کتاب بازی بی‌نهایت

کتاب بازی بی‌نهایت

کتاب بازی بی‌نهایت (The Infinite Game) نوشته سایمون سینک (Simon Sinek)، سفری است به دنیای تصمیم‌گیری‌ها و رهبری‌هایی که فراتر از محدودیت‌های معمول به نظر می‌رسند. سینک در این کتاب ما را به دنیایی معرفی می‌کند که در آن، رهبران به جای تمرکز بر پیروزی‌های کوتاه‌مدت، به دنبال ایجاد تغییرات پایدار و الهام‌بخش در جوامع، سازمان‌ها و حتی جهان هستند.

سینک این مفهوم را با مفهوم بازی‌های محدود و نامحدود به تصویر می‌کشد؛ جایی که بازی محدود با قوانین و پایان مشخص تعریف می‌شود و هدف، “برنده شدن” است. اما بازی بی‌نهایت، جایی است که هدف فقط ادامه دادن است، با توجه به ارزش‌های بلندمدت و معنادار. این کتاب تلاش دارد تا به رهبران یاد دهد چگونه می‌توانند سازمان‌ها و زندگی‌هایی را پایه‌ریزی کنند که نه تنها در کوتاه‌مدت موفق باشند، بلکه اثری بی‌پایان از خود به جا بگذارند.

بازی بی‌نهایت یک دعوت به تفکر بلندمدت است، جایی که پیروزی به معنای رسیدن به نقطه‌ای خاص نیست، بلکه به معنای پیشروی مستمر در جهت ارزش‌هایی است که به زندگی ما معنا می‌بخشند.

بازی‌های محدود و بی‌نهایت (FINITE AND INFINITE GAMES)

هرگاه حداقل دو نفر درگیر فعالیتی شوند، بازی شکل می‌گیرد. بازی‌ها دو نوع هستند: محدود و بی‌نهایت. بازی‌های محدود توسط بازیکنان مشخصی انجام می‌شوند، قوانین ثابتی دارند و همه شرکت‌کنندگان بر روی هدف نهایی، که پایان بازی است، توافق دارند. در این نوع بازی‌ها، مانند فوتبال یا شطرنج، هدف اصلی برنده شدن است و زمانی که زمان بازی به پایان می‌رسد، برنده مشخص می‌شود.

از سوی دیگر، بازی‌های بی‌نهایت با بازیکنان مشخص و ناشناخته انجام می‌شوند و قوانین آنها تغییرپذیر هستند. در این بازی‌ها، هیچ پایانی وجود ندارد. هدف بازی بی‌نهایت این نیست که برنده شوید؛ بلکه ادامه دادن بازی و حفظ حرکت است. این بازی‌ها هرگز پایان نمی‌پذیرند و تنها زمانی یک بازیکن از بازی خارج می‌شود که اراده یا منابعش تمام شده باشد.

در بازی بی‌نهایت، شرکت‌کنندگان ممکن است قوانین را به نفع خود تغییر دهند یا به سبک خود بازی کنند، اما مهم‌ترین اصل این است که بازی ادامه دارد. هیچ پایانی برای آن وجود ندارد، و بنابراین هیچ برنده‌ای هم وجود نخواهد داشت. در دنیای تجارت، سیاست و حتی زندگی شخصی، بسیاری از بازی‌ها بی‌نهایت هستند؛ اما اغلب، افراد و سازمان‌ها به اشتباه به دنبال “بردن” در این بازی‌ها هستند، در حالی که هدف اصلی، ماندن و پیشرفت است.

این دیدگاه می‌تواند تأثیرات عمیقی بر نحوه رهبری، همکاری و حتی نوآوری در سازمان‌ها و جوامع داشته باشد. سازمان‌هایی که با ذهنیت بی‌نهایت فعالیت می‌کنند، به جای تمرکز بر رقابت کوتاه‌مدت، بر حفظ حرکت در مسیر ارزش‌های پایدار تمرکز می‌کنند و همواره به دنبال ایجاد محیطی هستند که اعتماد و همکاری را تقویت کند.

هدف عادلانه (JUST CAUSE)

در بازی‌های بی‌نهایت، داشتن یک “هدف عادلانه” ضروری است. هدف عادلانه چیزی فراتر از یک هدف شخصی یا کوتاه‌مدت است. این هدف نمایانگر یک آینده بهتر و ایده‌آل است که هنوز به آن نرسیده‌ایم، اما می‌تواند انسان‌ها را برای پیشبرد آن الهام‌بخش باشد. این هدف به قدری قدرتمند است که افراد حاضرند برای رسیدن به آن از برخی منافع شخصی خود بگذرند.

هدف عادلانه یک مقصد مشخص نیست؛ بلکه مسیری است که ارزش دارد آن را ادامه دهیم. سازمان‌هایی که چنین هدفی دارند، نه فقط به دنبال کسب سود یا رسیدن به یک جایگاه مشخص هستند، بلکه به دنبال تأثیرگذاری مثبت و بلندمدت بر جامعه و جهان‌اند. این هدف به افراد درون سازمان انگیزه و الهام می‌بخشد تا هر روز با احساس هدفمندی به کار خود ادامه دهند.

مثال بارز یک هدف عادلانه در تاریخ، جنبش‌های اجتماعی و آزادی‌خواهانه است که افراد حاضر بودند برای آنها حتی جان خود را به خطر بیندازند. این اهداف نه تنها به خاطر منفعت شخصی، بلکه به خاطر ایجاد تغییرات بزرگ و پایدار در جوامع پیگیری می‌شدند. هدف عادلانه، هدفی است که افراد را به انجام کارهای بزرگ و فداکارانه ترغیب می‌کند و آنها را از صرفاً به دست آوردن نتایج فوری و کوتاه‌مدت باز می‌دارد.

برای موفقیت در یک بازی بی‌نهایت، یک سازمان باید هدفی بزرگتر از خود داشته باشد؛ هدفی که تمامی کارکنان و اعضا با دل و جان آن را دنبال کنند.

هدف. بدون هدف (CAUSE. NO CAUSE)

در هر بازی بی‌نهایت، داشتن یک هدف واقعی ضروری است. اما بسیاری از افراد و سازمان‌ها فقط ادعا می‌کنند که هدف دارند، در حالی که در واقع، فاقد هدف واقعی هستند. هدفی که تنها برای پیشبرد منافع شخصی یا کوتاه‌مدت باشد، نمی‌تواند یک هدف واقعی و معنادار باشد. در مقابل، هدفی که فراتر از خود فرد یا سازمان باشد و به دنبال ایجاد تغییرات بزرگتر و پایدار در جهان یا جامعه باشد، می‌تواند به عنوان یک هدف واقعی شناخته شود.

سازمان‌هایی که فقط به فکر منافع خود هستند یا تمرکزشان تنها بر “بردن” در رقابت‌های کوتاه‌مدت است، در واقع هدفی ندارند. آنها ممکن است به صورت موقت موفق شوند، اما چون هدف آنها بزرگ‌تر و بی‌نهایت نیست، در نهایت نمی‌توانند در طول زمان دوام بیاورند. در مقابل، سازمان‌هایی که برای یک هدف واقعی و پایدار فعالیت می‌کنند، حتی در مواجهه با شکست‌ها یا چالش‌های موقت نیز به حرکت خود ادامه می‌دهند، زیرا چیزی فراتر از موفقیت کوتاه‌مدت را دنبال می‌کنند.

داشتن یک هدف واقعی و معنادار به افراد انگیزه می‌دهد که حتی در سخت‌ترین شرایط نیز به کار خود ادامه دهند. این هدف باید آنقدر قوی باشد که افراد برای رسیدن به آن حاضر باشند از منافع کوتاه‌مدت خود بگذرند و به دنبال ایجاد تغییرات پایدار و ارزشمند در جامعه یا جهان باشند.

نگهبان هدف (KEEPER OF THE CAUSE)

در یک بازی بی‌نهایت، رهبران به عنوان “نگهبانان هدف” شناخته می‌شوند. نقش اصلی آنها این است که نه تنها هدف عادلانه سازمان را حفظ کنند، بلکه آن را به نسل‌های آینده منتقل کنند. رهبرانی که تنها بر پیروزی‌های کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند، اغلب از مسیر هدف عادلانه منحرف می‌شوند و به دنبال اهداف فردی و کوتاه‌مدت هستند. اما نگهبانان واقعی هدف، فراتر از سود و نتایج فوری نگاه می‌کنند.

نگهبانان هدف مسئولیت دارند که نه تنها سازمان را به سوی موفقیت هدایت کنند، بلکه اطمینان حاصل کنند که ارزش‌ها و هدف‌های اصلی سازمان حفظ می‌شوند. آنها باید توجه داشته باشند که با تصمیمات خود، سازمان را به سوی آینده‌ای بهتر هدایت کنند و از انحراف آن از مسیر اصلی جلوگیری کنند. این رهبران به جای تمرکز بر گزارش‌های مالی یا عملکرد سه‌ماهه، به دنبال ایجاد زیرساخت‌های پایدار و محیطی مطمئن برای اعضای سازمان هستند تا سازمان بتواند در طول زمان به رشد خود ادامه دهد.

نگهبان هدف بودن به معنای داشتن شجاعت برای انجام تصمیمات سخت و گاهی نامحبوب است، اما این تصمیمات برای حفظ و ادامه مسیر هدف عادلانه ضروری هستند. آنها باید ارزش‌های اصلی سازمان را در هر شرایطی حفظ کنند و تلاش کنند که همه اعضای تیم یا سازمان با این هدف همسو باشند.

مسئولیت تجارت (THE RESPONSIBILITY OF BUSINESS)

در دنیای کسب‌وکار، بسیاری از شرکت‌ها مسئولیت خود را فقط در قبال سهامداران و سودآوری کوتاه‌مدت می‌بینند. اما در یک بازی بی‌نهایت، مسئولیت تجارت بسیار فراتر از این است. سازمان‌ها باید در برابر کارکنان، مشتریان، جامعه و حتی محیط زیست نیز مسئولیت‌پذیر باشند. موفقیت در این نوع بازی به معنای صرفاً کسب سود نیست، بلکه ایجاد ارزش پایدار و تأثیر مثبت بر دنیای اطراف است.

سازمان‌ها باید محیط کاری ایجاد کنند که در آن، کارکنان احساس امنیت و الهام‌پذیری کنند. این محیط باید به گونه‌ای باشد که افراد احساس کنند بخشی از چیزی بزرگتر از خودشان هستند. کارکنانی که در چنین محیطی فعالیت می‌کنند، بیشتر تمایل به همکاری و نوآوری دارند و در نهایت باعث موفقیت بیشتر سازمان می‌شوند.

مسئولیت تجارت تنها به حفظ مشتریان محدود نمی‌شود؛ بلکه شامل ارائه خدمات و محصولاتی است که با کیفیت بالا و با رعایت اصول اخلاقی به بازار عرضه شوند. شرکت‌ها باید با ایجاد روابط بلندمدت و مبتنی بر اعتماد با مشتریان، به جای تمرکز بر سود کوتاه‌مدت، به فکر ارائه ارزش پایدار باشند.

یکی از بخش‌های اصلی مسئولیت تجارت در بازی بی‌نهایت، تعامل با جامعه و محیط زیست است. سازمان‌ها باید نقش مثبت و فعالی در بهبود جوامع محلی و حفظ منابع طبیعی ایفا کنند. این نه تنها به نفع جامعه و محیط زیست است، بلکه باعث ایجاد اعتماد و احترام به برند نیز می‌شود.

به طور خلاصه، مسئولیت تجارت در بازی بی‌نهایت به معنای نگاهی جامع‌تر و پایدارتر به تمامی ذینفعان و تأثیرات کسب‌وکار در جامعه است.

اراده و منابع (WILL AND RESOURCES)

برای موفقیت در یک بازی بی‌نهایت، تنها داشتن منابع کافی نیست؛ بلکه اراده و تعهد نیز ضروری است. در این نوع بازی، منابع محدود و تمام‌شدنی هستند، اما اراده و انگیزه انسان برای پیشرفت و ادامه دادن می‌تواند نامحدود باشد. بسیاری از سازمان‌ها ممکن است منابع مالی، نیروی انسانی یا فناوری مورد نیاز برای ادامه بازی را داشته باشند، اما اگر اراده‌ای برای ادامه راه نباشد، آنها به سرعت از مسیر خارج می‌شوند.

اراده شامل اعتقاد به هدف عادلانه و اشتیاق برای حرکت به سوی آن است. سازمان‌ها با اراده قوی، حتی در مواجهه با چالش‌ها و بحران‌ها، همچنان به حرکت خود ادامه می‌دهند. در مقابل، سازمان‌هایی که تمرکزشان تنها بر منابع است و اراده‌ای برای پیشرفت و حفظ ارزش‌های بلندمدت ندارند، به سادگی ممکن است با کوچک‌ترین مشکل از هم بپاشند.

منابع لازم هستند، اما اراده است که سازمان را به جلو می‌برد. اراده به افراد انگیزه می‌دهد تا از محدودیت‌ها عبور کنند و به دنبال راه‌حل‌های خلاقانه باشند. در بازی بی‌نهایت، مهم نیست که چقدر منابع دارید؛ اگر اراده ادامه دادن نداشته باشید، بازی را از دست خواهید داد.

تیم‌های مورد اعتماد (TRUSTING TEAMS)

در بازی بی‌نهایت، تیم‌های مورد اعتماد یکی از ارکان اساسی موفقیت هستند. اعتماد درون تیم‌ها باعث می‌شود که افراد احساس امنیت کنند و بتوانند بدون ترس از شکست یا انتقاد، آزادانه نظرات و ایده‌های خود را مطرح کنند. این اعتماد، فضای مناسبی برای نوآوری و خلاقیت فراهم می‌کند و به اعضای تیم اجازه می‌دهد به طور مؤثرتری با یکدیگر همکاری کنند.

اعتماد در تیم‌ها نه تنها به عملکرد بهتر اعضا منجر می‌شود، بلکه باعث می‌شود افراد به جای تمرکز بر منافع شخصی یا رقابت‌های درون‌سازمانی، برای هدف مشترک تلاش کنند. رهبرانی که به تیم‌های خود اعتماد دارند و به آنها فضای لازم برای اشتباه کردن و یادگیری می‌دهند، تیم‌هایی ایجاد می‌کنند که نه تنها موفق هستند، بلکه در مواقع بحران نیز به یکدیگر تکیه می‌کنند و از پس چالش‌ها برمی‌آیند.

اعضای تیم‌های مورد اعتماد همچنین تمایل بیشتری به پذیرفتن مسئولیت دارند و با اطمینان بیشتری به حل مشکلات می‌پردازند. این اعتماد نه تنها درون تیم‌ها، بلکه میان سازمان و مشتریان نیز ایجاد می‌شود، و این همان چیزی است که سازمان‌ها را در بازی بی‌نهایت جلو می‌برد.

کمرنگ شدن اخلاق (ETHICAL FADING)

در هر سازمانی که در بازی بی‌نهایت حضور دارد، حفظ اصول اخلاقی بسیار حیاتی است. اما گاهی اوقات، بدون آنکه افراد متوجه شوند، استانداردهای اخلاقی در سازمان کمرنگ می‌شوند و افراد به طور ناخودآگاه از ارزش‌ها و اصول اصلی فاصله می‌گیرند. این پدیده که به آن “کمرنگ شدن اخلاق” می‌گویند، زمانی رخ می‌دهد که فشارها برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت یا پیروزی‌های مقطعی بیشتر از تعهد به اخلاق و اصول شود.

در چنین شرایطی، تصمیمات نادرست و غیراخلاقی به تدریج عادی می‌شوند و افراد و تیم‌ها بدون آنکه متوجه باشند، به سمتی می‌روند که از ارزش‌های اصلی سازمان فاصله می‌گیرند. این مسئله می‌تواند منجر به از دست دادن اعتماد مشتریان، کارکنان و حتی جامعه شود.

برای مقابله با کمرنگ شدن اخلاق، رهبران سازمان‌ها باید همواره هوشیار باشند و اطمینان حاصل کنند که تصمیمات و رفتارهای سازمان همواره با اصول اخلاقی همخوانی دارد. آنها باید فضایی ایجاد کنند که در آن، افراد بتوانند درباره تصمیمات و رفتارهای غیراخلاقی بحث کنند و از آنها جلوگیری شود. در بازی بی‌نهایت، حفظ اخلاق و ارزش‌ها بسیار مهم‌تر از پیروزی‌های زودگذر است و تنها سازمان‌هایی که این اصول را رعایت کنند، قادر به ادامه بازی خواهند بود.

رقیب شایسته (WORTHY RIVAL)

در بازی بی‌نهایت، رقابت با دیگران به معنای شکست دادن آنها نیست؛ بلکه به معنای یادگیری از آنها و بهبود خود است. در این مسیر، به جای آنکه دیگران را به عنوان دشمن یا تهدید ببینیم، آنها را به عنوان “رقیب شایسته” در نظر می‌گیریم. رقیب شایسته کسی است که مهارت‌ها و توانایی‌هایش ما را به چالش می‌کشد و باعث می‌شود که خود را بهبود بخشیم و به نسخه بهتری از خود تبدیل شویم.

وجود یک رقیب شایسته ما را از تمرکز صرف بر “پیروزی” در کوتاه‌مدت دور می‌کند و به ما کمک می‌کند تا بر بهبود مستمر تمرکز کنیم. هدف اصلی در بازی بی‌نهایت این نیست که بهترین باشیم یا همه را شکست دهیم، بلکه این است که خودمان را رشد دهیم و بهتر شویم.

با شناسایی رقبا به عنوان الگوهایی برای یادگیری و نه تهدیدهایی برای شکست دادن، می‌توانیم از نقاط قوت آنها بهره بگیریم و ضعف‌های خود را بشناسیم. این نگاه به رقابت، به ما امکان می‌دهد که در طول زمان پیشرفت کنیم و بدون نیاز به شکست دادن دیگران، به موفقیت برسیم.

رقیب شایسته نقش بسیار مهمی در بازی بی‌نهایت دارد؛ چرا که ما را به سمت بهبود و تکامل هدایت می‌کند و در نهایت، کمک می‌کند که به نسخه بهتر و قوی‌تری از خود تبدیل شویم.

انعطاف‌پذیری وجودی (EXISTENTIAL FLEXIBILITY)

در بازی بی‌نهایت، سازمان‌ها و رهبران باید دارای انعطاف‌پذیری وجودی باشند، به این معنا که آماده تغییر مسیر و حتی بازتعریف خود در صورت لزوم باشند. این تغییرات گاهی بسیار بنیادین هستند و ممکن است تمامی استراتژی‌ها و برنامه‌هایی که برای مدت‌ها دنبال شده‌اند را تحت تأثیر قرار دهند، اما اگر این تغییرات به خاطر حفظ هدف عادلانه و بقا در بازی بی‌نهایت باشد، باید با شجاعت انجام شوند.

انعطاف‌پذیری وجودی به معنای آمادگی برای بازنگری در اصول و روش‌هایی است که ممکن است دیگر کارآمد نباشند. رهبرانی که ذهنیت بازی بی‌نهایت دارند، می‌دانند که گاهی نیاز است به سرعت به شرایط جدید پاسخ دهند و سازمان را به سوی مسیرهای جدید هدایت کنند. این تصمیمات ممکن است در لحظه دشوار و مخاطره‌آمیز به نظر برسند، اما اگر هدف حفظ بازی و ادامه آن باشد، این انعطاف‌پذیری ضرورت دارد.

سازمان‌هایی که توانایی تغییرات بنیادی را دارند، معمولاً از دیگران متمایز می‌شوند و قادرند به راحتی با شرایط ناپایدار و پیش‌بینی‌نشده سازگار شوند. این انعطاف‌پذیری، آنها را برای مواجهه با چالش‌های آینده آماده می‌سازد و به آنها اجازه می‌دهد که همواره در بازی بی‌نهایت باقی بمانند و رشد کنند.

شجاعت برای رهبری (THE COURAGE TO LEAD)

رهبری در بازی بی‌نهایت نیازمند شجاعت است. شجاعت برای انجام تصمیمات سخت، ایستادن در برابر فشارها و حتی اتخاذ مسیری که ممکن است نامحبوب یا ناشناخته باشد. رهبران واقعی در این بازی به جای پیروی از جریان‌های رایج یا رقابت برای نتایج سریع، به اصول و هدف‌های عادلانه خود پایبند می‌مانند و برای آینده‌ای بلندمدت و پایدار تلاش می‌کنند.

شجاعت برای رهبری یعنی داشتن جسارت برای اولویت دادن به افراد به جای اعداد و ارقام. رهبرانی که شجاعت دارند، همواره به ارزش‌های اصلی خود وفادار می‌مانند و از حفظ اصول اخلاقی و معنوی سازمان در هر شرایطی حمایت می‌کنند. این نوع رهبری نه تنها در مواقع بحران، بلکه در زمان‌های ثبات و موفقیت نیز اهمیت دارد.

شجاعت همچنین به معنای اعتماد به دیگران و ایجاد فضایی است که در آن افراد بتوانند بدون ترس از شکست، خلاقیت خود را بروز دهند. رهبرانی که این شجاعت را دارند، به تیم‌های خود اعتماد می‌کنند و از آنها حمایت می‌کنند تا بتوانند با انگیزه و تعهد در مسیر هدف عادلانه سازمان حرکت کنند.

رهبری در بازی بی‌نهایت نیازمند آن است که رهبران نه تنها از نتایج کوتاه‌مدت چشم‌پوشی کنند، بلکه به هدف‌های بلندمدت و پایدار نگاه کنند و برای رسیدن به آنها با شجاعت و تعهد کامل پیش روند.

سخن پایانی

بازی بی‌نهایت، بازی زندگی است؛ بازی که در آن هیچ نقطه پایانی وجود ندارد. در این بازی، هیچ برنده‌ای نیست، هیچ جایزه‌ای برای نفر اول و هیچ لحظه‌ای برای اعلام پایان وجود ندارد. ما تنها باید به جلو حرکت کنیم، نه برای رسیدن به یک مقصد نهایی، بلکه برای خلق آینده‌ای بهتر. این بازی نه با پول سنجیده می‌شود و نه با تعداد موفقیت‌های کوتاه‌مدت؛ بلکه با تأثیری که در دل‌ها، ذهن‌ها و جوامع می‌گذاریم، سنجیده می‌شود.

ما رهروان این مسیر بی‌نهایتیم. در این سفر، ما با چالش‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌های کوچک مواجه می‌شویم، اما آنچه ما را به ادامه راه ترغیب می‌کند، ایمان به هدفی بزرگتر از خودمان است. هدفی که نه تنها زندگی ما، بلکه زندگی اطرافیان‌مان و حتی نسل‌های آینده را بهبود می‌بخشد.

در این مسیر، شجاعت ما، انعطاف‌پذیری‌مان و اراده‌مان معنا پیدا می‌کنند. رهبری در این بازی به معنای ساختن پل‌های محبت، اعتماد و ارزش است؛ به معنای ایجاد فضایی که در آن، هرکس توانایی دارد برای خود و جهان پیرامونش معنای عمیق‌تری بیافریند.

بازی بی‌نهایت، تعهد به زندگی است؛ تعهد به پیشرفت، به امید و به حرکت به سوی آینده‌ای که در آن هیچ‌کس تنها نیست. ما با یکدیگر می‌آموزیم، از یکدیگر الهام می‌گیریم و همواره به یاد داریم که آنچه ما را در این بازی ماندگار می‌کند، نه جایگاه و نه قدرت، بلکه محبت، صداقت و تعهد به هدف عادلانه است.

بگذارید با هم این بازی را ادامه دهیم. بگذارید با ایمان به هدفی بزرگ‌تر از خود، در کنار هم راهی بسازیم که همیشه ادامه داشته باشد؛ راهی که به زندگی معنا می‌دهد و اثری بی‌پایان از خود به جا می‌گذارد.

جملات کلیدی کتاب بازی بی‌نهایت (به زبان ساده و خودمونی)

۱. تو زندگی همیشه یه خط پایان وجود نداره، بعضی وقتا فقط باید ادامه بدی و دست نکشی.

۲. موفقیت واقعی این نیست که همه رو شکست بدی، بلکه اینه که خودتو هر روز بهتر از دیروز کنی.

۳. رهبر خوب کسیه که هدفش فراتر از سود و پول باشه؛ کسی که دنبال ایجاد تغییری مثبته.

۴. رقیب واقعی کسیه که باعث می‌شه بیشتر تلاش کنی و خودتو به چالش بکشی، نه کسی که باید شکستش بدی.

۵. تو تیمی که اعضاش به هم اعتماد دارن، معجزه‌ها اتفاق می‌افته؛ چون کسی از اشتباه کردن نمی‌ترسه.

۶. گاهی اوقات برای موفقیت باید مسیرتو کاملاً تغییر بدی، حتی اگه این کار سخت باشه.

۷. همیشه دنبال یه هدف بزرگ و معنادار باش، هدفی که ارزش جنگیدن داشته باشه.

۸. تو کسب‌وکار، فقط پول مهم نیست؛ باید به جامعه، مشتری‌ها و حتی محیط‌زیست هم فکر کنی.

۹. شجاعت یعنی وقتی همه دنبال سود سریعن، تو به ارزش‌ها و اصولت بچسبی و کوتاه نیای.

۱۰. تو بازی بی‌نهایت، مهم نیست کی جلوتره؛ مهم اینه که همه با هم و به سمت بهتر شدن حرکت کنیم.

نقشه ذهنی کتاب بازی بی‌نهایت

نقشه ذهنی کتاب بازی بی‌نهایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *