کتاب به جای خبر: کتاب روان
سلام. صدای ما را از «رادیو کتابِ هوش مصنوعی» میشنوید. توجه شما را جلب میکنم به خبری از کتاب «روان: داستان ذهن انسان» (Psych: The Story of the Human Mind) نوشتهی «پال بلوم» (Paul Bloom).
فاینیس گیج (Phineas Gage)، کارگر راهآهنی که در سال ۱۸۴۸ میلهای آهنی از جمجمهاش عبور کرد و زنده ماند. اما دیگر همان آدم قبلی نبود. رفتار و شخصیتش تغییر کرد. این خبر علمی نشان داد که مغز، مرکز شخصیت و هویت ماست. پیام روشن است: آسیب به مغز، میتواند اساس انسان بودن را تغییر دهد.
«فرانسیس کریک» (Francis Crick) آن را «فرضیهی شگفتانگیز» نامید: شادیها، غمها، خاطرات و حتی احساس هویّت، چیزی جز فعالیت میلیاردها نورون نیست. اما سؤال بزرگ باقی مانده است؛ چگونه فعلوانفعالات فیزیکی مغز به تجربههای ذهنی تبدیل میشوند؟ این راز هنوز حل نشده است. پیام این خبر مستقیم به زندگی ماست: اگر ذهن محصول مغز است، مسئولیت، تصمیمگیری و حتی اخلاق باید دوباره بازنگری شوند.
پژوهشها نشان دادهاند که حافظه مثل دوربین دقیق نیست؛ با یک پرسش نادرست، میتوان خاطرهای جعلی ساخت. معنای این یافته روشن است: شواهد عینی همیشه مطمئن نیستند و نظام قضایی و رسانهها باید بر اساس آن تغییر کنند. همزمان، مطالعات دیگر نشان دادهاند که «درد اجتماعی» مثل تنهایی و طرد شدن، همان بخشهای مغز را فعال میکند که درد جسمانی را. حتی داروی «تایلنول» (Tylenol) در برخی آزمایشها شدت این درد را کم کرده است. پیام کاربردی این خبر واضح است: درمان اصلی در روابط انسانی است، نه در دارو. حمایت اجتماعی، مهمترین سپر در برابر تنهایی است.
تا کتابها و خبرهای دیگر، مراقب خودتان باشید.

