در قسمت اول گفتگوی کتاب مهم‌ها را بسنجید اثر جان دوئر، به مسائل مرتبط با «او کی آر» (OKR) پرداخته شد و نقش شرکت‌های بزرگ مانند گوگل و بنیاد گیتس در استفاده از این سیستم را برای توسعه کسب و کارهای خود بررسی کردیم.
این کتاب توسط جان دوئر، سرمایه‌گذار گوگل سابق، نگاشته شده و تجربیات و داستان‌های موفقیت و شکست در زمینه استفاده از OKR را برای خوانندگان توضیح می‌دهد. وی تاکید می‌کند که برای تبدیل به شرکت‌های پیشرو در صنعت، نیاز به دقت در تعیین اهداف و بهره‌برداری صحیح از این سیستم داریم.
در گفتگو اول به بررسی چگونگی استفاده از OKR در کاهش بی‌هدفی و افزایش هماهنگی در اهداف سازمانی پرداختیم و نشان دادیم که چگونه این سیستم در تحول کسب و کارها نقش مهمی ایفا می‌کند. همچنین تدوین و پیاده‌سازی OKR در سازمان‌ها و کسب و کارها را بررسی کردیم و نحوه تضمین کیفیت و تاثیرگذاری آن در بهبود و تغییر سازمان‌ها را شرح دادیم. در ادامه بحث از شما دعوت می‌کنیم تا در گفتگوی بعدی همراه ما باشید تا به موضوعات دیگری درباره «او کی آر» و نقش آن در موفقیت کسب و کارها و سازمان‌ها پرداخته و درک عمیق‌تری از این مفهوم مهم کسب و کار به دست بیاوریم.
User
او کی آر و موفقیت شرکت‌ها
وقتی در مورد موفقیت شرکت‌ها، استارتاپ‌ها یا سازمان‌ها صحبت می‌شود، می‌توان آن را به یک تصویر تشبیه کرد. اعضای شرکت یا مدیران را مثل افرادی تصور کنید که کنار هم روی یک پل باریک قرار گرفته‌اند و از روی دره‌ای عمیق عبور می‌کنند. درگیری‌های اضافی و بی‌هدف ممکن است منجر به سقوط و ورشکستگی شرکت شود. اما در این راه، وقتی شرکت در حال حرکت به شکلی آشفته و بدون انسجام است، او کی آر به کمک می‌آید تا همه چیز محکم و منسجم شود و شرکت به بیراهه نرود.
به طور عملی، هر کسی که تجربه کار در یک سازمان با عملکرد بالا را داشته باشد، می‌داند که برای برقراری کارآمدی، همه اعضای گروه باید هدف‌های مشخصی را دنبال کنند. این امر شامل تعیین اهداف، داشتن نقشه راه، همکاری و انسجام در مسیر رسیدن به اهداف شرکت می‌شود.
وقتی او کی آر به عنوان یک چارچوب کاری متعادل و هدایتگر در نظر گرفته می‌شود، تیم‌ها باید بداند که همان‌قدر که به سوی اهداف حرکت می‌کند، باید دست‌اندازها، راه‌های فرعی، ریسک‌ها و هر چیزی که ممکن است آن‌ها را از راه اصلی دور کند را شناسایی کنند.
او کی آر از طریق تعیین تعداد انگشت‌شماری از اهداف مهم سازمانی عمل می‌کند و از این طریق همه اعضا از مدیران ارشد گرفته تا کارمندان، می‌توانند در محدوده‌های زمانی مشخص بر تعداد محدودی از «اهداف اصلی» متمرکز شوند. در مرحله بعد، مدیران شرکت باید برای هر هدف اصلی تعدادی «نتیجه کلیدی» تعیین کنند. این نتایج نشان می‌دهند که چه زمانی به هدف اصلی رسیده‌اند. علاوه بر این، او کی آر از طریق ایجاد یک نقشه راه و تعیین اهداف مشخص، به تیم‌ها کمک می‌کند که بدون اشتباه و انحراف بر اهداف مختلف متمرکز شوند و بهره‌وری بیشتری داشته باشند.
وقتی او کی آر به درستی اجرا شود، شرکت‌ها به راحتی می‌توانند پیشرفت خود را اندازه‌گیری کنند، مشکلات و نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و طرح‌های جدید برای بهبود روش‌های کاری خود ارائه دهند. بنابراین، با به‌روز رسانی دوره‌های ۳ ماهه، می‌توانید به تحقق موفقیت‌های بزرگتر و بهبود مداوم دست یابید. به عبارت دیگر، او کی آر نه تنها به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مسیر خود را به‌خوبی تعیین کنند، بلکه به آن‌ها کمک می‌کند تا در همین مسیر با دقت حرکت کنند و بازدهی بالا در جهت صحیح داشته باشند.
آیا استفاده از او کی آر فقط برای شرکت‌ها با عملکرد بالا و در مراحل پیشرفته ممکن است یا آیا این چارچوب می‌تواند برای شرکت‌های کوچکتر و استارتاپ‌ها نیز مفید باشد؟
ChatGPT
بله، او کی آر (OKR) نه تنها برای شرکت‌ها با عملکرد بالا و در مراحل پیشرفته مفید است، بلکه همچنین برای شرکت‌های کوچکتر و استارتاپ‌ها نیز می‌تواند ابزار موثری برای تعیین اهداف و تحقق آن‌ها باشد. استفاده از او کی آر به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که اهداف خود را به دقت تعیین کرده و بر دستیابی به آن‌ها تمرکز داشته باشند. این سیستم به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مسیر خود را به خوبی تعیین کرده و در همین مسیر با دقت حرکت کنند تا به بهترین نتایج و بازدهی دست یابند.
او کی آر از طریق تعیین اهداف و نتایج کلیدی، حتی برای شرکت‌های کوچک، راه‌حلی برای تنظیم اولویت‌ها و افزایش شفافیت ارائه می‌دهد. این روش به کمک مدیران و اعضای تیم می‌آید تا بتوانند بدون حواس‌پرتی بر هدف اصلی و مهم شرکت تمرکز کنند. همچنین، او کی آر به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا به صورت دوره‌ای پیشرفت خود را به طور مداوم بررسی کنند و به صورت هدفمند بهبود یابند. بنابراین، استفاده از او کی آر به هر اندازه و نوع شرکت کمک می‌کند تا به بهبود عملکرد و تحقق اهداف خود نزدیک شوند.
User
برند ریمایند و او کی آر
برنامهٔ «ریمایند»، پلتفرمی تعاملی برای آموزش و ارتباط بین کودکان و والدین، از توصیه‌های جان دوئر بهره‌برداری کرد و موفق شد از یک استارتاپ کوچک به یک شرکت با میلیون‌ها کاربر تبدیل شود. برنامه ریمایند در سال ۲۰۱۴ به اوج خود رسید، زمانی که ۳۰۰ هزار بار در روز دانلود می‌شد. این موفقیت، تیم کوچک ۱۴ نفره ریمایند را با مسائل رشد و مقیاس‌پذیری مواجه کرد. در این لحظه، برای ادامه رشد و توسعه بهتر شرکت، نیاز به تغییر استراتژی و تمرکز بر اهداف واضح و مشخص احساس می‌شد.
دوئر، سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر، به کمک او کی آر و با اختصاص بودجه سری B به ریمایند وارد عرصه شد. شرکت‌های سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر روی استارتاپ‌های کوچک سرمایه‌گذاری می‌کنند تا بتوانند به رشد و توسعه برسند. سری B به عنوان دوره دوم سرمایه‌گذاری در یک شرکت شناخته و انجام می‌شود که هدف آن تسهیل رسیدن به اهداف سازمان و ایجاد سود مشخص است.
او کی آر یکی از مهم‌ترین عناصری بود که به شرکت ریمایند کمک کرد تا به مسیر موفقیت ادامه دهد. این سیستم موثر کمک می‌کند تا تمرکز بر اهداف اصلی و مشخص بوده و هرگونه حواس‌پرتی یا عامل جانبی حذف شود. برای مثال، توسعه یک ویژگی جدید برای پلتفرم ریمایند به توصیه دوئر باعث افزایش تعامل معلمان شد. او کی آر به شرکت کمک کرد تا زمان و انرژی تلف شده را کاهش دهد و به سمت رشد پیش برود.
در نتیجه، شرکت ریمایند از اهداف خود چشم‌پوشی نکرد و با استفاده از او کی آر به بهبود و توسعه مداوم دست یافت. این موفقیت باعث جلب توجه سرمایه‌گذاران شد و شرکت توانست یک بودجه ۴۰ میلیون دلاری فراهم کند. تعداد کارمندان نیز افزایش یافت و حالا ۸۰ درصد آمریکایی‌ها از پلتفرم ریمایند برای یادگیری و آموزش بهره می‌برند. این داستان نشان‌دهنده تأثیرگذاری مثبت او کی آر بر رشد و توسعه شرکت‌ها در هر مرحله و اندازه است.
در داستان برند ریمایند و نقش او کی آر در توسعه این استارتاپ تعاملی، تمرکز بر اهداف مشخص و حذف عوامل جانبی چگونه توانست به توسعه شرکت‌ها کمک کند؟
ChatGPT
تعیین اهداف مشخص و حذف عوامل جانبی در مسیر توسعه شرکت‌ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. او کی آر به عنوان یک سیستم موثر در تعیین و رسیدگی به اهداف مشخص و از بین بردن حواس‌پرتی‌ها و عوامل جانبی، موفقیت و توسعه را برای شرکت‌ها به ارمغان می‌آورد. این مورد در داستان برند ریمایند نیز آشکار است.
به عنوان مثال، با توجه به توصیه‌های او کی آر، ریمایند توانست تغییراتی ایجاد کند که با توجه به نیازهای واقعی کاربران بیان شده بودند. توسعه ویژگی‌های خاص برای معلمان، باعث افزایش تعامل آن‌ها شد و همچنین هدر رفتن زمان و انرژی معلمان را کاهش داد. این تغییرات مشخص و تمرکز بر اهداف مشخص به رشد ریمایند کمک کرد و در نتیجه، شرکت توانست بودجه ۴۰ میلیون دلاری جذب کند.
تعیین اهداف مشخص شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا تمرکز روی اهداف اصلی خود را حفظ کرده و هرگونه حواس‌پرتی یا عامل جانبی را حذف کنند. به این ترتیب، زمان و انرژی اضافی به بهبود و توسعه پروژه‌های مهم اختصاص می‌یابد و توانایی رسیدن به اهداف مشخص و سوددهی تضمین می‌شود. این اصول می‌توانند در تمام مراحل رشد و توسعه به شرکت‌ها کمک کرده و توجه سرمایه‌گذاران را هم جلب کنند.
User
نقش شفافیت در رشد شرکت‌ها
صراحت و صداقت همواره مولفه‌هایی هستند که در همه نوع ارتباطات انسانی نقش موثر و ثبات‌آفرینی ایفا می‌کنند. این اصول در روابط دوستانه، خانوادگی، و حتی روابط عاطفی از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. اما وقتی قسمت بزرگی از زندگی صرف کار و شغل می‌شود، پس چرا روابط شغلی از این قاعده معاف باشند؟
تحقیقات نشان می‌دهد که شفافیت در محیط کار به افزایش انگیزه و ایجاد احساس مسئولیت در کارکنان منجر می‌شود. همچنین، اگر پیشرفت‌ها و تلاش‌های کارکنان به‌وضوح مورد توجه قرار گیرد و همکاران آن‌ها را تشویق کنند، انگیزه بیشتری برای دستیابی به اهداف خواهند داشت. در این میان، OKR هم می‌تواند یک ابزار موثر باشد.
OKR خیلی بیشتر از تنها تعیین اهداف کسب و کار است. این سیستم در اصل یک فرآیند برنامه‌ریزی دقیق است که به تیم‌ها و افراد، اهداف دقیق و زمان‌بندی‌شده ارائه می‌دهد. این ابزار می‌تواند در همه سطوح سازمانی به کار گرفته شود و با توانایی‌ها و هدف‌های هر گروه همخوان باشد.
نیازهای سازمانی با پیشرفت مراحل رسیدن به اهداف سازمان تغییر می‌کند. OKR باید متناسب با هدف‌ها و طرح‌های هر قسمت از سازمان تعیین شود. از سوی دیگر، اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت نه تنها برای مدیران، بلکه همچنین باید برای کارمندان تعریف شوند.
باید از تعریف OKRهای تکراری جلوگیری شود تا از تبدیل شدن افراد به ربات‌های بی‌اخلاق جلوگیری شده و هدف‌های سازمانی شکل دیکته شده‌ای نداشته باشند. بلکه OKR باید موجب تقویت همکاری، شفافیت و خلاقیت در سازمان باشد.
یکی از راه‌هایی که می‌تواند در بهبود مدیریت مشکلات شغلی و تعامل بالادستی و پایین‌دستی کارآمد باشد، تجربه گوگل است. با به‌کارگیری روش «ترفند ۲۰ درصد زمان»، کارمندان ۲۰ درصد از زمان کاری هفتگی خود را صرف تفکر و مشارکت در پروژه‌های مورد علاقه خود می‌کنند. این رویکرد نوآورانه باعث ایجاد ابتکار در سازمان می‌شود و نتیجه‌اش همچون ابتکار «جی‌میل» به عنوان محبوب‌ترین سرویس ایمیل جهان اثبات شده است. این مثال نشان دهنده اثرگذاری OKRهای منعطف و خلاقانه در سازمان‌های موفق است.
به نظر شما چگونه می‌توان نقش شفافیت را در رشد شرکت‌ها مورد بررسی قرار داد؟
ChatGPT
شفافیت و اهداف مشترک (OKR) در سازمان‌ها نقش مهمی در رشد و پیشرفت آن‌ها ایفا می‌کنند. شفافیت با ایجاد یک محیط کار باز و انتقال آگاهی از اقدامات و پیشرفت‌ها به کارکنان، موجب افزایش انگیزه آن‌ها می‌شود. کارکنانی که می‌دانند تلاش‌ها و اعمال آن‌ها توسط سازمان ارزیابی شده و به‌طور علنی تشویق می‌شوند، با انگیزه بیشتری به سمت پیشرفت و بهبود روند کاری خود می‌پردازند.
اهداف مشترک یا OKR همچنین نقش بسیار مهمی در تعیین و مدیریت اهداف در سازمان‌ها بازی می‌کنند. با تنظیم اهداف زمان‌بندی‌شده برای تیم‌ها و افراد، OKR به تمرکز بر اهداف اصلی کمک می‌کند. این امر نه تنها به کارمندان اجازه می‌دهد که به شکل مشارکتی و خلاقانه برای رسیدن به اهداف تلاش کنند، بلکه اطمینان حاصل می‌شود که اهداف تعیین شده با اهداف کلان سازمان همخوانی دارند.
بنابراین، شفافیت با افزایش انگیزه کارکنان و ایجاد احساس مسئولیت و OKR با تمرکز بر اهداف مشترک و زمان‌بندی‌شده می‌توانند به رشد و پیشرفت سازمان‌ها کمک کنند. این دو اصل باعث تعامل بالادستی و پایین‌دستی موثرتر می‌شوند و به سازمان‌ها این امکان را می‌دهند که با توجه به نیازها و شرایط خود، مسیر رشد و توسعه را تنظیم کنند.
