نامهای به نويسنده: کتاب رفتار
✉️ نامه به رابرت ساپولسکی (Robert Sapolsky)
رابرت عزیز،
یک سؤال ساده ذهنم را درگیر کرده است: چرا انسانها، در یک لحظه، میتوانند زیباترین جلوههای عشق و نوعدوستی را نشان دهند و در لحظهای دیگر، به خشونت و ویرانی روی بیاورند؟
در کتاب شگفتانگیزت، «رفتار: زیستشناسی انسان در بهترین و بدترین حالتهایش» (Behave: The Biology of Humans at Our Best and Worst)، پاسخ این معما را لایه به لایه گشودهای. تو ما را به سفری درون مغز میبری؛ از ثانیهای پیش از تصمیمگیری، تا روزها و ماهها قبل، و حتی به هزاران سال پیش، جایی که تکامل، ریشههای بسیاری از رفتارهای امروز ما را کاشته است.
آنچه تو نشان میدهی، برای من حیرتانگیز است: هیچ رفتار انسانی تنها حاصل یک لحظه یا یک انتخاب ساده نیست. آنچه انجام میدهیم، از بازی پیچیدهای میان ژنها، هورمونها، خاطرات دوران کودکی، تجربههای اجتماعی و فشارهای تکاملی شکل میگیرد. مغز ما، با تمام ظرافت و پیچیدگیاش، مثل یک صحنه تئاتر است که در آن دهها بازیگر با هم نقشآفرینی میکنند و سرانجام، «رفتار» ما پدید میآید.
اما فراتر از توضیح علمی، کتابت به ما آینهای میدهد تا زندگی امروز را بهتر بفهمیم. در جهانی که پر از خشونت، تعصب و جداییهاست، فهم اینکه ریشهی این رفتارها چیست، میتواند آغاز تغییری بزرگ باشد. همانطور که نشان میدهی، همان مغزی که ظرفیت نفرت دارد، توانایی همدلی، بخشش و عشق را نیز در خود جای داده است. ما میتوانیم تصمیم بگیریم کدام سوی وجودمان را پرورش دهیم.
رابِرت عزیز، خواندن کتابت مثل سفری میان تاریکی و روشنایی بود. به من یادآوری کردی که اگرچه زیستشناسی و گذشته بر ما تأثیر میگذارند، اما هنوز قدرت انتخاب داریم. و این انتخاب است که میتواند آیندهای سرشار از صلح و انسانیت بسازد.
میخواهم نامه را با کلامی که روح کتابت را خلاصه میکند، تمام کنم:
«درون ما، هم ظرفیت زیباترین اعمال انسانی هست و هم زمینهی تاریکترین آنها. و این ما هستیم که انتخاب میکنیم کدام یک را به زندگی بیاوریم.»
با سپاس برای نوری که در دل تاریکیها افروختی.

