و زندگی میلیونها نفر در سراسر جهان شده است.
در میامی، فلوریدا، و بسیاری از مناطق دیگر، سطح آب دریا بهطور مداوم در حال افزایش است. از آغاز انقلاب صنعتی و افزایش انتشار گازهای گلخانهای، سرعت افزایش سطح دریاها به شدت بالا رفته است و پیشبینیها نشان میدهند که این روند تا پایان قرن بیستویکم بهطور فزایندهای ادامه خواهد داشت.
علاوه بر این، ذوب یخهای قطبی نیز به افزایش سطح دریاها کمک میکند. یخهای گرینلند و قطب جنوب که بر روی خشکی قرار دارند، اگر بهطور کامل ذوب شوند، میتوانند سطح دریاها را تا ۳۰ فوت افزایش دهند و بخشهای وسیعی از سواحل جهان را زیر آب ببرند. این تغییرات نه تنها شهرهای ساحلی مهم مانند نیویورک و لندن را تهدید میکند، بلکه میلیونها نفر را مجبور به مهاجرت از مناطق ساحلی خواهد کرد.
اقیانوسهای اسیدی؛ تهدیدی برای حیات دریایی
با افزایش سطوح دیاکسید کربن در اتمسفر، اقیانوسها این گاز را جذب کرده و باعث تولید اسید کربنیک میشوند که در نهایت به افزایش اسیدیته آبهای اقیانوس منجر میشود. این فرآیند، بهویژه برای موجودات دریایی که اسکلتها و پوستههای خود را از کربنات کلسیم میسازند، یک چالش بزرگ است. موجوداتی مانند مرجانها، حلزونهای کوچک و صدفهای دوکپهای که به تشکیل ساختارهای آهکی وابسته هستند، در اثر این تغییرات ضعیفتر میشوند و قادر به ساختن اسکلتهای قوی نیستند.
مرجانهای عظیم که طی میلیونها سال باعث ایجاد زیستبومهای متنوع در اقیانوسها شدهاند، یکی از آسیبپذیرترین موجودات دریایی در برابر این اسیدیته هستند. در سالهای اخیر، شواهد نشان دادهاند که اسکلتهای مرجانهای عظیم مانند صخره بزرگ مرجانی استرالیا به طور قابل توجهی ضعیفتر شده و از سالهای گذشته کاهش ۱۴ درصدی در میزان کربنات خود داشتهاند.
این اسیدیته همچنین تأثیرات عمیقی بر سایر موجودات دریایی دارد؛ از جمله جلبکهای آهکی که به بستن و تحکیم ساختارهای مرجانی کمک میکنند. این جلبکها نیز به شدت تحت تأثیر قرار میگیرند و در نتیجه تشکیل صخرههای مرجانی کاهش مییابد.
این تغییرات شیمیایی در آبهای اقیانوسها منجر به بحرانهای زیستمحیطی در مقیاس جهانی میشود و آینده بسیاری از گونههای دریایی را تهدید میکند.
مناطق مرده و رودخانههای بزرگ جهان
رودخانههای بزرگ مانند میسیسیپی و یانگتسه در طول مسیر خود از شهرها، مزارع و کارخانههای مختلف عبور میکنند و با خود مقادیر عظیمی از فاضلاب، کودهای شیمیایی و آلودگیهای صنعتی را به دریا میبرند. این جریانهای آلوده به دریا میریزد و موجب تغذیه و رشد بیشازحد جلبکهای پلانکتون میشود. زمانی که این جلبکها میمیرند و تجزیه میشوند، میزان اکسیژن در آب بهشدت کاهش پیدا میکند و نواحی گستردهای از دریا دچار کمبود اکسیژن میشوند. در این نواحی، زندگی دریایی تقریباً غیرممکن است و به همین دلیل به این مناطق “مناطق مرده” گفته میشود.
خلیج مکزیکو یکی از نمونههای برجستهای است که در دهانهی رودخانه میسیسیپی واقع شده است. هر ساله، بهویژه در بهار و تابستان، سیلابهای ناشی از ذوب برفها و بارانها، مقادیر عظیمی از مواد مغذی از مزارع و زمینهای کشاورزی را به این خلیج میآورند. این مواد، موجب رشد سریع جلبکهای پلانکتون میشوند. با مرگ این جلبکها، فرآیند تجزیه آنها اکسیژن موجود در آب را مصرف میکند و مناطقی از خلیج دچار کمبود اکسیژن میشوند. این مناطق بیاکسیژن میتواند باعث مرگ دستهجمعی ماهیها، خرچنگها و دیگر موجودات دریایی شود و صیادان را مجبور به ترک این نواحی و حرکت به سمت آبهای دورتر کند.
همچنین در دیگر نقاط جهان مانند دریای بالتیک و دریای سیاه نیز مناطقی با شرایط مشابه وجود دارد. این دریاها که توسط رودخانههای بزرگ تغذیه میشوند، بهویژه در مناطق کمعمق و بسته، به دلیل کاهش جریان آب و ورود مقادیر زیاد آلودگیهای انسانی، با کاهش سطح اکسیژن مواجه میشوند. در این مناطق، تغییرات در اکوسیستمهای دریایی باعث رشد جلبکها و جانداران دیگر مانند عروسهای دریایی میشود که خود به تشدید این مشکل کمک میکند.
رودخانههای بزرگ جهان مانند میسیسیپی و یانگتسه همواره بهعنوان شریانهای حیاتی برای اکوسیستمها و جوامع بشری عمل کردهاند. اما در دوران مدرن، این رودخانهها به ناقلان آلودگیهای شیمیایی و صنعتی تبدیل شدهاند که زندگی دریایی را در مقیاسی بیسابقه به خطر انداخته است.
آبهای آلوده
رودخانههای بزرگی مانند میسیسیپی و نیل همواره حجم عظیمی از مواد مغذی و آلودگیها را به دریاها حمل کردهاند. با رشد شهرها و صنایع، این مواد شامل آلودگیهای فاضلابهای صنعتی و شهری، کودهای شیمیایی و دیگر آلایندهها شده است. نتیجه این وضعیت، بروز مناطق مرده در اقیانوسها است که در آنها بهدلیل کاهش شدید سطح اکسیژن، زندگی دریایی به خطر میافتد. جلبکهای پلانکتونی که بهدلیل این مواد مغذی رشد میکنند، پس از مرگ اکسیژن آب را به مصرف میرسانند و مناطق وسیعی از دریا را به نواحی بدون اکسیژن تبدیل میکنند.
در منطقه بالتیک، جریانهای آب شور و شیرین بهگونهای است که ترکیب این دو لایهی آبی بهسختی صورت میگیرد و این امر باعث میشود که لایههای عمیقتر با کاهش اکسیژن مواجه شوند. در نتیجه، تخمهای ماهیهایی مانند کاد که به آبهای شور و پر اکسیژن نیاز دارند، نمیتوانند زنده بمانند. مشکلات مشابهی در خلیج مکزیکو و دریای سیاه نیز دیده میشود.
علاوه بر این، آلایندههایی مانند فلزات سنگین و ترکیبات شیمیایی پایدار مانند PCBها بهطور مداوم وارد اکوسیستمهای دریایی میشوند و بهراحتی از چرخه زیستمحیطی خارج نمیشوند. این آلایندهها از منابع مختلفی مانند نیروگاههای زغالسنگ و صنایع شیمیایی وارد آبها شده و از طریق زنجیره غذایی به موجودات دریایی منتقل میشوند، و در نهایت باعث مشکلات سلامت در انسانها و حیوانات میشوند.
با افزایش آلودگی و کمبود اکسیژن در آبها، موجوداتی مانند عروسهای دریایی بهشدت رشد میکنند، زیرا آنها میتوانند در شرایط کم اکسیژن بهتر بقا داشته باشند. این تغییرات نشان میدهد که اکوسیستمهای دریایی با تهدیدات جدی مواجهاند و نیاز به تلاشهای فوری برای کاهش آلودگی و بازسازی این اکوسیستمها وجود دارد.
پلاستیکها در دریا
پلاستیکها بهطور گستردهای در اکوسیستمهای دریایی پراکنده شدهاند و به مشکل بزرگی تبدیل شدهاند. بسیاری از گونههای جانوری دریایی، از جمله لاکپشتها، نهنگها، پرندگان دریایی، و ماهیها، با پلاستیکهای موجود در آب در تماس هستند. آنها ممکن است پلاستیکها را به اشتباه بهعنوان غذا مصرف کنند و این کار میتواند باعث انسداد دستگاه گوارش و مرگ آنها شود.
پلاستیکها همچنین سموم را به خود جذب کرده و به موجودات زنده منتقل میکنند. در تحقیقاتی که در ژاپن انجام شد، مشخص شد که ذرات پلاستیکی پس از قرار گرفتن در آبهای دریایی، مقادیر بالایی از مواد سمی مانند PCBها را جذب میکنند. این مواد سمی بهراحتی از طریق زنجیره غذایی به انسانها منتقل میشوند. تحقیقات نشان میدهند که حتی پلاستیکهای بسیار کوچک، مانند ذرات موجود در محصولات آرایشی، میتوانند توسط پلانکتونها مصرف شوند و سپس وارد زنجیره غذایی شوند.
پلاستیکها بهمرور زمان به قطعات کوچکتری تقسیم میشوند، اما هرگز بهطور کامل تجزیه نمیشوند. این ذرات ریز به طور ناگهانی به موجودات در پایینترین سطح زنجیره غذایی منتقل میشوند و مشکلات زیستمحیطی بسیاری را ایجاد میکنند. مشکل پلاستیک در دریاها چنان گسترده شده است که در برخی مناطق، سواحل با تودههای پلاستیکی پر شدهاند.
با وجود مشکلاتی که پلاستیکها در اکوسیستمهای دریایی ایجاد میکنند، راهکارهای کاربردی برای کاهش این اثرات منفی وجود دارد. از جمله این راهکارها میتوان به کاهش مصرف پلاستیکهای یکبار مصرف، بازیافت پلاستیکها و مدیریت بهتر زبالهها اشاره کرد. اقدامات اینچنینی میتواند به بهبود شرایط زیستمحیطی دریاها و حفظ موجودات دریایی کمک کند.
دریای پرسروصدا
با پیشرفت فناوری و افزایش حملونقل دریایی، سطح صدای زیرآب به طرز چشمگیری افزایش یافته است. صدای کشتیهای تجاری و صنعتی به اقیانوسها نفوذ کرده و تأثیرات مخربی بر حیات دریایی گذاشته است. نهنگها و دلفینها که برای یافتن مسیر و شکار به اکو و شنوایی خود وابستهاند، تحت تأثیر این آلودگیهای صوتی قرار گرفتهاند. تحقیقات نشان میدهد که نهنگها در مناطقی که سر و صدای زیادی دارند، نمیتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند یا طعمههای خود را پیدا کنند. این مسئله در مواردی به کاهش موفقیت در شکار و افزایش خطر برخورد با کشتیها منجر شده است.
کشتیها عمدتاً صدای زیادی را از طریق پروانههایشان تولید میکنند. پروانهها با چرخش خود حبابهایی را در آب ایجاد میکنند که وقتی این حبابها منفجر میشوند، صدای بلندی ایجاد میشود. یکی از راهحلهای ساده برای کاهش سر و صدای کشتیها، کاهش سرعت آنها است. کاهش ۲۰ درصدی سرعت کشتیها میتواند تا ۴۰ درصد مصرف سوخت را کاهش دهد و بهطور همزمان آلودگی صوتی زیرآب را کم کند.
علاوه بر این، تکنولوژیهای جدیدی مانند پروانههای بهینهسازیشده میتوانند صدای کمتری تولید کنند و همچنان کارایی خود را حفظ کنند. برخی از کشتیهای نظامی و تفریحی از این فناوریها بهره میبرند، اما استفاده از آنها در کشتیهای تجاری هنوز محدود است.
همچنین، استفاده از بادبانهای بزرگ یا “اسکایسیلها” برای کاهش نیاز به موتورهای پر سر و صدا میتواند به کاهش آلودگی صوتی و انتشار گازهای گلخانهای کمک کند. چنین راهحلهایی علاوه بر کاهش آسیب به موجودات دریایی، به حفظ محیط زیست جهانی نیز کمک میکنند.
مهاجمان بیگانه
با گسترش جهانی شدن و افزایش جابهجایی کشتیها و آبزیان پرورشی، گونههای بیگانهای که در زیستبومهای جدید قرار میگیرند، بهسرعت به یک تهدید بزرگ تبدیل شدهاند. این گونهها که از طریق کشتیها و آبزیپروری به اکوسیستمهای جدید منتقل میشوند، میتوانند باعث تخریب اکوسیستمهای بومی شوند و گاهی نیز نابودی کامل برخی گونههای محلی را به دنبال دارند.
راهکارهای پیشگیری از این مهاجمان شامل نصب سیستمهای تصفیه در کشتیها برای از بین بردن گونههای ناخواسته و تبادل آب توازن کشتیها در اقیانوسهای باز بهجای مناطق ساحلی است. این راهکارها میتواند از انتقال گونههای مهاجم جلوگیری کرده و به کاهش تأثیرات مخرب آنها بر اکوسیستمهای دریایی کمک کند.
همچنین، در برخی مناطق، تلاشهایی برای کنترل جمعیت مهاجمان از طریق شکار و استفاده از آنها بهعنوان منابع غذایی انجام شده است؛ مانند تلاشهایی برای حذف ماهیهای مهاجم مانند ماهی شیر در صخرههای کارائیب.
دریاهای ناشناخته
لاکپشتهای دریایی که نمادی از پایداری و عظمت حیاتاند، یادآور دورانهای باستانی زمین هستند. تنها هشت گونه لاکپشت دریایی باقیماندهاند، که بزرگترین آنها، لاکپشت چرمی، در معرض خطر انقراض قرار دارد. تعداد این گونه، که زمانی هزاران عدد در اقیانوسها زندگی میکردند، بهطرز فاجعهباری کاهش یافته است. تغییرات اقلیمی، آلودگیها، و فعالیتهای انسانی همگی به انقراض این موجودات کمک کردهاند.
موج بزرگی از تغییرات دریاها و اقیانوسها که با گسترش ماهیگیری صنعتی آغاز شد، سرعت فزایندهای پیدا کرده است. صید بیشازحد گونههای بزرگ ماهی مانند تن و کوسهها نه تنها ذخایر ماهیها را کاهش داده، بلکه تعادل اکوسیستمهای دریایی را نیز بر هم زده است. بسیاری از گونههای بزرگ، جای خود را به گونههای کوچکتر و مقاومتر دادهاند که در شرایط سخت زنده میمانند.
اثرات این تغییرات بسیار گستردهتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد. مهاجرتها و تغییرات زیستی باعث برهم خوردن تعادل اکوسیستمهای بزرگتر شده است. جنگلهای دریایی و صخرههای مرجانی نیز از این تغییرات در امان نماندهاند. گونههای مهاجم و تغییرات دمایی موجب کاهش تنوع زیستی این مناطق شدهاند و بازسازی آنها سالها زمان خواهد برد.
پیشرفتهای تکنولوژیکی در ماهیگیری و حملونقل دریایی، همراه با تغییرات اقلیمی، در حال شکل دادن به دنیایی جدید در اقیانوسها هستند. ما وارد عصری از دریاهای ناشناخته شدهایم که تأثیرات آن بر حیات دریایی و حتی زندگی انسانی، سالها بعد بهطور کامل درک خواهد شد.
آیندهای بدون ماهی
ماهیگیری صنعتی در بریتانیا و دیگر نقاط جهان، با آسیب به بسترهای دریایی و نابودی منابع طبیعی، تأثیرات مخربی بر زندگی دریاها داشته است. تحقیقات نشان میدهند که گونههای ماهی مانند کاد و هادوک در مناطق تحت تأثیر صید ترال، ضعیفتر و کوچکتر از دیگر مناطق هستند. فعالیتهای شدید ماهیگیری نه تنها جمعیت ماهیها را کاهش داده، بلکه زیستگاههای آنها را نیز نابود کرده است. در نتیجه، اکوسیستمهای دریایی سادهتر و با تنوع کمتری باقی ماندهاند.
افزایش جمعیت و فشار روزافزون بر منابع دریایی، در کشورهایی مانند فیلیپین منجر به روشهای شدید و خطرناک ماهیگیری شده است. ماهیگیران محلی از روشهای خطرناک و طاقتفرسایی مانند “پا آلینگ” استفاده میکنند که جان انسانها و موجودات دریایی را به خطر میاندازد. با نابودی کامل ذخایر ماهیهای محلی، آیندهای بدون ماهی قابل پیشبینی است.
پیشرفت فناوری و گسترش ماهیگیری، مشکلات گستردهای را برای محیط زیست دریایی ایجاد کرده است. ما اکنون در دورانی زندگی میکنیم که بهرهبرداری بیشازحد از دریاها، اکوسیستمهای طبیعی را بهشدت تضعیف کرده و منابع ماهی برای نسلهای آینده را تهدید میکند.
آبزیپروری؛ آیندهای نامشخص
آبزیپروری بهسرعت به یکی از روشهای اصلی تولید غذا در جهان تبدیل شده است. با آغاز از شیوههای سنتی مانند پرورش صدف و خرچنگ در سواحل، این صنعت طی کمتر از یک قرن به یک تجارت بینالمللی گسترده و بسیار موفق تبدیل شده است. امروزه، بیش از ۵۵ میلیون تن آبزیان در سراسر جهان تولید میشود که بیشتر آنها شامل ماهیهای آب شیرین و برخی گونههای دریایی مانند میگو، صدف و ماهیهای دیگر است.
اما آبزیپروری با چالشهای جدی روبرو است. یکی از مشکلات اصلی، وابستگی به ماهیهای وحشی برای تغذیه ماهیهای پرورشی است. بسیاری از گونههای پرورشی، مانند سالمون و ماهی تُن، شکارچیان قهاری هستند که برای رشد به تغذیه از ماهیهای وحشی نیاز دارند. برای تولید هر یک کیلوگرم ماهی پرورشی، چندین کیلوگرم ماهی وحشی باید صید شود، که این امر بهشدت فشار بر ذخایر ماهیهای وحشی وارد میکند.
در برخی از کشورها، استفاده از آنتیبیوتیکها و مواد شیمیایی برای کنترل بیماریها در مزارع پرورش ماهی رایج است که میتواند منجر به آلودگی محیط زیست و ایجاد مقاومتهای آنتیبیوتیکی شود. این مشکلات نه تنها محیط زیست دریایی را تهدید میکنند بلکه سلامت انسانها را نیز به خطر میاندازند.
همچنین، تغییرات اقلیمی و افزایش اسیدیته دریاها تهدیدی جدی برای صنعت پرورش صدف و دیگر گونههای آبزی است. آبهای اسیدی میتوانند توانایی این موجودات برای ساخت پوستههای آهکی خود را کاهش داده و بقای آنها را بهطور جدی تهدید کنند.
آیا میتوانیم جهان در حال گرم شدن خود را خنک کنیم؟
با افزایش گازهای گلخانهای مانند دیاکسید کربن و متان در جو، زمین در حال گرم شدن است. این گازها باعث افزایش دمای جهانی میشوند، و جوامع علمی و دولتها به دنبال راههایی برای کاهش این اثرات و حتی یافتن راهحلهای مهندسی برای مشکل تغییرات آب و هوایی هستند.
اقیانوسها نقش مهمی در تنظیم دمای جهانی دارند و میتوانند بخشی از راهحل برای خنک کردن کره زمین باشند. آنها کربن دیاکسید را جذب میکنند و میتوانند به کاهش گازهای گلخانهای کمک کنند. با این حال، روشهای مهندسی نیز برای بهبود وضعیت اقلیمی مطرح شدهاند، مانند ایجاد مزارع بادی در دریا یا استفاده از امواج و جزر و مد برای تولید انرژی پاک.
با این وجود، تکنیکهای نوین مهندسی اقلیمی همچنان با چالشهای جدی روبرو هستند. برخی از این تکنیکها مانند “فراوری اقیانوسها” برای جذب بیشتر کربن دیاکسید مورد انتقاد قرار گرفتهاند. این تکنیکها با وجود اینکه ممکن است موقتی باشند، ممکن است مشکلات جدیدی از جمله تهدید برای حیات دریایی به وجود آورند.
توافقی نو برای اقیانوسها
اقیانوسها تحت فشار بیسابقهای قرار دارند. صید بیرویه، آلودگی، و تغییرات اقلیمی، حیات دریایی را به خطر انداختهاند. در بسیاری از نقاط جهان، منابع دریایی بهطور خطرناکی رو به کاهشاند و اکوسیستمهای آسیبدیده، نشانههایی از تخریب بیشتر را نشان میدهند. با این حال، هنوز امید وجود دارد. راه نجات اقیانوسها نه تنها در تغییر رفتار ما، بلکه در ایجاد سیستمهای حفاظت و بازسازی گسترده است.
یکی از اقدامات کلیدی، ایجاد مناطق حفاظتشده دریایی است. این مناطق جایی هستند که در آنها صید و سایر فعالیتهای مخرب ممنوع میشود تا اکوسیستمهای دریایی فرصتی برای بازسازی داشته باشند. فیجی یکی از کشورهایی است که در این زمینه پیشگام بوده و با ایجاد شبکهای از مناطق حفاظتشده، توانسته است گونههای دریایی آسیبپذیر را حفظ کند. در این کشور، جوامع محلی نقش مهمی در مدیریت این مناطق ایفا میکنند و موفقیت آنها به بازگرداندن حیات دریایی کمک کرده است.
در دیگر نقاط جهان، مانند فیلیپین، تلاشهای مشابهی انجام شده است. روستاهای ماهیگیری در فیلیپین با ایجاد مناطق حفاظتشده موفق به بازگرداندن ماهیها و مرجانهای دریایی شدهاند. این مناطق نه تنها به بازسازی اکوسیستمها کمک کردهاند، بلکه با افزایش جمعیت ماهیها، اقتصاد محلی را نیز تقویت کردهاند.
در این میان، توافقی نو برای اقیانوسها ضروری است؛ توافقی که حفاظت از منابع طبیعی و بهرهبرداری پایدار را در اولویت قرار دهد. این توافق باید بهگونهای باشد که از طریق ایجاد مناطق حفاظتشده، کاهش آلودگیها و استفاده هوشمندانه از منابع دریایی، به بازسازی اقیانوسها کمک کند.
حفظ اقیانوسها نه تنها برای بقای گونههای دریایی، بلکه برای بقای خود ما نیز ضروری است. ما باید مسئولانهتر از منابع اقیانوسها استفاده کنیم و بهجای تخریب بیشتر، در مسیر بازسازی و حفاظت از آنها گام برداریم.
حیات نو
برای احیای اقیانوسها و جلوگیری از نابودی بیشتر ذخایر ماهی، کاهش ماهیگیری و ایجاد مناطق حفاظتشده ضروری است. اگر میزان صید ماهیها به طور دقیق مدیریت شود و فرصت کافی برای بازسازی به آنها داده شود، جمعیت ماهیان میتواند به سطوح بالاتر بازگردد. این موضوع به نوبه خود به کاهش هزینههای ماهیگیری و افزایش بهرهوری منجر خواهد شد.
در گذشته، ماهیگیران با ناوگانهایی سادهتر، موفق به صید ماهیان بیشتری میشدند. امروزه، با کاهش جمعیت ماهیان و استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، صید ماهیان به طور غیرکارآمد انجام میشود. بر اساس تحقیقات، اگر ماهیگیری کمتر و با رویکرد پایدارتر انجام شود، میتوان میزان صید را تا ۴۰ درصد افزایش داد. این به معنای آن است که ما باید ماهیگیری کمتر کنیم تا در نهایت بیشتر صید کنیم.
با وجود اینکه برخی مخالف این تغییرات هستند، اما شواهد نشان میدهند که حفاظت از دریاها و کاهش بهرهبرداری بیرویه باعث میشود جمعیت ماهیان بازسازی شود و فرصتهای بیشتری برای ماهیگیری پایدار فراهم شود.
نجات غولهای دریا
با صید بیرویه و تخریب زیستگاهها، بسیاری از موجودات عظیمالجثه دریایی به لبه انقراض رسیدهاند. اما اقداماتی که برای حفاظت از این موجودات انجام شده، نشان داده که بازگشت آنها به حیات امکانپذیر است. نهنگهای خاکستری که زمانی در دهه ۱۹۳۰ در آستانه انقراض بودند، اکنون جمعیتی حدود ۲۰ هزار عدد دارند. نهنگهای آبی که یکی از بزرگترین موجودات روی زمین هستند، در مناطق مختلفی از اقیانوسها به آرامی در حال بازیابی جمعیت خود هستند. لاکپشتهای کِمپ ریدلی نیز که در خلیج مکزیکو زندگی میکنند، از وضعیت بحرانی به مرحلهای رسیدهاند که اکنون جمعیت آنها افزایش یافته است.
این دستاوردهای مثبت در حفاظت از غولهای دریا، نمونهای از موفقیتهای جهانی در حوزه حفاظت از حیات دریایی هستند. محافظت از زیستگاههای کلیدی، جایی که این موجودات برای تغذیه، زادآوری و رشد به آنها نیاز دارند، بهویژه در مناطق حساس مانند خلیجها و صخرههای مرجانی، به جلوگیری از انقراض این گونهها کمک میکند. علاوه بر این، اجرای قوانین محدودکننده برای صید این موجودات و ایجاد مناطق حفاظتشده، از جمله اقداماتی است که میتواند به ادامه حیات این غولهای دریایی کمک کند.
حیات دریایی در بسیاری از مناطق جهان با تهدیدات جدی مواجه است، اما مثالهای موفقیتآمیز مانند نهنگهای خاکستری و لاکپشتهای دریایی نشان میدهد که با تلاشهای محافظتی میتوان جمعیت این موجودات را احیا کرد و از نابودی کامل آنها جلوگیری نمود.
آمادگی برای بدترین شرایط
با افزایش سریع جمعیت انسانی و تقاضای بیپایان برای منابع طبیعی، فشار بیسابقهای بر اقیانوسها وارد شده است. تغییرات آبوهوایی، افزایش دمای زمین و بالا آمدن سطح دریاها از جمله پیامدهایی هستند که میتوانند زندگی بشر و اکوسیستمهای دریایی را به خطر بیندازند. این مشکلات نه تنها زیستگاههای حیاتی مانند جنگلهای دریایی و صخرههای مرجانی را نابود میکنند، بلکه امنیت غذایی جهانی را نیز تهدید خواهند کرد.
اگر بشر مسیر خود را تغییر ندهد و از سوختهای فسیلی فاصله نگیرد، جهان با چالشهای بیشماری روبرو خواهد شد. گرمشدن زمین منجر به ذوب یخهای قطبی، تغییرات شدید اقلیمی و نابودی گسترده گونههای دریایی خواهد شد. مناطقی که زمانی پر از ماهی و حیات دریایی بودند، به مناطق مردهای تبدیل خواهند شد که دیگر امکان صید پایدار در آنها وجود نخواهد داشت.
برای جلوگیری از این آینده تاریک، جامعه جهانی باید به سرعت به انرژیهای پاک و پایدار روی بیاورد و راهحلهای نوینی برای مدیریت منابع بیابد. اگرچه برخی ممکن است این تغییرات را پرهزینه و دشوار بدانند، اما بدون این تغییرات، آیندهی بشریت و اکوسیستمهای دریایی در خطر نابودی است.
آمادگی برای بدترین شرایط نیازمند اقدام فوری است. باید از همین حالا برای کاهش اثرات مخرب فعالیتهای انسانی تلاش کنیم و راههایی پیدا کنیم تا همزیستی پایدار با طبیعت داشته باشیم.
سخن پایانی
اقیانوسها، پهنهای بیکران از زیبایی و زندگی، همیشه در سکوتشان هزاران داستان برای ما بازگو کردهاند. اکنون، اما آنها در سکوتی سنگین و نگرانکننده به سر میبرند. سکوتی که از فریادهایی نهفته از دل اعماق اقیانوسها خبر میدهد؛ از صخرههای مرجانی که رنگ باختهاند، از ماهیان بزرگ که دیگر در کنار صخرهها بازی نمیکنند، و از آبهایی که با پلاستیک و آلودگیها آمیخته شدهاند. ولی هنوز برای نجات آنها دیر نیست.
اگر در پس این سکوت گوش فرا دهیم، میتوانیم به جای نگرانی، صدای امید را بشنویم. اقیانوسها از ما نمیخواهند معجزه کنیم؛ آنها از ما فقط یک تصمیم میخواهند: کمی کمتر. کمی کمتر از ماهیها بگیریم، کمی کمتر آلودگی تولید کنیم، کمی کمتر از منابع بیپایانشان استفاده کنیم. آنوقت، اقیانوسها راهشان را به سمت بازگشت پیدا خواهند کرد.
با ایجاد پناهگاههایی برای حیات دریایی، با احترام به اکوسیستمهای شکننده و با نگاه به آیندهای که نسلهای بعد نیز این زیباییها را ببینند، میتوانیم شاهد بازگشت شکوه اقیانوسها باشیم. گامهای کوچکی که هر یک از ما میتوانیم برداریم، مانند کاهش استفاده از پلاستیک، حمایت از قوانین حفاظت از دریاها، و ترویج ماهیگیری پایدار، میتوانند موجهای بزرگی از تغییر ایجاد کنند.
اقیانوسها با همهی عظمتشان، همیشه خانهای امن برای زندگی بودهاند. حالا زمان آن رسیده است که ما نیز خانهای امن برای آنها بسازیم؛ خانهای که در آن موجهای آرام و زلال دوباره به ساحل برسند و زندگی در اعماق دوباره به جریان بیفتد.
کتاب پیشنهادی:
کتاب میکروپلاستیکها: رفتار، سرنوشت و تصفیه