کتاب سقلمه – گفتگو دوم

کتاب سقلمه – گفتگو دوم

در گفتگو اول کتاب سقلمه اثر ریچارد تالر و کاس سانستین، با روش معماری انتخاب آشنا شدیم و ChatGPT با ارائه مثال‌های مختلف توضیح داد که چگونه این روش در تصمیمات درست افراد تاثیرگذار است. در این گفتگو متوجه شدیم که تصمیمات درست امروز، فردایی روشن را می‌سازد و در انتها فهمیدیم که مقدار اطلاعات در تصمیمات ما نقش دارند. اکنون ادامه گفتگو.

User

تصمیماتی بر اساس سیستم احساسی درونی یا سیستم منطقی

رفتارهای ما از سیستم خودکار و احساسی درونی (Automatic System) یا از سیستم منطقی و اندیشمند (Reflective System)  سرچشمه می‌گیرند. زمانی که تصمیمات ساده، خودکار، احساسی، غریزی و ناخودآگاهی می‌گیریم از سیستم خودکار درونی استفاده می‌کنیم مانند، لبخند زدن ناخودآگاه به یک کودک. این نوع رفتار بر پایه احساسات و تجربیات شخصی افراد است و که گاهی باعث تصمیمات و قضاوت‌های اشتباه می‌شود. این رفتارها معمولا بدون تلاش شکل ‌می‌گیرد.

سیستم منطقی که با انرژی و تلاش بیشتری نسبت به سیستم خودکار و احساسی صورت می‌گیرد، تصمیمات منطقی و خودآگاه هستند. مانند، محاسبات ریاضی.

لطفا چند مثال برای سیستم احساسی درونی و سیستم منطقی بزنید و توضیح دهید در چه مواقعی بهتر است از این سیستم‌ها استفاده کنیم.

ChatGPT

می‌توانیم با چند مثال، تفاوت بین سیستم احساسی درونی و سیستم منطقی را بهتر درک کنیم:

مثال‌هایی سیستم احساسی درونی:

فرض کنید شما در یک فروشگاه هستید و می‌بینید یک کودک کنار شما در حال گریه است. بدون اینکه به طور آگاهانه فکر کنید، بدون صرف نظر از منطق و تصمیم‌گیری منطقی، به صورت خودکار و بدون داشتن یک استدلال منطقی، تصمیم می‌گیرید به سمت کودک بروید و سعی کنید او را آرام کنید.

  • وقتی که در شرایط تنش‌زا قرار می‌گیرید و بدون داشتن استدلال منطقی، به طور ناخودآگاه و عاطفی واکنش نشان می‌دهید.
  • وقتی که در مواجهه با تهدید یا خطر قرار دارید و بدون داشتن زمان کافی برای استدلال منطقی، بر اساس احساسات خود عکس العمل نشان می‌دهید.

مثال‌های سیستم منطقی:

فرض کنید در فروشگاهی قرار دارید و یک محصول خریداری کرده‌اید. قیمت روی بسته‌بندی محصول به اشتباه بالاتر از قیمت اعلام شده است. در اینجا ممکن است از سیستم منطقی خود استفاده کنید و با توجه به قیمت اعلام شده و فاکتور خرید خود، مدیر فروشگاه را مطلع کنید و درخواست بازگشت وجه یا تعویض محصول را داشته باشید.

  • وقتی که باید برنامه ریزی کنید و اولویت‌ها و وظایف را بر اساس اهمیت و ضرورت تعیین کنید.
  • وقتی که باید یک مشکل را حل کنید و از روش‌های منطقی و تحلیلی استفاده کنید تا بهترین راه حل را پیدا کنید.

استفاده از سیستم احساسی درونی معمولاً در مواقعی مناسب است که تصمیمات ساده و ناخودآگاه را می‌گیریم، مانند عکس العمل‌های اولیه و غریزی ما در مواجهه با وضعیت‌های خاص.

استفاده از سیستم منطقی در مواقعی مناسب است که نیاز به تحلیل و بررسی منطقی و دقیق داریم. وقتی که مسئله پیچیده‌تر و منطبق بر عوامل منطقی است، استفاده از سیستم منطقی برای تصمیم‌گیری بهتر است.

به طور کلی، استفاده از هر دو سیستم به ما کمک می‌کند تا در تصمیمات روزمره بهتر و متناسب با شرایط و زمان موجود عمل کنیم. هر دو سیستم نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های ما دارند و استفاده متعادل از آن‌ها می‌تواند به ما کمک کند تا تصمیمات درست‌تر و بهتری بگیریم.

User

راهکارهای برای جلوگیری از تصمیمات اشتباه و غیرمنطقی

آیا دچار وسوسه می‌شویم؟ اراده ما برای تصمیمات‌مان چقدر قوی است؟ معمولا اگر به یک فرد سیگاری که در حال ترک سیگار است، سیگاری تعارف کنیم، وسوسه او بر اراده او غلبه کرده و سیگار را می‌کشد. یا اگر جلوی فردی که رژیم غذایی دارد، بشقاب پرحجم غذا قرار دهیم، غذای بیشتری خواهد خورد. این افراد می‌دانند که سیگار و غذای زیاد برای سلامتی مضر است اما وسوسه آن‌ها قوی‌تر از اراده تصمیم‌گیری آن‌ها عمل می‌کند.

متاسفانه برخی از شرکت‌ها از این نقطه ضعف انسان‌ها که بر اساس وسوسه و کمبود اراده شکل می‌گیرد سوءاستفاده می‌کنند و بدون توجه به خواسته مشتریان خود فقط در فکر سود و منفعت شخصی خود هستند. آگاهی از این موضوع راهکار موثری است که از اشتباهات غیر منطقی ما جلوگیری کند.

لطفا راهکارهایی دیگری ارائه دهید که وسوسه ما باعث نشود که اراده خود را زیر پا بگذاریم و تصمیمات غیرمنطقی و اشتباه بگیریم.

ChatGPT

به طور کلی، برخی راهکارهایی که می‌تواند در جلوگیری از تصمیمات غیرمنطقی و اشتباه موثر باشد عبارتند از:

آگاهی و شناخت: آگاهی و شناخت دقیق از اینکه چگونه و در چه مواقعی وسوسه می‌شویم و تصمیمات غیرمنطقی می‌گیریم، اولین قدم برای جلوگیری از آن است. با شناخت و درک بهتر از خود و نقاط ضعف شخصی، می‌توانیم راهکارهای مناسبی را برای مقابله با وسوسه‌ها و تصمیمات غیرمنطقی پیدا کنیم.

تعیین اهداف و اولویت‌ها: تعیین اهداف و اولویت‌های واقعی و مهم برای خود، به ما کمک می‌کند تا در مواجهه با وسوسه‌ها و تحت فشار قرار گرفتن، از تصمیماتی که متناسب با اهداف و اولویت‌هایمان نیستند، دوری کنیم. به طور مثال، اگر هدف مهم شما بهبود سلامت است، باید در مواجهه با وسوسه‌هایی مانند سیگار یا غذاهای ناسالم، اراده‌ی قوی‌تری نشان دهید و به اهدافتان وفادار باشید.

مدیریت محیط: ایجاد یک محیط پشتیبان و سازنده برای خود، می‌تواند در جلوگیری از وسوسه‌ها و تصمیمات غیرمنطقی مؤثر باشد. این شامل دسترسی به منابع و اطلاعات صحیح و مفید، حذف عوامل محرک وسوسه‌آور، تحریک و پیش‌بینی تصمیمات ناخواسته و تقویت محیطی مثبت و حمایت کننده است.

تمرین و تقویت اراده: اراده به عنوان یک مهارت، قابل تقویت است. از طریق تمرین و تقویت اراده می‌توانیم قدرت تصمیم‌گیری خود را بالا برده و در مواجهه با وسوسه‌ها و تحت فشار قرار گرفتن، تصمیمات منطقی‌تری بگیریم. می‌توانید با شروع از تصمیمات کوچک و تدریجی به تمرین اراده‌ی خود بپردازید.

پشتیبانی از افراد موثر: همراهی با افرادی که تمایل به تصمیمات منطقی و سازنده دارند، می‌تواند به شما کمک کند تا انگیزه و انرژی لازم را برای تصمیم‌گیری منطقی‌تر داشته باشید. با انجام فعالیت‌های مشترک، می‌توانید از یکدیگر الهام بگیرید و تصمیمات درست‌تری بگیرید.

همچنین، در زمان‌هایی که احساسات ما غالب می‌شوند و اراده ما ضعیف می‌شود، می‌توانید از تکنیک‌های مانند تمرکز بر نفس، تأمل، تمرینات آگاهی و تکنیک‌های مدیریت استرس استفاده کنید تا کنترل را بر تصمیم‌گیری‌هایتان برگردانید.

User

چگونه می‌توانیم از سوءاستفاده‌های شرکت‌ها نسبت به تصمیمات اشتباه خودمان جلوگیری کنیم.

ChatGPT

برای جلوگیری از سوءاستفاده شرکت‌ها و جلوی اتخاذ تصمیمات اشتباه بر اساس تبلیغات و تأثیرگذاری غیرمنطقی، می‌توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

آگاهی و تحقیق: بیشتر در مورد محصولات و خدمات قبل از خرید آن‌ها تحقیق کنید. اطلاعات به‌دست آمده از منابع مستقل و معتبر می‌تواند به شما کمک کند تا تبلیغات غیرمنطقی را شناسایی کنید و از تصمیماتی که بر اساس آن‌ها اتخاذ می‌کنید، دوری کنید.

انتقادپذیری و بحث‌پذیری: برای محصولات و خدماتی که شرکت‌ها به شما معرفی می‌کنند، بحث و بررسی کنید و سوالات خود را از شرکت یا فروشنده مطرح کنید. از این طریق، می‌توانید دلایل و منطق پشت ادعاهایی که به شما می‌گویند را بررسی کنید و از خریدهای نادرست جلوگیری کنید.

تمرکز بر ارزش: به‌جای توجه به تبلیغاتی که احساس خوبی را برای ما ایجاد می‌کند، به ارزش و کیفیت واقعی محصول یا خدمت توجه کنید. از نظرات و بازخوردهای مشتریان قبلی استفاده کنید و به مواردی مانند کارایی، اطمینان‌بخشی و پشتیبانی محصول توجه کنید.

مدیریت مالی هوشمند: به طور مداوم مدیریت مالی خود را به روز نگه دارید و از اصول پایه‌ای مدیریت مالی مانند بودجه‌بندی، پس‌انداز و اهداف مالی استفاده کنید. این به شما کمک می‌کند تا با دید منطقی و ارزشیابی دقیق‌تر تصمیم‌گیری کنید و از تبلیغاتی که بر اساس تشویق خرج زیاد و خریدهای نامناسب ارائه می‌شوند، دوری کنید.

حفظ حقوق مصرف‌کننده: بدانید که به عنوان مصرف‌کننده، حقوقی برای شما وجود دارد. با آگاهی از حقوق خود به عنوان مصرف‌کننده، می‌توانید در مواجهه با تبلیغات غیرمنطقی، تضمین‌های نادرست و محصولات ناکارآمد، از حقوقتان استفاده کنید و در صورت لزوم شکایت کنید.

در نهایت، بهتر است همواره با دقت و با توجه به منافع و اهداف شخصی خود تصمیم‌گیری کنید و به عنوان مصرف‌کننده آگاه، ارزش‌ها و نیازهای خود را برای شرکت‌ها مشخص کنید.

User

تاثیر گوشزدها در تصمیمات درست و اشتباه

نویسنده کتاب سقلمه، گوشزدها را برای جلوگیری از تصمیمات اشتباه پیشنهاد می‌دهد. گوشزدها بدون اجبار و فشار و با دادن آزادی عمل به ما، کمک می‌کنند که انتخاب صحیحی را انجام دهیم. گوشزدها در کسب و کارها، هم برای مشتری‌مداری و هم برای سوءاستفاده از افراد استفاده می‌شود. برای مثال، در چیدمان یک فروشگاه، محصولات ارگانیک و سالم در قفسه‌های وسط و جلوی چشم مشتری قرار می‌گیرد و حق انتخاب بهتری را به مشتری می‌دهد یا با قرار دادن محصولات گران قیمت در ویترین مغازه، مشتریان ترغیب به خرید کالاهای گران می‌شوند.

لطفا چندین مثال برای گوشزدهایی که در زندگی روزمره با آن‌ها مواجه می‌شویم ارائه دهید. چندین مثال برای گوشزدهایی که در کسب و کارها برای مشتری مداری استفاده می‌شود ارائه دهید و چندین مثال هم برای گوشزدهایی که در کسب و کارها برای سوءاستفاده از نقطه ضعف‌های مشتریان استفاده می‌شود ارائه دهید.

ChatGPT

گوشزدها (nudges) در واقع تحریک‌ها و انگیزه‌هایی هستند که می‌توانند تصمیم‌گیری ما را تحت تأثیر قرار دهند. در زندگی روزمره و همچنین در کسب و کارها، از گوشزدها برای تحت تأثیر قرار دادن مشتریان و افراد استفاده می‌شود. در زیر چند مثال برای هر دسته از گوشزدها ارائه شده است:

مثال‌های گوشزدها در زندگی روزمره:

قرار دادن میوه‌ها و سبزیجات در دسترس و در دید مستقیم در یخچال، تشویق می‌کند تا انتخاب سالم‌تری را در تغذیه انجام دهید.

قرار دادن پیام‌های هشدار در بسته‌بندی محصولات تنباکو، افراد را ترغیب می‌کند که به مضرات سیگار توجه کنند.

قرار دادن تابلوهای راهنمایی در جاده‌ها، به رانندگان کمک می‌کند تا سرعت خود را کاهش دهند و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی را بهتر انجام دهند.

مثال‌های گوشزدها در کسب و کارها برای مشتری مداری:

استفاده از تخفیفات و پیشنهادهای ویژه به صورت محدود زمانی، مشتریان را ترغیب می‌کند که خرید را در زمانی قرار دهند که معمولا نمی‌کردند.

قرار دادن محصولات مرتبط و تکمیلی در کنار یکدیگر، مشتریان را ترغیب می‌کند تا خریدهای بیشتری انجام دهند.

مثال‌های گوشزدها در کسب و کارها برای سوءاستفاده:

قرار دادن آیتم‌های گرانبها در موقعیتی که مشتریان برای رسیدن به کالاهای اساسی به آن‌ها نیاز دارند، باعث می‌شود مشتریان بیش از حد هزینه کنند.

استفاده از تبلیغات فریبنده و اطلاعات نادرست درباره محصولات، باعث می‌شود که افراد تصمیمات غیرمنطقی و نادرست بگیرند.

استفاده از تکنیک‌های مانیپولاتیو(موذیانه و شیطنت آمیز) در مذاکرات قراردادها، افراد را تحت تأثیر قرار داده و تصمیماتی را بگیرند که به نفع شرکت و ضرر مشتری است.

برای جلوگیری از سوءاستفاده‌ها، مهم است که آگاهی کافی در مورد روش‌ها و تکنیک‌های استفاده شده در گوشزدها را داشته باشید. بررسی و ارزیابی دقیق محصولات و خدمات، مقایسه‌ی قیمت‌ها و شناخت نیازها و اهداف شخصی خود از مصرف، به شما کمک می‌کند تا تصمیمات منطقی‌تر و مبتنی بر منافع خودتان را اتخاذ کنید. همچنین، بدانید که شما حق انتخاب دارید و هیچ کس نمی‌تواند شما را مجبور به خرید یا انتخابی کند که نمی‌خواهید.

User

پیش‌فرض‌ها نقش مهمی در تصمیم‌گیری دارند

گاهی اوقات انسان‌ها اهمال‌کاری می‌کنند یا فراموش می‌کنند که کارهای لازم و درست را انجام دهند. شرکت‌ها و سازمان‌ها باید برنامه‌هایی را برای کارکنان خود طراحی کنند که به طور پیش‌فرض و خودکار آن‌ها را ترغیب به انجام کارهای صحیح و ضروری کنند و کارکنان فراموش‌کار یا اهمال‌کار شناسایی شوند و به آن‌ها یادآوری شود (گوشزد شود) که آن کار را انجام دهند و از این طریق به کارکنان کمک کنند تصمیم صحیح را بگیرند. ثبت نام در بیمه بازنشستگی یکی از این موارد است که شرکت و سازمان‌ها به طور پیش‌فرض می‌توانند برای کارمندان خود انجام دهند.

لطفا چند پیش‌فرض لازم و ضروری که شرکت‌ها و سازمان‌ها برای کارکنان خود می‌توانند انجام دهند را بنویسید.

ChatGPT

پیش‌فرض‌های لازم و ضروری برای شرکت‌ها و سازمان‌ها:

پیش‌فرض استفاده اجباری از وسایل ایمنی در محیط کار به منظور حفظ سلامت و ایمنی کارکنان.

مثال: تمامی کارکنان شرکت موظف هستند که در هنگام انجام کارهای ساختمانی، ماسک، عینک ایمنی و دستکش‌های محافظ را استفاده کنند.

پیش‌فرض استفاده اجباری از برنامه‌های آموزشی و آموزش‌های پیشرفته برای بهبود عملکرد و مهارت‌های کارکنان.

مثال: هر کارمند باید حداقل یک بار در سال در دوره‌های آموزشی مرتبط با حرفه خود شرکت کند و گواهی حضور در آن را کسب کند.

پیش‌فرض تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها در سازمان به منظور اجرای منظم و بهینه فعالیت‌ها و پروسه‌ها.

مثال: هر دپارتمان در شرکت مسئولیت‌ها و وظایف خاص خود را دارد و همکاری بین دپارتمان‌ها در جهت رسیدن به هدف مشترک تشویق می‌شود.

User

چند پیش‌فرض لازم و ضروری که در زندگی روزمره با آن‌ها روبرو می‌شویم را بنویسید.

ChatGPT

پیش‌فرض‌های لازم و ضروری در زندگی روزمره:

پیش‌فرض استفاده از کمک‌های اولیه در صورت بروز ضربه و نیاز به مراقبت پزشکی فوری.

مثال: در صورت مشاهده یک تصادف و نیاز به کمک‌های اولیه، افراد می‌توانند به طور خودکار اقدام به تنظیم مسیریابی برای فراهم آوردن کمک‌های پزشکی نمایند.

پیش‌فرض پرداخت مالیات به منظور حفظ عدالت مالی و رفاه عمومی جامعه.

مثال: افراد به طور معمول و پیش‌فرض، سهمیه مالیات خود را محاسبه و پرداخت می‌کنند به منظور تأمین منابع مالی جامعه و ارائه خدمات عمومی.

پیش‌فرض انجام وظایف خانگی و نظافتی به منظور حفظ سلامت و تمیزی محیط زندگی.

مثال: در خانواده‌ها، پیش‌فرض می‌تواند باشد که هر فرد به طور مسئولانه به وظایف خانگی مثل پاکسازی، ظرف‌شویی و نظافت بپردازد.

User

چگونه شرکت‌ها می‌توانند تشخیص دهند که چه پیش‌فرض‌های برای کارکنان خود لازم و ضروری است؟

شرکت‌ها می‌توانند با روش‌های زیر تشخیص دهند که چه پیش‌فرض‌های برای کارکنان خود لازم و ضروری هستند.

بررسی و مطالعه نیازها و خواسته‌های کارکنان از طریق نظرسنجی‌ها، مصاحبه‌ها و گفتگوها.

مشاهده و بررسی عملکرد و عادات کارکنان به منظور شناسایی نقاط ضعف و نیازهای آن‌ها.

ارائه بسته‌های آموزشی و آموزش‌های عملی به کارکنان برای آشنایی بیشتر با استانداردها، قوانین و فرآیندها.

با این روش‌ها، شرکت‌ها می‌توانند نیازها و انتظارات کارکنان را بهتر درک کرده و پیش‌فرض‌های لازم و ضروری را برای آن‌ها اعمال کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *