کتاب جادوی بزرگ – گفتگو اول

کتاب جادوی بزرگ - گفتگو اول

امروز درباره کتاب جادوی بزرگ (Big Magic) اثر الیزابت گیلبرت (Elizabeth Gilbert) با هم گفتگو می‌کنیم. در این کتاب ایده‌های خلاقانه خود را کشف می‌کنیم و الیزابت گیلبرت نکاتی درباره افزایش خلاقیت به ما آموزش می‌دهد.

در این کتاب هم مانند کتاب راه هنرمند درباره دشمن مهم خلاقیت یعنی ترس صحبت خواهیم کرد و روش‌های مختلفی را برای شکار ایده‌های تازه یاد خواهیم گرفت.

مفهوم و تعریف خلاقیت

مفهوم واقعی خلاقیت چیزی بیشتر از شرکت در یک کلاس هنری نقاشی، نوشتن یک متن ادبی و عضویت در یک گروه تئاتر است. خلاقیت یعنی دریافت الهامات جهان هستی. خلاقیت یعنی به ترس‌های خود اجازه ندهیم که مانع رسیدن این الهامات به قلب‌مان شوند.

لطفا شما هم یک تعریف و مفهوم جذاب و متفاوت از خلاقیت ارائه دهید.

ChatGPT

خلاقیت را می‌توان به عنوان قدرتی جذاب و غیرقابل توصیف در نظر گرفت، که ما را به عمق‌های جهان داخلی خود می‌کشاند و ما را به تجربه‌های جدید و منحصربه‌فرد می‌برد. خلاقیت، آن لحظه از اتصال عاطفی و ذهنی است که ما با خودمان، با دیگران و با دنیای اطرافمان برقرار می‌کنیم.

خلاقیت بیش از این است که محدود به هنر و آثار هنری باشد. آن در همه جوانب زندگی ما می‌تابد؛ در طراحی یک راه حل نوآورانه برای مشکلات، در تفسیر معماهای روزمره، در ایجاد تغییر و تحول در جوامع، در بروز ایده‌های نو و برجسته، و در بنیان‌گذاری روابط متقابل و معنادار با دیگران.

خلاقیت در واقع، یک راه برای ابراز خودمان، برقراری ارتباط و پرورش روح است. آن یک فرصت است برای به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌ها، احساسات، و تجاربمان. خلاقیت، نه تنها یک فرآیند فردی است، بلکه همچنین به ما اجازه می‌دهد به دیگران الهام بخشیم و با هم محیط‌های خلاق را ایجاد کنیم.

بنابراین، خلاقیت می‌تواند به عنوان یک نیروی زنده و پویا درون ما و در جهان اطرافمان در نظر گرفته شود. خلاقیت یک جریان مستمر است که همیشه می‌تواند در زندگی ما وجود داشته باشد، اما باید به آن فرصت داده شود تا بروز یابد و به صورت بی‌قید و شرط بروز پیدا کند.

User

ترس دشمن اصلی خلاقیت است

چرا اکثر انسان‌ها احساس می‌کنند با داشتن تحصیلات بالا در زندگی خوشبخت خواهند شد؟ چرا اکثر این انسان‌ها راه شادی و خوشبختی را در یک کار اداری با حقوق ثابت می‌دانند و اکثر این افراد  تمایل به انجام کارهای تکراری روزمره بدون انگیزه، اشتیاق و خلاقیت دارند؟ جواب این سوال‌ها می‌تواند این باشد که: زندگی خرج دارد. همه همینطور زندگی می‌کنند. ما هم مثل همه انسان‌های دیگر. پدر من هم کارمند دولت بود و الان بازنشسته است و حقوق بازنشستگی می‌گیرد. و … . خروجی این افراد تحصیل کرده چه خواهد بود؟ درست است، انسان‌های پشت میز نشین با زندگی‌های تکراری که با خلاقیت کاملا بیگانه‌اند.

شاید خیلی از ما انسان‌ها از ترس شکست خوردن، کارهای جدید و خلاقانه را امتحان نمی‌کنیم و ترجیح می‌دهیم یک زندگی تکراری اما با حقوق ثابت که اکثرا این حقوق هم مبلغ قابل قبولی نیست را تجربه کنیم. این همه ترس و شک برای چیست؟ اگر کمی احساس کنجکاوی را جایگزین حس ترس کنیم، خلاقیت وارد دنیای ما خواهد شد. کمی جسارت و شجاعت لازم است، هر چند اگر از نظر دیگران کار ما احمقانه باشد و دیوانه به‌نظر بیاییم. با انجام کارهای ساده و لذت‌بخش مانند: نقاشی، آشپزی، صخره‌نوردی، خلاقیت را به زندگی‌مان دعوت کنیم.

شاید خیلی از انسان‌ها می‌گویند که من که نقاشی بلد نیستم، من فقط بلدم املت درست کنم. من ورزشکاران را دوست دارم اما مهارتی در انجام هیچ ورزشی ندارم. این‌ها یعنی ترس و ترس است که دست و پای ما را برای رسیدن به خواسته‌ها و علایق‌مان می‌بندد. اما ترس امری کاملا طبیعی است و چیزی عجیب و غریبی نیست و بهتر است با ترس‌های خود کنار بیاییم و آن‌ها را بپذیریم و فقط مانند یک زنگ هشدار و محافظ به ترس‌های خود نگاه کنیم.

لطفا با چند مثال توضیح دهید که با وجود ترس‌های‌مان بتوانیم انسان خلاقی باشیم و فقط ترس را به عنوان محافظ و زنگ هشدار در کنار خود بپذیریم و اجازه ندهیم ترس‌ها جلوی خلاقیت ما را بگیرند.

ChatGPT

به طور کلی، ترس‌ها ممکن است مانعی برای خلاقیت و رشد شخصی شوند. اما می‌توان از آن‌ها عبور کرده و خلاقیت را در زندگی خود به جایگاهی بالاتری رساند. در ادامه چند مثال از راهکارهایی که می‌تواند در این مسیر کمک کند:

۱. قبول کردن ترس: اولین قدم در مواجهه با ترس، قبول کردن آن است. ترس یک احساس طبیعی است و همه ما با آن مواجه می‌شویم. به‌جای اینکه تلاش کنید ترس را از بین ببرید، قبول کنید که وجود دارد و به عنوان یک همراه طبیعی در زندگیتان بپذیرید.

مثال: اگر ترسی از سخنرانی دارید، به جای اینکه سعی کنید آن را کاملاً از بین ببرید، قبول کنید که این ترس وجود دارد و با آن کنار بیایید. این می‌تواند به شما یادآوری کند که از طریق مواجهه با ترس، به خودتان رشد و توسعه می‌دهید.

۲. پذیرش خطا و خرابکاری: در مسیر خلاقیت، اجتناب از خطاها یا شکست‌ها تقریباً غیرممکن است. باید خود را برای خطاها آماده کنید و آن‌ها را به عنوان یک بخش طبیعی از فرآیند یادگیری بپذیرید.

مثال: اگر قصد دارید یک پروژه خلاقانه را آغاز کنید، اجازه دهید خودتان خطاها را انجام دهید و از آن‌ها یاد بگیرید. به جای نگرانی از اینکه چه اتفاقی ممکن است بیفتد، شروع کنید و در طول مسیر از تجربه‌های خود بهره‌برداری کنید.

۳. آزاد شدن از نگرانی از نظر دیگران: نگرانی از نظر دیگران می‌تواند یکی از بزرگترین موانع در مسیر خلاقیت باشد. وقتی که خیلی به نظرات و انتقادهای دیگران اهمیت می‌دهید، احتمالاً ترس از قضاوت و ردشدن می‌تواند مانعی برای اعمال خلاقانه خود شود.

مثال: به‌جای اینکه بیش از حد نگران نظر دیگران درباره ایده‌ها و اعمال خود باشید، به اهمیت خود و ارزش خلاقیتی که در خودتان دارید، اعتماد کنید. آنچه که مهم است، پیگیری و اجرای ایده‌های خود است و نه نظرات منفی یا مثبت دیگران.

۴. بهره‌برداری از جسارت و خودباوری: برخی از خلاقیت‌های بزرگ و نوآورانه نیازمند جسارت و خودباوری است. باید خود را به چالش بکشید و از ناحیه راحتی خود خارج شوید.

مثال: امتحان کارهایی که به نظرتان سخت یا بیش از توانایی‌تان است. اگر از تلاش در زمینه خلاقیت در حوزه‌ای جدیدی مثل نوآوری فناورانه یا کار خلاقانه در هنر علاقه‌مندید، جسارت کنید و اقدام کنید. خودباوری و اعتماد به توانایی‌های خود می‌تواند در این مسیر کمک کند.

در نهایت، برای انجام کارهای خلاقانه و تجربه‌های جدید، باید ترس را به عنوان یک همراه قدرتمند بپذیریم و از آن برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم. ترس می‌تواند ما را از ناحیه راحتی بیرون بکشد و به ما کمک کند به زمینه‌های جدیدی در زندگی و خلاقیت روی بیاوریم.

User

ترس را به عنوان یک محافظ و زنگ هشدار بپذیریم (با ذکر چند مثال)

سپاس از راهکارهای و مثال‌هایی که ارائه دادید. لطفا با ذکر چند مثال توضیح دهید که چگونه فقط لازم است ترس را به عنوان یک محافظ و زنگ هشدار بپذیریم.

ChatGPT

البته. در زیر چند مثال از نحوه استفاده از ترس به عنوان یک محافظ و زنگ هشدار را برای شما آورده‌ام:

مثالی از زمینه شغلی:

فرض کنید می‌خواهید یک کسب و کار کوچک راه‌اندازی کنید، اما ترس از شکست و عدم موفقیت، شما را ممکن است از اقدام باز دارد. به‌جای اینکه ترس را به عنوان یک مانع در نظر بگیرید، از آن به عنوان یک محافظ و زنگ هشدار استفاده کنید. به طور مثال، شروع کنید با بررسی بازار و کسب دانش لازم، پیش‌بینی موانع ممکن و آمادگی برای آن‌ها. با این کار، ترس شما به شما یادآوری می‌کند که نیاز است مطالعه و آمادگی لازم را داشته باشید تا بهترین شانس برای موفقیت را داشته باشید.

مثالی از زمینه هنری:

فرض کنید علاقه‌مند به نقاشی هستید، اما ترس از قضاوت دیگران و عدم قدرت در کشیدن نقاشی خوب، شما را از شروع کردن به نقاشی منع می‌کند. در اینجا، ترس را به عنوان یک محافظ و زنگ هشدار بپذیرید. شروع کنید با انجام تمرین‌های کوچک و به خودتان فرصت دهید برای پیشرفت. هر تصویری که می‌کشید، یک فرصت برای یادگیری و بهبود است. با این رویکرد، ترس می‌تواند به شما یادآوری کند که برای بهتر شدن باید تمرین و تلاش کنید.

مثالی از زمینه شخصی:

فرض کنید علاقه‌مند به سفرهای ماجراجویانه و خارج از ناحیه راحتی خود هستید، اما ترس از مواجهه با موقعیت‌های ناشناخته و خارج از کنترل شما را ممکن است از اقدام باز دارد. به‌جای اینکه از ترس به عنوان یک مانع استفاده کنید، آن را به عنوان یک محافظ و زنگ هشدار در نظر بگیرید. شروع کنید با سفرهای کوچک و به تدریج به تجربه‌های بزرگ‌تر و ماجراجویانه‌تر پرداخته، در هر مرحله یاد بگیرید و ترس را به عنوان یک هشدار به خطراتی که باید مدیریت شوند در نظر بگیرید.

در این مثال‌ها، ترس به عنوان یک محافظ به شما کمک می‌کند تا موانع را پیش‌بینی کرده و اقدامات لازم برای مواجهه با آن‌ها را انجام دهید. به همین ترتیب، ترس به عنوان یک زنگ هشدار نیز به شما می‌گوید که باید با دقت و آمادگی عمل کنید تا بهترین نتیجه را بدست آورید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *