کتاب مهم‌ها را بسنجید – گفتگو اول

کتاب مهم‌ها را بسنجید - گفتگو اول

کتاب مهم‌ها را بسنجید (Measure What Matters) اثر جان دوئر (John Doerr)، به شیوه‌ای جذاب و مفهومی به تحلیل تاثیر شیوه‌های نوآورانه مدیریتی شرکت‌های بزرگی مانند گوگل، بنیاد گیتس، بونو، ریمایند و دیگر شرکت بر دنیای کسب و کار می‌پردازد. به طور کلی، این کتاب به مفهوم «او کی آر» (OKR) و چگونگی استفاده از آن برای تبدیل شدن به شرکتی پیشرو در صنعت کسب و کار اشاره می‌کند.

در این اثر، جان دوئر، که خود یکی از سرمایه‌گذاران گوگل است، تجربیات خود را به اشتراک می‌گذارد و با استفاده از مثال‌های واقعی و سال‌ها تجربه کار در شرکت اینتل، زیر نظر مدیرعامل مشهور آن، اندی گروو، به تبیین اصول و ویژگی‌های OKR می‌پردازد. او توضیح می‌دهد چگونه استفاده از این سیستم می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا اهداف خود را به دقت تعیین کرده و به ترتیب به آن‌ها دست پیدا کنند.

جان دوئر در طول کتاب موفقیت‌ها و شکست‌های شرکت‌های مختلف در بهره‌گیری از روش‌های OKR را بررسی می‌کند و عملا نشان می‌دهد چگونه این سیستم می‌تواند در بهبود عملکرد کسب و کارها نقش مهمی ایفا کند. وی همچنین به اهمیت انسانیت و کرامت انسان‌ها در محیط کار اشاره می‌کند و تاکید دارد که رویای تبدیل شدن به یکی از بزرگان صنعت برای هر شرکتی ممکن است.

این کتاب مناسب افراد علاقه‌مند به داستان‌ها و مفاهیم موفقیت در کسب‌ و کارها، تازه‌واردان دنیای کارآفرینی که به مشکلات مرتبط با برنامه‌ریزی و تعیین اهداف برخورده‌اند و همچنین مناسب دانشجویان رشته‌های مدیریت، اقتصاد و حوزه‌های مرتبط که به تجربیات موفقیت‌آمیز کسب ‌و کارهای بزرگ علاقه‌مند هستند. این کتاب به طور جامع و مفهومی به مخاطبان خود نکاتی ارزشمند ارائه می‌دهد که می‌توانند در پیشبرد موفقیت شخصی و حرفه‌ای آن‌ها موثر باشند.

رهایی از بی‌هدفی: نقش مهم او کی آر در تحول کسب و کارها

نویسنده با اشاره به تجربه همکاری خود با شرکت‌ها، استارتاپ‌ها و سازمان‌ها بیان می‌کند عملکرد غیر هم‌راستا با اهداف سازمان، امری بسیار رایج است. این مشکل معمولا در شرکت‌هایی ایجاد می‌شود که از هدف‌گذاری نامناسب یا عدم شفافیت در اهداف خود رنج می‌برند. وی در ادامه برای حل این مشکلات و بهبود عملکرد، سیستم او کی آر (OKR) را به عنوان یک ابزار کارآمد و قدرتمند معرفی می‌کند.

OKR شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا اهداف خود را مشخص کرده و برای اندازه‌گیری میزان پیشرفت، نتایج کلیدی مشخصی تعیین کنند. اهداف عمده (Objectives) نقطه مبنایی هستند که تیم کاری یا سازمان به دنبال دستیابی به آن‌ها است. نتایج کلیدی (Key Results) نیز اقدامات مشخصی هستند که باید برای دستیابی به اهداف عمده انجام شوند و قابل سنجش هستند.

با استفاده از OKR، شرکت‌ها می‌توانند روی اهداف اصلی خود تمرکز بیشتری داشته باشند و به صورت مستمر عملکرد خود را ارزیابی کنند. این سیستم باعث می‌شود همه اعضای تیم از بالاترین مرتبه تا کارمندان ساده، اهداف و وظایف مشخصی داشته باشند که باید در یک زمان مشخص به آن‌ها برسند. این اهداف کوچکتر با هدف اصلی شرکت هم‌راستا هستند و همگان به سمت یک هدف مشترک پیش می‌روند.

داستان بنیان‌گذاران گوگل نیز نمونه‌ای برجسته از استفاده از OKR درون سازمان‌ها است. زمانی که جان دوئر با لری پیج و سرگئی برن دیدار کرد، آن‌ها علاقه داشتند تا استارتاپ گوگل را به یک شرکت بزرگ تبدیل کنند. اما عدم وجود هدف‌گذاری مشخص باعث می‌شد که اجرای طرح‌هایشان دچار بی‌هدفی شود. در همین زمان، جان دوئر به عنوان مشاور و سرمایه‌گذار گوگل، روش OKR را به آن‌ها معرفی کرد و به آن‌ها آموخت چگونه با استفاده از این سیستم، اهداف خود را مشخص کنند و بر نتایج کلیدی متمرکز بمانند. همین تغییر در برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری، بهبود عملکرد گوگل را به دنبال داشت و به آن‌ها کمک کرد تا به شرکت موفقی که امروز هستند تبدیل شوند.

در نهایت، OKR به عنوان یک ابزار کارآمد برای تعیین اهداف و اندازه‌گیری پیشرفت کسب ‌و کارها مورد تایید قرار گرفته است. این سیستم باعث افزایش تمرکز، شفافیت در اهداف و ارتقا عملکرد تیم‌ها می‌شود و به عنوان یک راهکار اساسی برای حل مشکلات ناشی از بی‌هدفی و عدم سازماندهی در شرکت‌ها عمل می‌کند.

چگونه سیستم OKR می‌تواند به کاهش بی‌هدفی و عدم هماهنگی در اهداف کمک کند و چرا در تحول کسب و کارها نقش مهمی ایفا می‌کند؟

ChatGPT

سیستم OKR یکی از ابزارهای موثر در کاهش بی‌هدفی و عدم هماهنگی در اهداف سازمان‌ها و کسب‌ و کارها محسوب می‌شود. دلیل اصلی این موثریت به تمرکز، شفافیت و ارتقاء عملکرد باز می‌گردد.

  • تمرکز: سیستم OKR روی اهداف اصلی و مهم سازمانی تمرکز بالایی دارد. با تقسیم اهداف به شکل Objectives (اهداف – O) و Key Results (نتایج کلیدی – KR)، سازمان‌ها و تیم‌ها می‌توانند به راحتی مسیر دقیقی را برای دستیابی به اهداف خود تعیین کنند. این تقسیم‌بندی به اعضای تیم کمک می‌کند بر وظایف و اهداف خود تمرکز کرده و به طور کلی از اشتباهات ناشی از بی‌هدفی جلوگیری شود.
  • شفافیت: یکی از مزیت‌های بزرگ سیستم OKR، شفافیت در اهداف و عملکرد سازمان است. اعضای تیم می‌توانند به راحتی اهداف و نتایج کلیدی سایر اعضای تیم و حتی سطوح مختلف سازمان را مشاهده کنند. این شفافیت باعث افزایش هماهنگی و تعامل بین اعضای تیم شده و از ایجاد اهداف متضاد جلوگیری می‌کند.
  • ارتقاء عملکرد: با استفاده از سیستم OKR، عملکرد سازمان و تیم‌ها به صورت مداوم ارزیابی می‌شود. نتایج کلیدی کمی و قابل اندازه‌گیری در نظر گرفته می‌شوند و این اندازه‌گیری‌ها اطلاعات دقیقی از پیشرفت و عملکرد سازمان به مدیران و اعضای تیم ارائه می‌دهند. چنین ارتقای عملکردی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به بهترین شکل ممکن به اهدافشان دست یابند.

User

او کی آر چیست؟

سیستم اهداف و نتایج کلیدی یا OKR، یک روش موثر برای تعیین، پیگیری و اندازه‌گیری اهداف و عملکرد در سازمان‌ها و کسب ‌و کارها است. در این سیستم، اهداف و نتایج کلیدی دو بخش اصلی هستند. اهداف نقطه مبنایی برای تیم‌ها و افراد ایجاد می‌کنند و نتایج کلیدی معیارهای قابل اندازه‌گیری برای انجام اهداف هستند. OKR توسط مدیران بالاترین سطح سازمان تدوین می‌شود و به تدریج به اعضای تیم‌ها منتقل می‌شود.

این سیستم باعث افزایش شفافیت، تمرکز بر اهداف اصلی و ارتقا عملکرد می‌شود. OKR به عنوان یک ابزار مدیریت عملکرد دوره‌ای و مرجع به کار می‌رود و اعضای تیم در هر زمان می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. از جمله مزایای این سیستم می‌توان به بهبود تعامل تیم‌ها و تمرکز بر اهداف اصلی اشاره کرد.

OKR ابتدا در شرکت Intel مورد استفاده قرار گرفت و در حال حاضر در شرکت‌های معتبری نظیر گوگل، لینکدین و توییتر نیز به کار می‌رود. این سیستم به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به بهترین شکل ممکن به اهدافشان دست یابند و در راستای موفقیت حرکت کنند.

چگونه می‌توان سیستم OKR را در سازمان‌ها و کسب‌ و کارها به کار برد و چه فرآیندی برای تدوین و پیاده‌سازی اهداف و نتایج کلیدی (OKR) وجود دارد؟

ChatGPT

سیستم او کی آر (OKR) یک روش موثر برای تعیین اهداف و اندازه‌گیری پیشرفت در سازمان‌ها و کسب‌ و کارها است. برای پیاده‌سازی OKR در سازمان یا کسب ‌و کار می‌توانید مراحل زیر را دنبال کنید:

تعیین اهداف عمده (Objectives):

  • ابتدا باید اهداف عمده خود را مشخص کنید. اهداف عمده نقطه ‌مبنایی هستند که می‌خواهید سازمان یا تیم شما به آن‌ها دست پیدا کند. این اهداف باید روشن و الهام‌بخش باشند و به تیم‌ها انگیزه بدهند.

تعیین نتایج کلیدی (Key Results):

  • سپس باید نتایج کلیدی را برای هر هدف عمده تعیین کنید. نتایج کلیدی معیارهای کمی و قابل اندازه‌گیری هستند که نشان می‌دهند آیا به هدف عمده رسیده‌اید یا خیر. این معیارها باید واقع‌بینانه و قابل اندازه‌گیری باشند.

شفافیت:

  • اهداف و نتایج کلیدی را به صورت شفاف در سازمان اعلام کنید. تمام اعضای تیم باید بتوانند به آن‌ها دسترسی داشته باشند و بفهمند که چه کاری باید انجام دهند تا به اهداف دست پیدا کنند.

تعیین دوره‌های زمانی:

  • برای هر OKR، یک دوره زمانی مشخص کنید. این دوره‌ها معمولا ۳ ماهه هستند، اما می‌توانند متغیر باشند. این دوره‌ها به تیم‌ها فرصت می‌دهند تا به نتایج کلیدی دست پیدا کنند.

مدیریت و پیگیری:

  • به عنوان مدیر یا رهبر، کار شما نباید فقط تعیین OKR باشد، بلکه همچنین باید به طور مستمر پیگیر پیشرفت آن‌ها باشید. این امر شامل برگزاری جلسات مدیریتی منظم و بررسی پیشرفت OKR ها می‌شود.

تجزیه و تحلیل و بهبود:

  • پس از پایان هر دوره زمانی، نتایج را تجزیه و تحلیل کنید و از تجربیات خود یاد بگیرید. اگر به هدف دست پیدا نکرده‌اید، دلایل عدم موفقیت را بررسی کرده و برنامه‌های بهبود را اجرا کنید.

User

او کی آر و اینتل

درست زمانی که کسی تصورش را نمی‌کند، یک لحظه احساسی می‌تواند دنیای کاملا جدیدی را به وجود بیاورد و دنیای تکنولوژی و کسب ‌و کار را برای همیشه دستخوش تغییر کند. این داستان به تابستان سال ۱۹۷۵ باز می‌گردد، زمانی که جان دوئر به دنبال پیدا کردن شغل در شرکت اینتل بود تا از این طریق بتواند توجه معشوق سابق خود را نیز جلب کند. در نهایت تلاش‌های او در دو زمینه به موفقیت منجر شد: وی به موقعیت شغلی دلخواه خود در اینتل دست پیدا کرد و همچنین معشوق سابق خود را هم باز گرداند. این رویدادها منجر به برجسته شدن جان دوئر در دنیای تکنولوژی شد.

پس از ورود به شرکت اینتل، در جلسات مدیرعامل شرکت که توسط اندی گروو برگزار می‌شد، جان با سیستم مدیریت عملکردی به نام «اهداف و نتایج کلیدی» یا به اختصار OKR آشنا شد. اندی گروو، مدیرعامل اینتل، معتقد بود که از طریق این سیستم می‌توان تغییرات بزرگی در دنیای تکنولوژی و کسب ‌و کارها ایجاد کرد. وی توضیح داد که OKR نه تنها به دانش و مهارت‌های افراد بستگی دارد، بلکه به آن‌ها می‌آموزد چگونه از دانش و توانایی‌های خود برای دستیابی به اهدافشان استفاده کنید. در اصل برای موفقیت در انجام کارها، به نقشه راهی عملی و واقعی نیاز دارید که واضح و قابل اندازه‌گیری باشد.

اندی گروو اصطلاحات مرتبط با OKR را به طور کامل برای کارمندان اینتل ارائه می‌داد و اهداف عینی شرکت را نیز به اشتراک می‌گذاشت. به عنوان مثال، یکی از اهداف عینی اینتل در آن زمان این بود که به بهترین شرکت سازنده قطعات کامپیوتر تبدیل شود. اندی گروو با تبدیل کردن این هدف بزرگ به اهداف کوچکتر و قابل اندازه‌گیری، نشان داد که می‌توان به دستیابی به اهداف اصلی نزدیکتر شد. وی با تعیین تعداد معدودی از این اهداف، به کارمندان نشان داد که اگر در راستای اهداف مشخص و با توجه به توانایی‌ها و هدف نهایی شرکت گام بردارند، می‌توانند به اهداف بزرگتری نزدیکتر شوند. اندی گروو همچنین تاکید می‌کرد برای ارزیابی میزان موفقیت، نتایج کلیدی (Key Results) باید قابل اندازه‌گیری باشند. به عنوان مثال، یکی از نتایج کلیدی برای اینتل طراحی ۱۰ طرح متنوع و جدید برای ریزپردازنده مدل ۸۰۸۵ بود.

گروو به تیم‌های مختلف دستور داد که طراحی این ۱۰ طرح جدید را انجام دهند و سپس هر زمان که یک شرکت دیگر از این قطعه جدید در دستگاهی استفاده کند، آن طرح به عنوان «طرح برنده» شناخته می‌شود. با گذشت زمان، طرحی به ثبت نهایی و تولید انبوه می‌رسد که بیشترین تعداد استفاده در قطعات را داشته باشد.

این داستان به وضوح نشان‌دهنده نقش بزرگ OKR در تحول شرکت‌ها و کسب ‌و کارها است و نمایانگر این حقیقت است که این سیستم می‌تواند به ابرقدرت‌هایی نظیر گوگل کمک کند تا در رقابت بازار جهانی جایگاه خود را بدست بیاورند.

چگونه می‌توان تضمین کرد که سیستم OKR و استفاده از نتایج کلیدی در مدیریت منجر به بهبود و تحول کسب ‌و کارها و سازمان‌ها می‌شود؟

ChatGPT

برای تضمین اینکه سیستم OKR و استفاده از نتایج کلیدی به عنوان ابزارهای مدیریتی تغییر و بهبود واقعی در کسب‌ و کارها و سازمان‌ها ایجاد کنند، باید به چند نکته مهم توجه داشت. اصول و شیوه‌های زیر به تحقق اهداف معتبر و موثر در کسب‌ و کار کمک خواهند کرد:

1. تعیین اهداف قابل بازنگری: اهداف باید در طول زمان قابل بازنگری و تغییر باشند. اگر شرایط یا اولویت‌ها تغییر کنند، باید بتوان آن‌ها را به سرعت تطابق داد. به عبارت دیگر، سیستم باید انعطاف‌پذیری داشته باشد.

2. اهداف مشخص و قابل اندازه‌گیری: اهداف باید به صورت مشخص و قابل اندازه‌گیری تعریف شوند. این اهداف باید به اعضای تیم اجازه دهند تا بدانند برای اندازه‌گیری پیشرفت و موفقیت چه معیارهایی موجود است.

3. ایجاد تعهد: اعضا باید به اهداف و نتایج کلیدی متعهد بوده و نسبت به پیشرفت آن‌ها احساس مسئولیت داشته باشند. این حس موجب تعهد به اهداف کلان سازمان نیز خواهد شد.

4. ترکیب اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت: سیستم OKR زمانی بهترین نتیجه را خواهد داد که اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت باهم ترکیب شوند. اهداف کوتاه‌مدت می‌توانند به تحقق اهداف بلندمدت کمک کنند.

5. نظارت مداوم: نظارت مداوم بر پیشرفت و انجام نتایج کلیدی ضروری است. ارزیابی منظم و ارائه بازخورد به تیم‌ها و افراد، بهبود کار را تسهیل می‌کند.

6. تغییر فرهنگ سازمانی: برای ایجاد تحول و بهبود در کسب ‌و کار، باید به تغییر فرهنگ سازمانی نیز اهمیت داد. اعضا باید برای پذیرش تغییرات آماده شوند.

7. اشتراک تجربیات و موفقیت‌ها: افراد باید تجربیات و موفقیت‌های خود را با سایر اعضا به اشتراک بگذارند تا از یکدیگر یاد بگیرند و خود را بهبود دهند.

به عنوان مثال، گروو در شرکت اینتل با تعیین اهداف عینی و نتایج کلیدی توانست به رشد ۴۰ درصدی شرکت کمک کند. این امر نشان می‌دهد که اگر اصول سیستم OKR به درستی پیاده‌سازی شوند و از تجربیات گروو نیز بهره‌گیری شود، می‌توان به تحولات قابل توجهی دست یافت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *