کتابگردی جهانی: کتاب در ستایش سایهها
سلام به شنوندگان رادیو کتابِ هوش مصنوعی. چمدان خیالتان را آماده کنید، چون امروز به ژاپن سفر میکنیم. اما نه از راه آسمان و دریا، بلکه از مسیر یک کتاب. کتابی کوچک اما عمیق به نام در ستایش سایهها (In Praise of Shadows)، نوشتهی نویسندهی بزرگ ژاپنی، جونیچیرو تانیزاکی (Jun’ichirō Tanizaki).
سایهها؟ عنوان عجیبی است. چرا کسی باید سایهها را ستایش کند؟
تانیزاکی در این کتاب به ما یادآوری میکند که فرهنگ ژاپنی، برخلاف فرهنگ غربی، همیشه مجذوب نور خیرهکننده نبوده. برای او، زیبایی در نیمسایههاست؛ در آرامش نور کمرنگ، در انعکاس ملایم روی یک کاسه سفالی یا در نور لرزان یک چراغ کاغذی.
یعنی آن چیزی که ما اغلب نقص یا تاریکی میبینیم، برای آنها بخشی از زیبایی است؟
دقیقاً. تانیزاکی میگوید وقتی نور زیاد است، همهچیز یکدست و بیروح میشود. اما وقتی نیمسایه هست، تخیل ما فعال میشود، عمق و رازآلودگی وارد فضا میشود. حتی یک فنجان چای ساده در سکوت و سایه، تبدیل میشود به تجربهای عمیق.
این نگاه خیلی متفاوت است. ما همیشه دنبال چراغهای پرنورتر، صفحههای درخشانتر و فضای روشنتر هستیم.
و همین را تانیزاکی نقد میکند. او میگوید مدرنیته و فناوری غربی آرامآرام این ظرافتها را از فرهنگ ژاپن دزدیدهاند. به جای اتاقهای تاریک و ساده، چراغهای برقی همهجا را روشن کردهاند؛ اما در این روشنایی بیش از حد، بخشی از روح زندگی گم شده است.
پس این کتاب فقط درباره زیباییشناسی نیست؛ یک جور نقد اجتماعی هم هست.
کاملاً درست است. در ستایش سایهها ما را دعوت میکند به بازاندیشی در مورد زندگی روزمره. اینکه چطور میتوانیم آرامتر، سادهتر و عمیقتر زندگی کنیم. اینکه همهچیز را در معرض نور شدید نگذاریم، چه در خانههایمان و چه در دلهایمان.
انگار میخواهد بگوید گاهی در تاریکی نیمهروشن، حقیقت بیشتری نهفته است.
بله. و اینجاست که کلمات تانیزاکی به اوج میرسند. او مینویسد:
«ما زیبایی را در درخشندگی نمییابیم، بلکه در هالهی ملایم سایهها، در سکوت و در چیزهایی که زمان بر آنها نشسته است، پیدا میکنیم.»
و شاید همین جمله بهترین پایان سفر امروز ما باشد؛ سفری که از دل یک کتاب کوتاه، دری به سوی فلسفهی زندگی ژاپنی گشود.

