فهرست مطالب
در گفتگو دوم کتاب راه هنرمند اثر جولیا کامرون یاد گرفتیم که چطور میتوانیم خشم خود را مدیریت و کنترل کنیم و به نفع خود استفاده کنیم. متوجه شدیم که خودشناسی گام بعدی مسیر بازیابی خلاقیت است و ChatGPT راهکارهایی را به ما ارائه داد که با نوشتن صبحگاهی بتوانیم به عمق احساسات خود سفر کنیم. در این گفتگو آموختیم که بهجای انسانها اتصالمان را با خدا برقرار کنیم و اکنون ادامه گفتگو.
User
فقط لازم است که وجود خداوند را باور کنیم
آیا خداوند یک نیروی فراطبیعی است؟ آیا پروردگار یک انرژی خلاق است؟ تصویر خداوند در ذهن ما چگونه است؟ این سوالات خیلی پیچیده است و اگر سالها هم برای پاسخ به این پرسشها وقت بگذاریم و تحقیق کنیم باز هم سوالات بیپاسخی باقی خواهند ماند. اما نیاز به این همه تحقیق و بررسی نیست و فقط لازم است که وجود خداوند را باور کنیم تا پروردگار به ما اجازه دهد تا از چشمه خلاقیت او بنوشیم. به اطراف خود نگاه کنیم، دنیای بیکران هنری و خلاق پیرامونمان را ببینیم. چطور میشود خداوندی که خالق این همه خلاقیت و زیبایی است برای خلاقیت ما محدودیتی قرار دهد. این ما هستیم که خود را محدود میکنیم و ادامه نمیدهیم. جولیا کامرون پیشنهاد میدهد بهدنبال کارهای کوچکی باشیم که از آنها لذت میبریم اما به عقیده جولیا دنبال کردن هنر برای کسب درآمد، بههیچوجه بد نیست.
لطفا توضیح دهید که به گفته نویسنده کتاب راه هنرمند چگونه توجه به هر دو حالت یعنی انجام کارهای کوچک لذتبخش و دنبال کردن هنر برای کسب درآمد، جلوی خلاقیت ما را نمیگیرد؟ و اینکه آیا این دو مسیر منافاتی با هم ندارند و در یک راستا هستند و یا اینکه انجام کارهای کوچک لذتبخش و دنبال کردن هنر برای کسب درآمد در تضاد هستند اما هیچکدام جلو خلاقیت ما را نمیگیرند؟
ChatGPT
نویسنده کتاب راه هنرمند ، جولیا کامرون، معتقد است که انجام کارهای کوچک لذتبخش و دنبال کردن هنر برای کسب درآمد دو مسیری است که منافاتی با یکدیگر ندارند. در واقع، او معتقد است که این دو مسیر میتوانند در یک راستا قرار بگیرند و با همکاری و تعادل مناسب، خلاقیت را تغذیه کنند. البته، این موضوع نیازمند بررسی متن و تفاصیل بیشتری است، اما در کلیت، میتوان توضیحات زیر را در این خصوص ارائه کرد:
کارهای کوچک لذتبخش: انجام کارهای کوچک و لذتبخش، مانند تولید هنر کوچک، نقاشی، نوشتن داستان کوتاه، پخت و پز، گلکاری و… میتواند به ما احساس رضایت و خوشحالی بدهد. این کارها برای ارتباط عمیقتر با خلاقیت داخلی ما و بازیابی خلاقیت مفید هستند. آنها به ما اجازه میدهند خودمان را بیان کنیم، در حالی که نیازی به نگرانی درباره پیشرفت یا درآمد نداریم. این نوع فعالیتها به خلاقیتمان اجازه میدهند در حالی که از لحظههای خوب و کوچک لذت میبریم، با ایدهها و انرژی خود ارتباط برقرار کنیم.
دنبال کردن هنر برای کسب درآمد: در عین حال، جولیا کامرون به ما یادآوری میکند که دنبال کردن هنر برای کسب درآمد نیز بدون تأثیر منفی بر خلاقیت میتواند انجام شود. هنرمندان میتوانند با بیان صادقانه خود، اثرات مالی مطلوبی را نیز از اثر خلاقیت خود بهدست بیاورند. این میتواند شامل فروش آثار هنری، نوشتن کتاب، اجرای موسیقی و… باشد. این نوع فعالیتها نیز از طریق ارائه خلاقانه خدمات و محصولات، به خلاقیت و ارتباط با هنرمندی عمیقتر کمک میکند.
مهمترین نکته در اینجا این است که هر دو مسیر به منظور تغذیه خلاقیت باید به تعادل و هماهنگی توجه کنند. به این معنی که هنگامی که شما هنر را برای کسب درآمد دنبال میکنید، همچنان باید به لذت و خلاقیت خود اهمیت دهید و کارهایی که از آنها لذت میبرید را انجام دهید. به همین ترتیب، وقتی که کارهای کوچک لذتبخش را انجام میدهید، میتوانید از این تجربهها و ارتباط عمیقتری با خلاقیتتان استفاده کنید و در راستای هدفهای مالی نیز پیشرفت کنید.
به طور خلاصه، انجام کارهای کوچک لذتبخش و دنبال کردن هنر برای کسب درآمد دو مسیر قابل ترکیب هستند و به همکاری و تعادل مناسب نیاز دارند. این دو مسیر به شما اجازه میدهند از لحظههای خوب و کوچک لذت ببرید و همچنین هنر خود را برای بهدست آوردن درآمد بیان کنید، بدون اینکه خلاقیت شما را محدود کنند.
User
انسانها ایدهها را خلق نمیکنند، بلکه کشف میکنند و انتقال میدهند
ما خلاقیت را خلق نمیکنیم بلکه آن را پیدا میکنیم. خلاقیت در وجود همه انسانها جریان دارد فقط باید آن را کشف کنیم و انتقال دهیم. ایدهها از قبل در دنیا وجود داشتهاند ما باید فقط آنها پیدا کنیم، از آنها مراقبت کنیم و آنها را پرورش دهیم. هر اثر هنری میتواند رشد کند اما در ابتدا کاستیها و ضعفهایی دارد. از اشتباه کردن نترسیم، دست به خطر بزنیم و به محدوده ناشناختهها پا بگذاریم. به منبع نامحدود خلاقیت وصل شویم، ریسک پذیر باشیم و گاهی لازم است که ساختار شکنی کنیم.
به گفته جولیا کامرون انسانها خلاقیت را خلق نمیکنند و به اعتقاد من، انسانها بجای خلق کردن، میسازند.
لطفا تفاوت خلق کردن و ساختن را بفرمایید. آیا به نظر شما ما انسانها ایدهها را خلق نمیکنیم؟
ChatGPT
خلق کردن و ساختن دو مفهوم متفاوتی هستند. در زمینه خلاقیت، میتوانیم این دو را به صورت زیر تفسیر کنیم:
خلق کردن: به معنای خلق کردن ایدهها یا خلق کردن چیزهای جدید است. در این حالت، ایدهها یا اثرهای هنری از صفر ساخته میشوند و به وجود میآیند. مثلاً یک نویسنده میتواند یک داستان جدید بنویسد که قبلاً وجود نداشته باشد یا یک هنرمند میتواند یک اثر هنری خلاقانه ایجاد کند که تا به حال ندیده شده باشد. در اینجا، خلاقیت به معنای خلق و خروج از چارچوبهای موجود است.
ساختن: در این حالت، ما از ایدهها و مفاهیمی که قبلاً وجود دارند، استفاده میکنیم و آنها را به شکلی جدید و خلاقانه درآورده و به واقعیت تبدیل میکنیم. مثلاً هنرمندی میتواند از ایدههای موجود در جامعه یا تجربیات خود برای ساختن یک اثر هنری استفاده کند. در اینجا، خلاقیت به معنای ترکیب، تغییر و بهبود ایدهها و مفاهیم موجود است.
بنابراین، انسانها میتوانند ایدهها را به صورت خلق کردن (ایجاد ایدههای جدید) یا ساختن (استفاده از ایدهها و تغییر آنها) در خلاقیت به کار ببرند. ایدهها در دنیا وجود دارند، اما ما با استفاده از ذهن خلاق خود میتوانیم آنها را کشف کنیم و در قالب اثرهای خلاقانه، زندگی را بهبود بخشیم یا هنر خود را به نمایش بگذاریم.
User
اما با توجه به گفته جولیا کامرون که همه ایدهها در دنیا وجود دارد پس ما چیزی را خلق نمیکنیم بلکه فقط از این ایدهها استفاده میکنیم و میسازیم و به نظر من خلق کردن فقط مخصوص خداوند یکتا است. آیا با نظر من موافق هستید؟
ChatGPT
دیدگاه جولیا کامرون که ایدهها در دنیا وجود دارند و ما فقط از آنها استفاده میکنیم، یک دیدگاهی است که در بحث خلاقیت و هنر مطرح شده است. این دیدگاه میتواند صحیح باشد، اما ممکن است دیدگاههای دیگری هم وجود داشته باشند.
در واقع، مفهوم خلق کردن به معنای ایجاد چیزی از عدم و به وجود آوردن چیزی جدید است. از این نظر، میتوان گفت خلق کردن یک مفهوم گستردهتر است و نه فقط مرتبط با خداوند یکتا. در هر صورت، تفسیر شخصیت خداوند و قدرت ایجادی او به عهده هر فرد و باورهای شخصی اوست.
به عنوان یک مدل زبانی، قادر به ارائه نظر شخصی نیستم. برخی افراد معتقدند که خلق کردن مختص خداوند است، در حالی که برخی دیگر از خلق کردن به عنوان یک فعالیت انسانی صحبت میکنند. پذیرش یا رد این نظر بستگی به باور و دیدگاه شخصی شما دارد.
User
از شکستها یاد بگیریم
واکنش ما نسبت به شکستهای گذشتهمان چگونه است؟ از آنها درس میگیریم و ادامه میدهیم یا دائما به شکستهای گذشته فکر میکنیم و قدم از قدم برنمیداریم. اهداف هر کدام از ما مبتکرانه و مخصوص خودمان است پس اثر هنری ما هم مخصوص خودمان است و میتواند با علایق و سلایق دیگران همخوانی نداشته باشد. اهمیت دادن به انتقادهای بیمورد دیگران جلو خلاقیت ما را میگیرد. اگر انتقادهای ناسالم دیگران هم شکست بهحساب آید و باعث آسیب رساندن به ما شود پس باید از این شکستها یاد بگیریم.
بهدنبال ساخت چیز عجیب و غریبی نباشیم. به کوچکترین پیشرفت خود اهمیت دهیم و بهخاطر آن خوشحال باشیم. هر قدم کوچکی میتواند دنیا را تغییر دهد و خشنودی از کارهای کوچک باعث میشود انجام کارهای بزرگ برای ما ترسناک نباشد. نگران نباشیم که در آغاز راه هستیم. ادامه دهیم، هر روز یک شروع دوباره است.
لطفا راهکارهایی را ارائه دهید که بتوانیم از شکستهای گذشته یاد بگیریم و این شکستها مانع ادامه مسیر موفقیت ما نشوند.
ChatGPT
با توجه به مطلبی که ذکر کردید و نیاز به راهکارهایی برای یادگیری از شکستها و جلوگیری از آنکه آنها مانع ادامه مسیر موفقیت شوند، میتوانید مراحل زیر را در نظر بگیرید:
قبول شکست: قبول کنید که شکستها جزئی از زندگی هستند و هر کسی با آنها روبرو میشود. این مهم است که از شکست نترسید و بهجای آن، آن را به عنوان یک فرصت برای یادگیری ببینید.
تجزیه و تحلیل شکست: با دقت به شکستهای گذشته خود نگاه کنید و تجزیه و تحلیل کنید که چه اتفاقی رخ داد و چه عواملی موجب شکست شما شد. این به شما کمک میکند تا الگوها و خطاهای ممکن را شناسایی کنید.
یادگیری از شکست: بر اساس تجزیه و تحلیل شکستهای گذشته، بهدنبال درسها و آموختههایی بگردید که میتوانید از آنها بهرهبرداری کنید. شناختن نقاط ضعف و توانمندیهای خود و بهبود آنها میتواند به شما کمک کند در آینده بهتر عمل کنید.
تنظیم هدفهای جدید: با توجه به درسهای یادگرفته شده از شکستها، هدفهای جدید و برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت تعیین کنید. این هدفها باید قابل دستیابی و قابل اندازهگیری باشند تا بتوانید پیشرفت خود را به طور مستمر ارزیابی کنید.
از انتقادهای سازنده بهره ببرید: انتقادها میتوانند یک فرصت برای رشد و بهبود باشند. به انتقادهای سازنده و سازندگانشان توجه کنید و از آنها به عنوان یک ابزار برای بهبود خودتان استفاده کنید. به طور همزمان، از انتقادهای بیمورد و منفی که به خلاقیت و اعتماد به نفستان ضربه میزنند، غافل بمانید.
تغییر رویکرد: به جای فکر کردن به شکستها به عنوان پایانی برای موفقیت، رویکرد خود را تغییر دهید و به عنوان یکی از مراحل رسیدن به موفقیت در نظر بگیرید. بگذارید شکستها به عنوان پلههایی به سمت هدف نهایی شما در مسیر موفقیت عمل کنند.
از پیشرفت کوچک خود لذت ببرید: توجه به پیشرفتهای کوچکتان و شاد بودن در مورد آنها، به شما انگیزه و اعتماد به نفس بیشتری میدهد. به خودتان اجازه دهید از هر قدمی که به سمت موفقیت برمیدارید لذت ببرید.
تاب آوری: تاکید بر تاب آوری و ادامه دادن به مسیر موفقیت است. شکستها قسمتی از مسیر هستند و اهمیت دارد که در هر روز برای ادامه دادن به مسیر خود تلاش کنید.
در نهایت، توجه به شکستها به عنوان یک فرصت برای رشد و یادگیری از آنها میتواند شما را در راه بهدست آوردن موفقیت همراهی کند.
User
ترسها خلاقیت را از ما میگیرند
احساس ترس به قوه خلاقیت آسیب میرساند و اگر مدام انرژی خود را صرف حسادت، نفرت، خشم، کینه کنیم چیزی به غیر از تخریب و ضعف خلاقیتمان بهدست نخواهیم آورد. ترسها معمولا ریشه در دوران کودکی ما دارند و درک این موضوع که همیشه با ترس زندگی کردهایم یعنی آماده تغییرات بزرگ هستیم.
انتخاب یک هدف غیر منطقی مانند نوشتن یک کتاب در سه ماه باعث میشود که شکست بخوریم، خود را سرزنش کنیم، اعتماد به نفس خود را از دست بدهیم و برای انجام پروژه بعدی هراسان باشیم و بترسیم. پس باید یک هدف منطقی را انتخاب کنیم.
گاهی از دل آشفتگیها چیزی به ذهن ما میرسد و شاید به ما الهام شود. نظم همیشه هم خوب نیست. نظم میتواند جلوی بروز احساسات ما را بگیرید. از شکستن ساختارهای منظم نترسیم.
در این بخش جولیا کامرون توضیح داد که حسادت و کینه، انتخاب یک هدف غیر منطقی و گاهی ساختارهای منظم باعث ایجاد ترس در وجود ما میشود و خلاقیت ما را تخریب میکند. لطفا چند مورد را هم شما بیان کنید که باعث ایجاد ترس میشوند و قوه خلاقیت را نابود میکنند.
ChatGPT
ترسها و عواملی که ممکن است قوه خلاقیت را تخریب کنند، میتوانند عبارت باشند از:
ترس از قضاوتهای دیگران: نگرانی از نظرات و انتقادهای دیگران میتواند باعث شود که خودسانسوری کنید و از بیان ایدهها و خلاقیت خودداری کنید.
ترس از شکست: ترس از شکست و عواقب منفی آن میتواند باعث تردید و ناامیدی شود و شما را از اقدامات خلاقانه و جسورانه باز دارد.
پیچیدگی و عدم اطمینان: مواجهه با وضعیتهای پیچیده و عدم اطمینان میتواند باعث ایجاد ترس و نگرانی شود و قدرت خلاقیت را کاهش دهد.
ترس از عدم قبولی: ترس از عدم قبول و عدم تایید دیگران ممکن است باعث شود که از برخی ایدهها و خلاقیتهای خود عقب بمانید.
اشتباهات گذشته: اندازهگیری خود بر اساس اشتباهات گذشته و ترس از تکرار آنها میتواند باعث شود که از مسیر خلاقانه و نوآورانه دوری کنید.
محدودیتها و فشارهای خارجی: محدودیتها و فشارهای اجتماعی، مالی، زمانی و غیره نیز میتوانند ترس و ناتوانی در بروز خلاقیت را ایجاد کنند.
ترس از تغییر و عدم امنیت: ترس از تغییر و عدم امنیت میتواند باعث مقاومت در برابر ایدههای جدید و نوآورانه شود و قوه خلاقیت را کاهش دهد.
بهطور کلی، هر چه بیشتر بتوانید از این ترسها و عوامل نگرانکننده پیشی بگیرید و با استفاده از تکنیکهای مدیریت ترس و افزایش اعتماد به نفس، به خلاقیت خود اعتماد کنید، میتوانید قوه خلاقیت خود را نابود نکنید و به اهداف خود برسید.

