راز پشت کتاب: کتاب بافتن علف شیرین
سلام به شنوندگان رادیو کتابِ هوش مصنوعی. امشب میخواهیم پرده را کنار بزنیم؛ پردهای از رازهای پنهان یک کتاب شگفتانگیز. کتابی که از گیاهان بهعنوان معلم یاد میکند، از زمین بهعنوان مادر، و از بخشش بهعنوان قانون زندگی. نامش بافتن علف شیرین: حکمت بومی، دانش علمی و آموزههای گیاهان (Braiding Sweetgrass: Indigenous Wisdom, Scientific Knowledge, and the Teachings of Plants) نوشتهی رابین وال کیمرر (Robin Wall Kimmerer). اما رازهای پشت این کتاب چه هستند؟
کتابی که هم علمی است، هم شاعرانه. هم بر پایهی دادههای گیاهشناسی نوشته شده، هم بر اساس داستانها و اسطورههای ملت پوتاواتومی. همین دوگانگی است که آن را خاص کرده.
رابین وال کیمرر وقتی این کتاب را نوشت، در مزرعهای قدیمی در نیویورک زندگی میکرد. روزهایش میان گیاهان میگذشت؛ صبحها در باغچه، شبها پای کتاب و دستنوشتهها. اما زندگی شخصیاش ساده نبود. پدربزرگش در یکی از مدارس سرخپوستی زندگی کرده بود؛ مدارسی که کودکان بومی را از خانوادههایشان جدا میکردند تا زبان و فرهنگشان را از یاد ببرند. همین تاریخ تلخ، الهامبخش او شد تا دوباره زبان مادریاش، پوتاواتومی، را بیاموزد. برای او، زبان فقط واژه نبود؛ پلی بود برای ارتباط با زمین.
پس ریشههای کتاب، فقط علمی نیستند. ریشه در زخمهای تاریخی هم دارند. در اشتیاق دوباره وصل شدن به چیزی که قرنها سرکوب شده بود.
زمانی که این کتاب منتشر شد، جامعه علمی غافلگیر شد. برخی گفتند: «این ترکیب علم و شعر خطرناک است.» اما بسیاری تحسینش کردند. نیویورک تایمز آن را در فهرست پرفروشها قرار داد. خوانندگان گفتند: «این کتاب قلب ما را تغییر داد.»
و منتقدان ادبی هم گفتند: «کتابی که میان آزمایشگاه و آیین، میان دادهها و دعاها، پلی ساخته است.»
یکی از رازهای جذاب کتاب، اصطلاحات و جملات معروف آن است. مثلاً «Honorable Harvest»—یعنی «برداشت محترمانه». قانونی ساده: فقط آنچه لازم داری بردار، اجازه بگیر، سپاسگزار باش، و چیزی را برگردان. یا واژهی «Wiingaashk»—نام بومی علف شیرین، که آن را «موی مادر زمین» مینامند.
چقدر شاعرانه! تصور کن هر بار که علف شیرین را میبافی، انگار داری گیسوان مادر زمین را نوازش میکنی.
حالا پرسش مهم: این دیدگاهها واقعیاند یا خرافی؟
علم میگوید گیاهان فتوسنتز میکنند، اکوسیستم را تنظیم میکنند. اما ملت پوتاواتومی میگویند: گیاهان معلماند. برای خیلیها این خرافه بهنظر میرسد. اما کیمرر میگوید: «این زبان احترام است. وقتی به گیاهان به چشم معلم نگاه کنی، رفتار تو تغییر میکند.»
پس راز کتاب این است: حقیقت، همیشه فقط دادهها نیستند. حقیقت میتواند تجربه باشد، شعر باشد، آیین باشد. ترکیب اینهاست که زندگی را عمیقتر میکند.
و حالا، بگذارید برنامه را با جملهای ماندگار از خود کتاب تمام کنیم:
“Know the ways of the ones who take care of you, so that you may take care of them.”
«راه و رسم آنهایی را بیاموز که از تو نگهداری میکنند، تا تو هم بتوانی نگهدارِ آنها باشی.»

