کتاب به جای خبر: کتاب تمدن و ملالت‌های آن

کتاب به جای خبر: کتاب تمدن و ملالت‌های آن

کتاب به جای خبر: کتاب تمدن و ملالت‌های آن

سلام! صدای ما را از «رادیو کتابِ هوش مصنوعی» می‌شنوید. توجه شما را جلب می‌کنم به خبری از کتاب تمدن و ملالت‌های آن (Civilization and Its Discontents) نوشته‌ی زیگموند فروید (Sigmund Freud).

 

📰 انسان همیشه در پی خوشبختی بوده است. هدفی ساده به نظر می‌رسد: دوری از رنج و رسیدن به لذت. اما فروید می‌گوید جهان، سه دشمن بزرگ دارد که این آرزو را ناکام می‌گذارند: طبیعتی بی‌رحم که با زلزله، طوفان و بیماری ضربه می‌زند؛ بدنی ناتوان که هر لحظه فرسوده می‌شود؛ و جامعه‌ای انسانی که با قوانین و محدودیت‌هایش آزادی را از ما می‌گیرد. تمدن برای حفاظت در برابر این دشمنان به وجود آمده است، اما paradox بزرگ اینجاست: همان تمدنی که امنیت می‌بخشد، خودش سرچشمه تازه‌ای از رنج هم می‌شود.

 

📰 تمدن بهای گزافی دارد. فروید می‌گوید برای آنکه زندگی جمعی ممکن شود، غرایز اصلی انسان ـ میل جنسی و پرخاشگری ـ باید مهار شوند. این سرکوب، جلوی خشونت و هرج‌ومرج را می‌گیرد و امنیت اجتماعی می‌سازد. اما از سوی دیگر، انسان را از لذت‌های طبیعی محروم می‌کند. انرژی مهارنشده به ناخودآگاه رانده می‌شود و در آنجا به شکل اضطراب، افسردگی یا بیماری‌های روانی بازمی‌گردد. هرچه جامعه پیشرفته‌تر می‌شود، فشار تمدن هم سنگین‌تر می‌شود و احساس گناه، مثل پلیس درونی، بر روان ما حاکم می‌شود. تمدن، نظم می‌سازد اما شادی را می‌کاهد.

 

📰 در اعماق روان، نبردی دائمی جریان دارد: اروس، نیروی عشق و پیوند، در برابر تاناتوس، نیروی مرگ و تخریب. فروید می‌گوید همه تاریخ بشر صحنه همین جدال است. عشق، خلاقیت، هنر و علم همه جلوه‌های اروس‌اند. خشونت، جنگ و ویرانی، نشانه‌های تاناتوس. تمدن تلاش می‌کند اروس را تقویت و تاناتوس را مهار کند. اما هیچ‌گاه پیروزی نهایی وجود ندارد. در هر رابطه عاشقانه، در هر جامعه، در هر دوره تاریخی، این دو نیرو در کشاکش‌اند. انسان همیشه میان زندگی و مرگ در نوسان است.

 

📰 اخلاق جنسی، مهم‌ترین میدان نبرد تمدن است. جامعه از فرد می‌خواهد امیال خود را تنها در چارچوبی محدود زندگی کند. اما این محدودیت با طبیعت غریزی انسان سازگار نیست. نتیجه چه می‌شود؟ ریاکاری، فشار روانی، و بیماری‌های عصبی. فروید هشدار می‌دهد که سختگیری بیش از اندازه در اخلاق جنسی، به جای سلامت، بیماری می‌آفریند. تمدن می‌خواهد با محدودیت، ثبات اجتماعی بسازد، اما همین محدودیت‌ها نارضایتی عمیق و رنج درونی به همراه می‌آورند.

 

📰 پرسش اصلی باقی می‌ماند: تمدن، رهایی است یا اسارت؟ فروید پاسخ می‌دهد: خوشبختی کامل در دل تمدن دست‌نیافتنی است، زیرا تمدن بر پایه قربانی‌کردن آزادی ساخته شده است. اما با وجود همه این تضادها، میل انسان به شادی خاموش نمی‌شود. او همچنان در دل محدودیت‌ها می‌کوشد عشق بورزد، معنا بیافریند و جهانی بهتر بسازد. تمدن، همزمان خانه‌ای برای بقا و زندانی برای روان است.

 

🎤 این بود خبرهایی از ژرفای اندیشه فروید. از کتاب تمدن و ملالت‌های آن.

تا کتاب‌ها و خبرهای دیگر، مراقب خودتان باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی