فهرست مطالب
- 1 چگونه به فرد ۸۰/۲۰ تبدیل شویم (How to Become an 80/20 Individual)
- 2 ظهور فرد خلاق (The Rise of the Creative Individual)
- 3 از ۲۰ درصد خلاقترین تواناییهای خود استفاده کنید (Use Your Most Creative 20 Percent)
- 4 خلق و اصلاح ایدههای عالی (Spawn and Mutate Great Ideas)
- 5 یافتن عوامل حیاتی سودآوری (Find the Vital Few Profit Forces)
- 6 از اینشتین بهره بگیرید (Enlist Einstein)
- 7 جذب افراد برجسته (Hire Great Individuals)
- 8 بهرهبرداری از شرکت کنونی (Use Your Current Company)
- 9 بهرهبرداری از شرکتهای دیگر (Exploit Other Firms)
- 10 تأمین سرمایه (Secure Capital)
- 11 پیشرفت زیگزاگی (Make Zigzag Progress)
- 12 سخن پایانی و نتیجهگیری
- 13 ۲۰ درصد محتوای کلیدی کتاب ۸۰/۲۰ فردی
کتاب ۸۰/۲۰ فردی: نه اصل ضروری موفقیت ۸۰/۲۰ در کار (The 80/20 Individual: The Nine Essentials of 80/20 Success at Work) نوشته ریچارد کاچ (Richard Koch)، راهنمایی الهامبخش و عملی برای افرادی است که به دنبال بهرهوری بیشتر و ایجاد تحولی اساسی در مسیر حرفهای خود هستند. کاچ در این کتاب با استفاده از «اصل ۸۰/۲۰» به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم با تمرکز بر درصد کوچکی از تلاشها و اقدامات کلیدی، به نتایجی چشمگیر دست یابیم و از بار اضافی وظایف غیرضروری بکاهیم. این اصل بهطور ساده بیان میکند که ۸۰ درصد نتایج حاصل از ۲۰ درصد تلاشهای حیاتی است؛ کاچ همین ایده را در محیط کار پیاده میکند و نه اصل مهم برای موفقیت شغلی را بر این پایه ارائه میدهد.
کاچ، نویسندهای خلاق و موفق، به خوانندگان این امکان را میدهد که با شناسایی و استفاده بهینه از منابع شخصی و کاری، کارآیی و اثرگذاری خود را افزایش دهند. او در این کتاب تأکید دارد که برای دستیابی به موفقیتهای بزرگ در کسبوکار و زندگی، لازم نیست خود را درگیر تمامی فعالیتها کنیم؛ بلکه با تمرکز بر ۲۰ درصد از اقداماتی که بیشترین نتیجه را بههمراه دارند، میتوانیم به شکلی اثربخشتر و خلاقانهتر عمل کنیم. «۸۰/۲۰ فردی» بهعنوان یک منبع کاربردی، ابزارهای مفیدی به خوانندگان ارائه میدهد تا بتوانند نقش خود را در جهان کسبوکار بازآفرینی کنند و به «فرد ۸۰/۲۰» تبدیل شوند.
چگونه به فرد ۸۰/۲۰ تبدیل شویم (How to Become an 80/20 Individual)
در دنیای شغلی و حرفهای امروز، اصل ۸۰/۲۰ به عنوان یک راهبرد تحولآفرین شناخته میشود که به افراد کمک میکند با تمرکز بر درصد کوچکی از تلاشها یا منابع، به نتایج بزرگی دست یابند. این اصل بیان میکند که معمولاً ۸۰ درصد از نتایج با استفاده از تنها ۲۰ درصد از فعالیتها، تلاشها، یا منابع حاصل میشود. در نتیجه، فرد ۸۰/۲۰ کسی است که میتواند با شناخت و تمرکز بر همین بخش کوچک، بهرهوری و تأثیر خود را به شکل چشمگیری افزایش دهد و کارایی خود را به حداکثر برساند.
این تحول حرفهای، با تغییر نگرش و رفتارها آغاز میشود. اولین گام در تبدیل شدن به فرد ۸۰/۲۰، شناسایی آن فعالیتهای مهمی است که بیشترین بازدهی و نتایج را دارند. در هر حرفهای، تعدادی از کارها و پروژهها به طور مداوم سود و موفقیت بیشتری را نسبت به بقیه به همراه میآورند. هنر فرد ۸۰/۲۰ این است که این فعالیتها را بهخوبی تشخیص دهد و انرژی خود را به جای صرف بر روی همه امور، بر روی این حوزههای کلیدی متمرکز کند.
با تمرکز بر مهمترین کارها و حذف یا کاهش سایر امور، این فرد قادر میشود تا به طور متمرکزتر و کارآمدتری عمل کند و نتایجی به دست آورد که در گذشته تصور آن را هم نداشته است. برای مثال، در یک محیط کاری شلوغ و پرمشغله، اغلب افراد به دام انجام تمام وظایف میافتند. اما فرد ۸۰/۲۰ میداند که لازم نیست همه چیز را انجام دهد؛ بلکه باید بهترین و موثرترین اقدامات را شناسایی و اجرا کند.
اصول ۸۰/۲۰ همچنین به افراد کمک میکند تا استقلال و اختیار بیشتری در کار خود پیدا کنند. کسی که ارزشهای کلیدی را در محیط کار شناسایی و بهطور مستمر بر روی آنها تمرکز میکند، به مرور زمان به نیرویی قابلاعتماد و موثر تبدیل میشود که همکاران و مدیران به او احترام میگذارند. این فرد قادر است که درباره نحوه انجام وظایف خود تصمیم بگیرد و حتی شرایط کاری و پاداش خود را تا حدی کنترل کند.
به طور کلی، فرد ۸۰/۲۰ با شناخت و بهرهگیری از قدرت تمرکز بر اولویتها، میتواند نتایج چشمگیری به دست آورد و همزمان با کاهش بار کاری، کارآمدتر و موفقتر عمل کند. تبدیل شدن به فرد ۸۰/۲۰ یک تغییر بزرگ در نگرش و رویکرد است، اما با بهکارگیری این اصول، هر فردی میتواند در مسیر رشد و موفقیت پایدار گام بردارد.
ظهور فرد خلاق (The Rise of the Creative Individual)
در دنیای مدرن، ایده خلاقیت و اهمیت فرد خلاق بیش از پیش مطرح است. افراد خلاق، برخلاف کسانی که تنها به انجام وظایف مشخص و یکنواخت میپردازند، با نوآوری و بینش منحصربهفرد خود تحولات شگرفی ایجاد میکنند. این افراد به کمک ایدهها و دستاوردهای خلاقانه خود، نهتنها برای خود بلکه برای کل جامعه ارزشآفرینی میکنند. برخلاف جریان معمول، فرد خلاق به دنبال بهرهبرداری از تواناییهای خود برای خلق ارزشهای نوین است.
افراد خلاق را میتوان در هر حوزهای یافت؛ از کارآفرینان و دانشمندان گرفته تا نویسندگان، هنرمندان، و رهبران اجتماعی. آنها با ذهنیت متفاوت خود توانستهاند مسیرهای جدیدی را در هر کجا که باشند، بگشایند و با خلق نوآوریها، صنایع و حتی سبکهای جدید را پدید آورند.
تحقیقات نشان دادهاند که رشد اقتصادی نیز به همین خلاقیت فردی وابسته است. بسیاری از جهشهای اقتصادی زمانی رخ داده که افراد خلاق احساس اعتمادبهنفس و انگیزه بیشتری برای ارائه ایدههای جدید داشتهاند. در واقع، این افراد با ترکیب ایدههای نوآورانه و اراده قوی، موفق شدهاند صنایع بزرگی را تغییر دهند و اثرگذاری گستردهای داشته باشند.
یکی از خصوصیات کلیدی فرد خلاق، توانایی تشخیص و تمرکز بر آن ۲۰ درصدی است که بیشترین نتیجه و سود را به همراه دارد. آنها با استفاده از اصول خلاقیت و تمرکز بر ایدههای محدود اما قدرتمند، دستاوردهایی چشمگیر و ماندگار ایجاد میکنند که نهتنها خودشان بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
از ۲۰ درصد خلاقترین تواناییهای خود استفاده کنید (Use Your Most Creative 20 Percent)
در هر فرد، بخش کوچکی از تواناییها و ویژگیها وجود دارد که بیشترین تأثیر را در دستاوردهای او دارد. این «۲۰ درصد خلاقانه» نمایانگر همان قابلیتهای برجستهای است که میتواند ۸۰ درصد نتایج را به ارمغان بیاورد. شناخت این بخش و تقویت آن، یکی از کلیدهای موفقیت فردی است.
برای آغاز این فرآیند، ابتدا باید بخشهایی از خود را که عمیقاً شما را به حرکت درمیآورند شناسایی کنید. آیا تا به حال توجه کردهاید که برخی فعالیتها شما را به هیجان میآورند و انرژی شما را به شکلی بینظیر به کار میگیرند؟ این فعالیتها غالباً همان فعالیتهایی هستند که شما بیشترین خلاقیت و اثرگذاری را در آنها به خرج میدهید. همین ۲۰ درصد حیاتی از فعالیتهای شما میتواند مسیر پیشرفت و موفقیت شما را تعیین کند.
مهم است که به صورت روزانه و پیوسته این بخشهای کلیدی را پرورش دهید. هر چه بیشتر روی این مهارتها و ویژگیهای منحصر به فرد خود تمرکز کنید، توانایی شما در ایجاد ارزش بیشتر خواهد شد. هر گاه با تمرین، مطالعه، و تجربهی بیشتر بر این قابلیتها کار کنید، قدم بزرگی در مسیر تبدیل شدن به فردی کارآمدتر و خلاقتر برداشتهاید.
به همین ترتیب، استفاده از این ویژگیها نه تنها در موفقیت شغلی بلکه در تمامی ابعاد زندگی نقش بهسزایی ایفا میکند.
خلق و اصلاح ایدههای عالی (Spawn and Mutate Great Ideas)
ایدههای تجاری همچون ژنها نقش بنیادینی در موفقیت کسبوکارها دارند. هر کسبوکاری که با موفقیت فعالیت میکند، اساساً بر یک یا چند ایده قوی و متمایز استوار است. در اصل ۸۰/۲۰، هدف این است که از میان انبوهی از ایدهها، «۲۰ درصد» از ایدههای برتر و خلاقانه را شناسایی کنیم و با اصلاح و بهبود آنها به موفقیت برسیم.
یکی از روشهای کلیدی برای دستیابی به ایدههای خلاقانه، ترکیب ایدههای موفق و اعمال تغییراتی در آنهاست. این تغییرات، مانند اصلاح ژنها در طبیعت، میتواند موجب افزایش کارایی و خلاقیت در ایدهها شود و یک کسبوکار را به موفقیتی چشمگیر برساند. فرایند خلق ایدههای جدید باید شامل آزمودن و بازبینی باشد. ایدهای که به خوبی امتحان شده باشد و نتیجه داده باشد، میتواند در محیطهای جدید نیز موفقیتآمیز باشد.
نمونههایی از ایدههای موفق که با ترکیب عناصر مختلف به دست آمدهاند، نشان میدهند که چگونه میتوان با بازبینی و تکامل ایدههای قبلی، ایدهای نو و متفاوت ایجاد کرد. برای مثال، هنری فورد در صنعت خودروسازی از اصول تولید انبوه الهام گرفت و ایدهای جدید را در قالب تولید خودروهای ارزانقیمت برای عموم عرضه کرد که جامعه را متحول کرد.
بنابراین، موفقیت در این فرآیند نیازمند شناسایی و اصلاح دائمی ایدههای موجود است تا به ایدهای عالی و متفاوت دست یابیم.
یافتن عوامل حیاتی سودآوری (Find the Vital Few Profit Forces)
یکی از اصول کلیدی در موفقیت تجاری، شناسایی و تمرکز بر تعداد معدودی از عوامل حیاتی سودآوری است. این اصل مبتنی بر شناسایی آن بخشهایی است که بیشترین ارزش اقتصادی را با کمترین هزینه ایجاد میکنند. اصل ۸۰/۲۰ در اینجا نیز بیان میکند که ۸۰ درصد سود معمولاً از ۲۰ درصد محصولات، خدمات یا بخشهای خاص بهدست میآید.
برای دستیابی به نتایج برتر، مدیران موفق تمرکز خود را بر روی قسمتهای سودآور شرکتها معطوف میکنند. این بخشهای سودآور بهمثابه “ساختارهای اصلی” برای ایجاد فرصتهای جدید هستند که میتوانند در سازمان موجود یا در پروژههای نوآورانه مورد استفاده قرار گیرند. با تمرکز بر این عناصر ارزشآفرین، مدیران قادر خواهند بود با کمترین تغییرات، به سوددهی بالا دست یابند.
یک گام اساسی در این فرآیند، شناسایی دقیق بخشهای حیاتی در سازمان است؛ اینها شامل مشتریان کلیدی، محصولات یا خدمات پرطرفدار، و نیروهای کارآمد است. این شناسایی بهطور خاص نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق اعداد و اطلاعات مالی است که در نهایت به “بازآفرینی” سودآوری شرکت منجر میشود.
از اینشتین بهره بگیرید (Enlist Einstein)
با استفاده از نظریههای آلبرت اینشتین و اصل ۸۰/۲۰، میتوان به نگرشی جدید درباره زمان دست یافت که میتواند در کسبوکار و زندگی خلاقانه و اثرگذار باشد. اینشتین با معرفی نظریه نسبیت نشان داد که زمان یک بعد مجزا نیست، بلکه با فضا ترکیب میشود و میتواند با توجه به شرایط تغییر کند. این بینش به ما کمک میکند تا زمان را نه بهعنوان یک محدودیت، بلکه بهعنوان یک بُعد قابل بهرهبرداری درک کنیم.
در محیط کسبوکار، درک جدیدی از زمان و سرعت میتواند به موفقیت منحصربهفرد منجر شود. در این نگرش، «زمان-محصول» و «زمان-خدمت» جایگزین دیدگاه سنتی میشود که زمان و فعالیتها را از هم جدا میداند. اگر بتوان خدمات و محصولات را با سرعت بیشتر ارائه داد، رضایت مشتریان به شدت افزایش مییابد و در عین حال هزینهها کاهش مییابد؛ یک مزیت دوگانه که میتواند سودآوری را افزایش دهد.
این دیدگاه که زمان عنصری نامحدود و در دسترس است، به افراد ۸۰/۲۰ این امکان را میدهد تا با تمرکز بر فعالیتهای کلیدی، تأثیر بیشتری بگذارند و بهرهوری خود را افزایش دهند.
جذب افراد برجسته (Hire Great Individuals)
موفقیت یک کسبوکار نوپا تا حد زیادی به افرادی که آن را شکل میدهند وابسته است. به عقیده ریچارد کاچ، افراد برتر تنها ۲۰ درصد از کل نیروی انسانی را تشکیل میدهند، اما ۸۰ درصد ارزش و خروجی واقعی از طریق آنها به دست میآید. در این فصل، کاچ به اهمیت جذب افراد دارای استعدادهای برجسته و بالقوه برای ایجاد و رشد ثروت در شرکت پرداخته و اصولی را برای انتخاب و حفظ این افراد پیشنهاد میدهد.
نخستین قدم در انتخاب افراد برجسته، درک تفاوت اساسی بین آنها و افراد معمولی است. افراد توانمند به طرز شگفتانگیزی از همتایان خود ارزش بیشتری تولید میکنند و میتوانند تأثیری چند برابر بیشتر در بهرهوری و سودآوری شرکت داشته باشند. کاچ معتقد است که برای دستیابی به چنین افرادی، باید از روندهای معمول و کلیشهای استخدام فاصله گرفت و به دنبال کسانی بود که هم استعدادهای منحصر به فرد دارند و هم ظرفیت بالایی برای یادگیری و تبدیل شدن به نیروهای کلیدی و مولد شرکت را دارند.
کاچ همچنین بر اهمیت تشویق این افراد و فراهم کردن امکانات برای رشد و توسعه آنها تأکید میکند. این کار، نه تنها باعث حفظ این افراد میشود، بلکه فضایی از نوآوری و انگیزه را در سازمان ایجاد میکند.
بهرهبرداری از شرکت کنونی (Use Your Current Company)
در دنیای کاری امروز، اصل ۸۰/۲۰ نشان میدهد که بهرهگیری از امکانات و ساختارهای موجود در شرکت فعلی شما میتواند به شکل بهینهای به رشد و سودآوری شما کمک کند. در واقع، برای موفقیت، نیاز نیست همیشه از شرکت خود خارج شوید و کسبوکاری جدید را از ابتدا شروع کنید. این رویکرد، به ویژه زمانی که منابع مالی و انسانی محدودی دارید، میتواند بهترین راه باشد.
یک ۸۰/۲۰ فرد با درک عمیق از شرکت کنونی خود میتواند فرصتهای ناب و کمرقابتی را شناسایی کند که در آنها درصد کمی از منابع نتایج بزرگی را به بار میآورد. این شامل شناسایی محصولات یا خدمات پرطرفدار، بهرهگیری از زیرساختهای شرکت و بهبود عملکردهای موجود است. در بسیاری از موارد، شما میتوانید با ایجاد تفاهمنامههای جدید یا سرمایهگذاریهای مشترک در شرکت، به سمت دستاوردهای سودآور گام بردارید و همزمان از امکانات، تجهیزات و کارکنان موجود بهره ببرید.
علاوه بر این، همکاری با تیمهای قدرتمند و افراد خلاق درون شرکت، میتواند فرصتهای تازهای برای رشد و توسعه ایدههای جدید فراهم کند.
بهرهبرداری از شرکتهای دیگر (Exploit Other Firms)
در دنیای کسبوکار، فرد ۸۰/۲۰ میتواند با بهرهبرداری از منابع و ظرفیتهای شرکتهای دیگر به موفقیتهای بزرگی دست یابد. اصول ۸۰/۲۰ به افراد خلاق اجازه میدهد تا بدون ایجاد زیرساختهای جدید، از امکانات موجود در سازمانهای بزرگتر استفاده کنند و به بازدهی بیشتری برسند. این امر بهویژه برای کسانی که در شروع کسبوکارهای کوچک و نوآورانه هستند، روشی مؤثر برای صرفهجویی در هزینهها و افزایش سودآوری است.
یکی از مزایای همکاری با شرکتهای بزرگتر، دسترسی به منابع و شبکههای آمادهای است که این شرکتها طی سالها ایجاد کردهاند. این منابع شامل زیرساختهای فیزیکی، نیروی انسانی ماهر و همچنین دانش و تجربهای است که برای رشد یک کسبوکار ضروری است. شرکتهای بزرگتر، به دلیل ظرفیت تولید و منابع اضافی خود، اغلب از ایجاد روابط با شرکتهای کوچکتر و نوآور استقبال میکنند و حتی برای مشارکت و اجرای پروژههای مشترک، انعطاف بیشتری از خود نشان میدهند.
افراد ۸۰/۲۰ میتوانند از این ظرفیتها به شیوهای هوشمندانه استفاده کنند. با تمرکز بر شراکتهای استراتژیک و استفاده از شبکهها و امکانات موجود، آنها میتوانند فعالیتهای پرهزینه و پیچیده را به شرکتهای دیگر واگذار کرده و بر فعالیتهای اصلی و سودآور خود تمرکز کنند.
تأمین سرمایه (Secure Capital)
برای موفقیت یک کسبوکار جدید، تأمین سرمایه حیاتی است، اما هر سرمایهای به کار نخواهد آمد. ریچارد کاچ در این فصل بر تأمین هوشمندانه سرمایه و استفاده از ارزانترین منابع ممکن تأکید میکند تا رشد کسبوکار را تضمین و همزمان هزینهها را به حداقل برساند. یکی از اصول مهم او این است که به جای سرمایهگذاریهای بیرویه و استفاده از منابع گرانقیمت، به شراکت با شرکتهای دیگر و استفاده از منابع مالی داخلی فکر کنیم.
اولین قدم، کاهش نیاز به سرمایه است. این کار به معنی کوچک کردن پروژه نیست، بلکه تمرکز بر استفاده از سرمایه سایر شرکتها و بهرهبرداری از منابع موجود است. برای مثال، استفاده از پیمانکاران خارجی یا توافق با تأمینکنندگان میتواند نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین را کاهش دهد و همچنان ارزشآفرینی کند.
کاچ همچنین پیشنهاد میدهد که همیشه بیش از سرمایه مورد نیاز جمعآوری شود؛ چرا که نداشتن حتی درصدی از سرمایه میتواند به شکست بینجامد. برای موفقیت، ضروری است که از روشهای متنوعی مانند پساندازهای شخصی، حمایت از دوستان و خانواده، و همکاری با بانکها و سرمایهگذاران تجاری استفاده کنیم.
پیشرفت زیگزاگی (Make Zigzag Progress)
پیشرفت در کسبوکار همیشه یک مسیر مستقیم نیست؛ بلکه برای یافتن عوامل کلیدی سودآور و همچنین استفاده بهینه از اصل ۸۰/۲۰، گاهی نیاز است مسیر خود را به شکل زیگزاگی تنظیم کنید. این رویکرد به شما امکان میدهد که با آزمون و خطا، آن ۲۰ درصد از اقدامات را که میتوانند بیشترین نتایج را ایجاد کنند، پیدا کرده و به کار ببندید.
در این مدل پیشرفت، زمانی که کسبوکاری با موفقیت اولیه روبرو میشود، معمولاً وسوسه ایجاد تغییرات محدود به وجود میآید. اما برای رشد پایدار، نیاز است که فراتر از چارچوب اولیه حرکت کرده و همچنان نوآوری کنید. بسیاری از کسبوکارها در این مرحله با رکود مواجه میشوند، زیرا از تلاشهای قبلی خود راضی شدهاند و از تغییرات اساسی اجتناب میکنند. به همین دلیل، ضروری است که همواره به دنبال بهبود و تنوعبخشی در ایدهها و روشهای اجرایی باشید.
به عنوان مثال، سام والتون، بنیانگذار والمارت، مسیر زیگزاگی را طی کرد. او ابتدا ایدههای موفق را از فروشگاههای بزرگتر اقتباس کرد، سپس با بکارگیری آنها در محیطهای کوچکتر و روستایی، به نوآوری دست یافت. این روش پیشرفت زیگزاگی به او اجازه داد تا با بهرهگیری از تجربیات مختلف، نهتنها موفقیت اولیه خود را حفظ کند، بلکه در طول زمان به رشد مستمر دست یابد و برند والمارت را به امپراتوری خردهفروشی تبدیل کند.
پیشرفت زیگزاگی در کسبوکار، به معنای آزمودن گزینههای جدید و تغییر مداوم برای یافتن مسیرهایی با بازدهی بالاتر است.
سخن پایانی و نتیجهگیری
اصل ۸۰/۲۰ به ما میآموزد که با تمرکز بر آنچه واقعاً ارزشمند است، میتوانیم زندگی کاری و شخصی خود را به شکلی شگرف بهبود بخشیم. به عنوان «فرد ۸۰/۲۰»، شما این فرصت را دارید که نهتنها در کار، بلکه در تمامی ابعاد زندگی خود به خودآگاهی برسید و بر کنترل سرنوشت خود مسلط شوید. به جای آنکه تلاشهایمان را بر امور کماهمیت و بیارزش تقسیم کنیم، با شناسایی آن بخش حیاتی از استعدادها و انرژیمان که بیشترین تأثیر را دارند، میتوانیم به نتایجی دست یابیم که گاه فراتر از تصورات ماست.
این فلسفه چیزی فراتر از صرفاً موفقیت کاری است. اصل ۸۰/۲۰ به ما یادآوری میکند که منابع محدود هستند، اما تخیل و خلاقیت انسانی بیپایان است. این دیدگاه ما را به سوی مسیری میبرد که در آن، نه تنها خودمان بلکه اطرافیانمان نیز از ثمرهی این تمرکز و نوآوری بهرهمند میشوند.
ما با بکارگیری این اصل میتوانیم فراتر از محدودیتهای روزمره گام برداریم و به عنوان افرادی که خالق ارزش هستند، به «کارآفرینان واقعی» تبدیل شویم؛ کسانی که با ایدههایشان دنیا را تغییر میدهند. اینک، زمان آن فرا رسیده که در مسیر تبدیل شدن به فردی پیشرو و خلاق گام برداریم و از قدرت نهفته در خود بهره بگیریم.
۲۰ درصد محتوای کلیدی کتاب ۸۰/۲۰ فردی
تمرکز بر کارهای کلیدی: اصل ۸۰/۲۰ بیان میکند که ۸۰ درصد نتایج از ۲۰ درصد فعالیتها و منابع میآید. پس، با تمرکز بر همان ۲۰ درصد از وظایف و پروژههایی که بیشترین بازدهی را دارند، میتوان به نتایج بزرگ و تأثیرگذاری رسید.
شناخت توانمندیهای خلاقانه: برای پیشرفت در مسیر حرفهای و ایجاد تحول، باید خلاقترین بخش از تواناییها و علاقههای خود را شناسایی کنیم و از آنها بهره بگیریم. این تمرکز به شما امکان میدهد که با تلاش کمتر، دستاوردهای بیشتری داشته باشید.
جذب افراد برجسته: در موفقیت هر کسبوکار، تعداد محدودی از افراد با استعدادهای برجسته نقش کلیدی دارند. شناسایی و همراه کردن این افراد میتواند رشد کسبوکار را تسریع کرده و ارزشآفرینی کند.
استفاده از منابع موجود در شرکت و همکاری با دیگران: با بهرهبرداری از ظرفیتهای شرکت کنونی و شبکههای کاری، میتوان به منابع و دانش موجود دست یافت و از این طریق از هزینهها کاست و به رشد سریعتری دست یافت.
پیشرفت زیگزاگی: مسیر پیشرفت همیشه مستقیم نیست. با استفاده از رویکرد زیگزاگی و آزمون و خطا، میتوان راههای جدیدی برای موفقیت کشف کرد و بر محدودیتها غلبه کرد.
تأمین سرمایه با تفکر راهبردی: برای موفقیت در کسبوکار، یافتن منابع مالی مناسب و کمهزینه ضروری است. باید از روشهای خلاقانه و بهینه برای جمعآوری سرمایه استفاده کرد.
خودشناسی و آزادی عمل: تبدیل شدن به «فرد ۸۰/۲۰» یعنی کنترل سرنوشت خود و تصمیمگیریهای کاری به گونهای که بهجای تبعیت از جریان، بر امور تأثیر بگذارید و مسیر را برای موفقیت و رضایت خود هموار کنید.
در نهایت، پیام اصلی کتاب این است که با تمرکز بر بخش کوچک اما مهمی از تلاشها، خلاقیتها و منابع، میتوان دستاوردهای بزرگتری داشت و زندگی و کار خود را به سمت موفقیت هدایت کرد.
کتابهای پیشنهادی: